شبهه‌ای بی اساس بر فضیلتی برای اهل بیت در قرآن

06:26 - 1394/07/18

چکیده:اگر به آیات نورانی قرآن کریم و شأن نزول آن‌ها توجه بیشتری کنیم، روشن خواهد شد که در موارد متعددی، به جای یک فرد از ضمیر و یا صیغه جمع استفاده شده است که همه اینها نشانه بی‌اساس بودن سؤال و شبهه مورد بحث است.

مباهله

یکی از مهم‌ترین سؤالات مطرح شده درباره آیه مباهله، تعبیر جمع در این آیه شریفه و عدم مطابقت آن با احادیث و روایات موجود در منابع فریقین است که در آن‌ها مصادیق این آیه افراد معیّن _ نه جمع _ معرفی می‌شوند. طبق احادیث و روایات موجود در منابع فریقین، منظور از «ابناءنا» [پسران ما] حسن و حسین(علیهماالسلام)، منظور از «نسائنا» [زنان خویش] فاطمه زهرا(علیهاالسلام) و منظور از «انفسنا» [نفوس خود] پیامبر اسلام و امام علی(علیهماالصلاة‌والسلام) است[1]

اما سؤال معروفی كه فخر رازی و بعضی ديگر درباره نزول این آيه در حق اهل‌بیت(عليهم‌السلام) ذكر كرده‌اند این است كه چگونه ممكن است منظور از «ابناءنا» حسن و حسين(عليهماالسلام) باشد، در حالی كه «ابناء» جمع است و جمع بر دو نفر گفته نمی‌شود، و چگونه ممكن است «نسائنا» كه معنی جمع دارد تنها بر بانوی اسلام فاطمه(عليهاالسلام) اطلاق گردد؟ و اگر منظور از «انفسنا» تنها علی(عليه‌السلام) است چرا به صيغه جمع آمده است؟! چنانکه محمد رشید رضا (1865_1935م) صاحب تفسیر المنار اشکال نموده که در زبان عربی، کلمه «نسائنا»[زنان ما] بر دختر شخص و نیز «انفسنا» [نفوس ما] بر یک نفر [یعنی امام علی] اطلاق نمی‌شود.[2] لذا رشید رضا با ادعای ساختگی بودن روایات مباهله در شأن اهل بیت(علیهم‌السلام) می‌گوید: «اين روايات همه از طرق شيعه است، و هدف آن‌ها مشخص است، و آن‌ها چنان در نشر و ترويج اين احاديث كوشيده‌اند كه موضوع را، حتی بر بسياری از دانشمندان اهل تسنن مشتبه ساخته‌اند».[3]

در پاسخ به این سؤال و شبهه مطرح شده باید بگوییم:
اولا: بر اساس اجماع علمای اسلام و نیز روایات صحیح و مورد قبول شیعه و سنی، پس از نزول آیه مباهله، پيغمبر(صلی‌الله‌عليه‌وآله) جهت انجام مباهله با هیئت مسیحی نجران، غير از علی(عليه‌السلام) و فاطمه(عليهاالسلام) و حسن و حسين(عليهماالسلام) كسی را به مباهله نياورد و تنها آن‌ها را اهل‌بیت خود معرفی نموده است.[4] به همراه آوردن این اشخاص در واقع قرينه آشكاری برای تفسير آيه خواهد بود، زيرا می‌‌دانيم از جمله قرائنی كه آيات قرآن را تفسير می‌كند سنت و شأن نزول قطعی است. و اگر کسی در این خصوص اعتراضی داشته باشد، در واقع به شخص پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) اعتراض می‌کند. و ايراد مزبور تنها متوجه شيعه نمی‌شود بلكه همه دانشمندان اسلام بايد به آن پاسخ گويند.

ثانیا: پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مبیّن و مفسر آیات نورانی قرآن کریم است. خداوند متعال در همین خصوص می‌فرماید: ﴿و انزلنا الیک الذکر لتبیّن للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون﴾[نحل/44]«ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم تا آنچه را به سوی مردم نازل شده است، برای آن‌ها روشن‌سازی و شاید اندیشه کنند».
بنابراین بر امت اسلامی فرض است که پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را مفسر و مبیّن حقیقی قرآن کریم بدانند و بیانات آن حضرت(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در این باره بدون چون‌وچرا بپذیرند.

ثالثا: اطلاق ضمیر جمع یا صيغه جمع بر مفرد يا بر تثنيه تازگی ندارد، و در قرآن و غير قرآن از ادبيات عرب و حتی غير عرب اين معنی بسيار است.
بسا بسيار می‌شود كه به هنگام بيان يك قانون، يا تنظيم يك عهدنامه، حكم به‌صورت كلی و به صيغه جمع آورده می‌شود، و مثلاً در عهدنامه چنين مي‌نويسند كه: مسئول اجرای آن امضاء کنندگان عهدنامه و فرزندان آن‌ها هستند، در حالی كه ممكن است يكی از دو طرف تنها يك يا دو فرزند داشته باشد،
به عبارت دیگر: دو مرحله وجود دارد: مرحله قرارداد و مرحله اجرا. گاهی الفاظ به‌صورت جمع ذكر می‌شود تا بر همه مصاديق تطبيق كند، ولی در مرحله اجرا ممكن است مصداق، منحصر به يك فرد باشد، و اين انحصار در مصداق منافات با كلی بودن مسئله ندارد.
بنابراین: پيغمبر اكرم(صلی‌الله‌عليه‌وآله) موظف بود طبق قراردادی كه با نصارای نجران بست همه فرزندان و زنان خاص خاندانش و تمام كسانی را كه به منزله‌ی جان او بودند همراه خود به مباهله ببرد، ولی این‌ها مصداقی جز دو فرزند و يك زن و يك مرد نداشت.

اضافه بر اين در آيات قرآن موارد متعددی داريم كه عبارت به‌صورت صيغه جمع آمده اما مصداق آن به جهتی از جهات منحصر به يك فرد بوده است که در اینجا به دو مورد آن اشاره می‌کنیم:
الف. ﴿الذین قال لهم الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم﴾[آل‌عمران/173]«اینها [مومنان واقعی] کسانی بودند که [بعضی از] مردم به آنان گفتند: لشکر دشمن برای حمله به شما اجتماع کرده‌اند پس از آن‌ها بترسید».
در اين آيه منظور از «الناس»[مردم] طبق تصريح جمعی از مفسران «نعيم بن مسعود الاشجعی» است كه از ابوسفيان اموالی گرفته بود تا مسلمانان را از قدرت مشركان بترساند! و او بود که این سخن را گفت.[5]

ب. ﴿لقد سمع الله قول الذین قالوا ان الله فقیر و نحن اغنیاء...﴾[آل‌عمران/181]«همانا خداوند سخن آن‌ها که گفتند: "خدا فقیر است و ما بی‌نیازیم [و لذا از ما مطالبه زكات كرده است]" را شنید». بر اساس تصريح جمعی از مفسران فریقین، قائل این سخن بی‌اساس، حیّ بن احطب و یا فنحاص[از یهودیان] بوده است.[6]
گاهی اطلاق كلمه جمع بر مفرد به‌عنوان بزرگداشت نيز ديده می‌شود، همان‌طور كه درباره ابراهيم(علیه‌السلام) می‌خوانيم: ﴿ان ابراهیم كان امة قانتا لله﴾[نحل/120]«ابراهيم امتی بود خاضع در پيشگاه خدا». در اينجا كلمه «امت» كه اسم جمع است بر فرد اطلاق شده است.

اگر به آیات نورانی قرآن کریم و شأن نزول آن‌ها توجه بیشتری کنیم، روشن خواهد شد که در موارد متعددی، به جای یک فرد از ضمیر و یا صیغه جمع استفاده شده است که همه اینها نشانه بی‌اساس بودن سؤال و شبهه مورد بحث است.

_________________________________

پی‌نوشت: 
[1]. این سؤال و پاسخ آن در تفسیر من وحی القرآن، ج 6، ص 69ـ71 و تفسیر نمونه، ج 2، ص 586ـ588 آمده است.
[2]. رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم(تفسیر المنار)، دارالفکر، بیروت، چاپ دوم، چاپ افست، ج ۳، ص ۳۲۲.
[3]. همان.
[4]. ر.ک: صحیح مسلم، ص 1042، ح 32؛/ و سنن التزمذی، ج 5، ص 225، ح 2999؛/ و المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص150،/ و الدر المنثور فی التفسیر المأثور، ج 3، ص 232ـ233؛/ و  اسباب النزول، ص 90ـ91؛/ و جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج 3، ص 300، جزء 3،/ و الامالی، شیخ طوسی، ص 307، ح 616؛/ و  تفسیر العیاشی، ج 1، ص 177، احادیث 54،58،59؛/ و تفسیر الفرات الکوفی، ص 85ـ90،/ و البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 49ـ50، احادیث 9،12،13،14و...
[5]. ر.ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 889؛/ و تفسیر البیضاوی، ج 1، ص 190؛/ و  تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 438 (ابن کثیر در تفسیر خود، قائل این سخن را شیطان معرفی کرده است)؛ تفسیر المنار، ج 4، ص 238ـ239.
[6]. ر.ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 898؛/ و تفسیر البیضاوی، ج 1، ص 193؛/ و  تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 443.

نظرات

تصویر yosef
نویسنده yosef در

 فضایل اهل بیت  علیهم السلام  یکی دوتا نیست که بشه انکارشون کرد . انکار اهل بیت انکار همه قرآن و انکار دینه .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 4 =
*****