چرا هميشه دخترها مورد سرزنش قرار مي گيرند؟

07:51 - 1394/07/27

چکیده: عدالت بين فرزندان هرگز به اين معنا نيست كه والدين از لحاظ عاطفي و فراهم كردن امكانات و لوازم زندگي، با تمامي فرزندان برخورد يكسان و مساوي داشته باشند. مثلا همان چيزي را كه براي فرزند 15 ساله شان تهيه مي كنند، براي كودك 7 ساله نيز تهيه كنند يا برعكس. بلكه والدين بايد در برخوردها و فراهم نمودن لباس، وسايل زندگي و ... تفاوت هاي سني ... .

چرا بعضي از پدرها دخترانشان را از بعضي كارها نهي مي كنند و به پسرها كاري ندارند و هميشه دخترها مورد سرزنش قرار مي گيرند؟

پاسخ:

اسلام والدين را از تبعيض بين فرزندان به شدت نهي كرده است. رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ در اين خصوص مي فرمايد: «اعدلوا بين اولادكم كما تحبون ان يعدلوا بينكم في البر و الطف»(1)ميان فرزندانتان عدالت را رعايت كنيد چنان كه دوست داريد آنان در احسان و نيكي به شما به عدالت رفتار كنند.
پس اصل رعايت عدالت بين فرزندان از نظر اسلام كاملا پذيرفته شده و مورد تأييد است.
البته توجه داشته باشيد كه عدالت بين فرزندان هرگز به اين معنا نيست كه والدين از لحاظ عاطفي و فراهم كردن امكانات و لوازم زندگي، با تمامي فرزندان برخورد يكسان و مساوي داشته باشند. مثلا همان چيزي را كه براي فرزند 15 ساله شان تهيه مي كنند، براي كودك 7 ساله نيز تهيه كنند يا برعكس. بلكه والدين بايد در برخوردها و فراهم نمودن لباس، وسايل زندگي و ... تفاوت هاي سني و ويژگي هاي جنسيتي فرزندان را مد نظر داشته باشند. نيازهاي زيستي و عاطفي دختران با پسران متفاوت مي باشد. همچنين محدوديت هاي پسران و دختران نيز با هم فرق دارد. لذا لازم است پدر و مادرها رفتارهاي متفاوتي با پسران و دختران داشته باشند. به عنوان مثال دختر نياز بيشتري به عاطفه و محبت دارد و... .
نمي دانم منظور شما از تبعيض والدين چيست و انتظار شما از آنها چگونه است. اگر پدر و مادر شما با رعايت سن و ويژگي ها و تفاوت هاي فردي شما، بين فرزندانشان فرق مي گذارند و مساوات را رعايت نمي كنند، اشكالي ندارد و بايد هم اين گونه باشد، اما اگر مسايل تربيتي را مراعات نمي كنند و نسبت به برخي فرزندان توجهي نمي كنند، اين نادرست است. اگر اين موارد را در نامه خود تذكر مي داديد، بهتر مي توانستيم شما را راهنمايي كنيم.
در بسياري از موارد برخورد نادرست والدين بخاطر سطح دانش و فرهنگ آن ها است كه مربوط به نسل قبل از ما است و امروزه جداً متحول شده است. حتي در اين گونه موارد هم، نيت والدين خير است، هيچ پدر و مادري بد فرزندش را نمي خواهد گرچه ممكن است از نظر رفتار و برخوردها مطلوب نباشد، اما در پشت اين رفتارها نيت هاي پاكي نهفته است و جلوه هايي از مهر و عطوفت موج مي زند كه شايد باورش براي ما سخت باشد.
نكته ديگر آن است كه چون اسلام دين فطرت است قوانيني كه براي اداره زندگي بشر مطرح كرده طبق ضرورت هاي فطري و نيازهاي روحي اوست و اسلام تلاش كرده كه حقوق هر يك از دو جنس مرد و زن را برابر ساختار وجود او تنظيم كند. چون جاي ترديد نيست كه پسر و دختر از نظر خلقت و آفرينش ظاهري و در سطح بدن و جسم دو فرم متفاوت از هم دارند و هر كدام بايد برابر جنسيت خود گذشته از احكام مشترك كه مربوط به مسايل روحي و معنوي شان است بايد از نظر نيازمندي هاي جسماني احكام خاصي را مراعات كند تا بتواند از اين رهگذر مصونيت و امنيت كه همانند آزادي جزء ضرورت هاي زندگي اوست بدست آورد. بنابراين از آن جا كه پسران به لحاظ جنسيت خود نيازي به مراعات برخي محدوديت ها از نظر مثلاًُ پوشش ندارد. لذا اسلام آزادي و امنيت او را در قسمت پوشش بگونه اي تعريف كرده كه لازم نيست برخي اعضاي بدن او نظير سر، گردن، پا و مانند آن پوشيده باشد. چون امنيت او از اين طريق تهديد نمي شود و برهنه بودنش پي آمد منفي اجتماعي و اخلاقي نيز ندارد. اما دختران از نظر پوشش بايد محدوديت هايي داشته باشند تا از اين طريق آزادي همراه با امنيت براي آنها تأمين شود و اين نه تنها به معناي سلب آزادي و يا محدوديت در آزادي دختر نيست بلكه تأمين آزادي دختر همراه با امنيت اخلاقي و اجتماعي و معنوي اوست.
شهيد مطهري در تحليل مبسوطي در اين باره مي گويد: اگر رعايت پاره اي مصالح اجتماعي زن يا مرد را مقيد سازد كه در معاشرت روش خاصي را اتخاذ كنند و طوري راه بروند كه آرامش ديگران را به هم نزنند و تعادل اخلاقي را از بين نبرند اين مسئله با آزادي انسان بخصوص زنان منافات ندارد. مثلاً پوشيده بودن زن موجب كرامت و احترام بيشتر اوست. زيرا او را از چشم چراني بوالهوسها مصون مي دارد، شرافت زن اقتضا مي كند هنگامي كه از خانه بيرون مي رود متين، سنگين و باوقار باشد در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچ گونه عمدي كه باعث تحريك شود به كار نبرد.(2) بنابراين در برخي از مسائل نظير نحوه پوشش كه براي دختران محدوديت بيشتري از پسران در اسلام مطرح شده است، در واقع براي حفظ كرامت و عظمت دختران است و هرگز به مفهوم محدود كردن آزادي آنان نيست. اگر هم باشد، اين محدوديت آزادي نياز زندگي اجتماعي دختران است و پسران نيز به اندازه نياز اين محدوديت را دارند. ممكن است گفته شود كه مثلاً در جوامع غربي و يا برخي جوامع و كشورهاي اسلامي كه حكومت غير ديني برقرار است مسئله حجاب و حفظ حجاب سبب محروميت هاي شغلي و يا تحصيلي و مانند آن مي شود. در اين باره بايد گفت: اولاً: نفي حجاب در كشورهاي غربي از جمله فرانسه در واقع سلب آزادي دختران و زنان مسلمان است يعني آنها به دليل فرهنگ منحط خود برخي از مردم جامعه خود را از حق انتخاب لباس و نحوه زندگي در واقع محروم كرده و در حقيقت آزادي را از آنان سلب كرده اند. ثانياً: اگر امنيت شغلي با حفظ حجاب به خطر افتد اسلام به عنوان ديني كه در پي تأمين كرامت و شرافت انسان هاست نظرش آن است كه زن به عنوان يك انسان براي حفظ كرامت انساني خود بايد حجابش را حفظ كند گرچه دچار مشكل شغلي بشود چون كرامت زن بالاتر از شغل اوست.
نكته ديگر آن است آنچه مربوط به اسلام است و به حساب دين مي توان گذاشت اين است كه اسلام، در هيچ مسأله اي از مسايل زندگي ميان پسر و دختر (زن و مرد) از نظر آزادي تفاوت قايل نشده و آنچه از قبيل جريان حجاب و مانند آن است مربوط به تفاوت جنسيت زن و مرد است كه هر كدام اقتضاي حكمي خاص خودش را دارد و اگر در آن گونه امور احكام زن و مرد (دختر و پسر) متفاوت نمي بود سؤال برانگيز بود كه چرا اسلام تفاوت تكويني و اقتضايي و ويژگي آن جنس را در جعل احكام و مقررات در نظر نگرفته و مراعات ننموده است. و از آن اموري كه مربوط به تفاوت جنسيت پسر و دختر است اگر بگذريم، در موارد ديگر اسلام از نظر آزادي و مسايل حقوقي ميان دختر و پسر تفاوت قايل نشده است. مثلاً دختر در اموري مانند: تحصيل، انتخاب رشته تحصيلي، حضور در مجامع علمي، انجام كارهاي علمي و پژوهشي، مسافرت هاي گوناگون زيارتي تفريحي و مانند آن، تجارت، معامله، گزينش همسر،استفاده از مواهب مختلف طبيعت، زندگي فردي، اجتماعي، سياسي، انتخاب شغل (اگر همسر دارد با رضايت او) حضور در مراكز مختلف شغلي و كاري، كارهاي مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي و ديني و صدها نمونه ديگر همانند پسرها داراي آزادي و حق انتخاب است. و هيچ حكم شرعي مانع آزادي و يا سلب آزادي دختران نمي شود مگر در مواردي كه شرافت اخلاقي و امنيت اخلاقي دختر مورد تهديد قرار گيرد كه در اين گونه موارد اسلام براي حفظ حيثيت زن و دختر احكام خاصي را وضع نموده است.
خواهر گرامي. خلاصه اين كه برخورد والدين نسبت به پسر و دختر بايد متفاوت باشد. والدين نسبت به برخي امور بايد دختران را نهي نمايند، و اين امر كاملاً به صلاح دختران است. البته اينكه چگونه دختران و پسران را بايد تربيت نمود، مبحث ديگري است. كاش اشاره مي فرموديد كه شما را از چه اموري نهي مي كنند كه پسران را نهي نمي كنند. شايد روش برخورد پدر شما نسبت به فرزندانش صحيح باشد و شما فكر بكنيد كه بين شما و برادرانتان تبعيض قائل مي شوند.

پاورقی:

1. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 104، ص 92.
2. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، 19، نشر صدرا، 1378 ش. ص 247.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.