سه عامل مهم زمینه ساز قیام عاشورا

08:10 - 1394/07/30

چکیده: فقدان غیرت دینی، و عدم توجه و اهمیت به ارزشهای بنیادین اسلامی در هر دوره از زمان می‌توان  حکومت‌های اسلامی را در معرض تحدید و نابودی قرار دهد. با نگاه به حادثه‌ی دلخراش کربلا به این مطلب رهنمود می‌شویم،  برای جلوگیری از تکرار این چنین وقایع تلخی می‌بایست پایه‌های اصول ارزشی جامعه اسلامی را تقویت نمود، و با تقویت فرهنگ عمومی جامعه گرایش به معنویت‌های اصیل اسلامی را در بطن جامعه رونق بخشید.

محرم

بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:

از جمله موضوعاتی که در خصوص عاشورا پژوهی باید مورد توجه و بررسی و تحقیق قرار گیرد، چرایی و چیستی عوامل شکل گیری نهضت عاشورا است. چه علت و عواملی در یک محدوده از تاریخ باعث وجود آمدن فاجعه عاشورا شده است؟ آیا می‌توان به عاشورا بدون نگاه به عوامل شکل گیری آن نگاه کرد؟ آنچه مسلم است این حادثه بزرگ از عوامل خاصی نشأت گرفته است. که یادگیری و معرفت به آن عوامل ما را در عدم تکرار واقعه عاشورا کمک شایانی خواهد نمود.

1-کنار گذاشتن وصایای نبوی در کمترین زمان ممکن
آنچه تاریخ به آن گواه می‌دهد این است که کمتر از چند ماه از رحلت دردناک پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله) اساسی‌ترین وصیت‌ رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله) که ضامن  سعادت و خوشبختی بشر بود به دست فراموشی سپرده شد و مردم به آن سفارش ارزشمند بی‌تفاوت و بی‌اهمیت شدند. از جمله وصایای گوهر باری که خداوند متعال بر آن سفارش نموده بود موضوع جانشینی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله) بود که حضرت بارها برآن تأکید نموده بود وامت اسلامی را از آن آگاه نموده بود. در اهمیت و ارزش این چنین وصیت و مأموریتی خداوند متعال به رسول خود می‌فرماید:‌ «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ؛ [المائدة/ 67] اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده‏اى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مى‏دارد. آرى، خدا گروه كافران را هدايت نمى‏‌كند».

رها کردن سفارش پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌واله)
«ِإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا؛[1]همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، چيزى كه اگر بدان چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: (يكى) كتاب خدا (قرآن) و (ديگر) عترت من أهل بيتم، و (همانا) اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد».
در حالی که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله وسلم) بارها سفارش به دو چیز مهم وگرانها نمودند در طول تاریخ اسلام شاهد بی‌مهریهای فراوان به این دو مقوله بوده‌ایم که بیشترین  این ناجوانردی ها در صحنه عاشورا بروز و ظهور می‌نماید. این در حالی است که اگر امت اسلامی به این وصیت بزرگ پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله) جامعه عمل می‌پوشناند هرگز حوادث دلخی همچون کربلا به وقوع نمی‌پیوست.

2- افول معنویت و گرایش به تجمل گرایی و اشرافی‌گری
از جمله عوامل مهم و زمینه ساز شکل گیری حادثه عاشورا کم رنگ شدن معنویت و گرایش به دنیا پرستی و تجمل گرایی است. چرا که در واقع عاشورا شاهد هستیم بسیاری از افراد برای نیل به این اهداف به ستیز و قتال با ولی خدا پرداختن امید به رسیدن ریاست ری، دست‌یابی به دارایی های از پیش وعده داده شده و امید به رسیدن زندگی تجملاتی مسائلی که بسیاری از افراد را کور وکر نموده بود به طوری که به خاطر این  مظاهر دنیایی در برابر ولی خود ایستادند. « نقل شده است امام حسین (علیه‌السلام)پس از روشنگرى بسيار و اتمام حجّت به عمر سعد فرمود: براى رسيدن به رياست و هواى دل، به كشتن من كمر بسته‏اى، امّا به هوش باش كه از گندم رى نخواهى خورد ...و آن پليد دنيا پرست به تمسخر گفت: اگر از گندم آن نخورم جو آن نيز خوب و مرا بسنده است‏».[2]

3- افول غیرت دینی
سومین عامل زمینه ساز عاشورا «افول غیرت دینی» بود. غیرت دینی یعنی اجازه تجاوز به حریم دین به هیچ کس ندادن، خشم مقدس در برابر متجاوزان به حریم دین، تلاش گسترده در راه نشر دین، امر به معروف و نهی از منکر و داشتن تولی و تبری، اشتن روحیه دفاع از دین و آماده فدا کردن همه هستی در راه آن. این در حالی است که در زمان امام حسین(علیه‌السلام) طبق نقل از ایشان چیزی از دین باقی نمانده بود و بدعت‌ها رواج یافته‌ بود و سنت‌های رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله) پایمال شده بود،[3] این مطلب گوای فقدان غیرت دینی در جامعه اسلامی سال 61  هجری است.

از امام علی‌(علیه‌السلام) نقل شده است:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ كَانَ فِي وَصِيَّةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع لِأَصْحَابِهِ اعْلَمُوا أَنَّ الْقُرْآنَ هُدَى اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ نُورُ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ عَلَى مَا كَانَ مِنْ جَهْدٍ وَ فَاقَةٍ فَإِذَا حَضَرَتْ‏ بَلِيَّةٌ فَاجْعَلُوا أَمْوَالَكُمْ دُونَ أَنْفُسِكُمْ وَ إِذَا نَزَلَتْ نَازِلَةٌ فَاجْعَلُوا أَنْفُسَكُمْ دُونَ دِينِكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْهَالِكَ مَنْ هَلَكَ دِينُهُ وَ الْحَرِيبَ مَنْ حُرِبَ دِينُهُ‏  أَلَا وَ إِنَّهُ لَا فَقْرَ بَعْدَ الْجَنَّةِ- أَلَا وَ إِنَّهُ لَا غِنَى بَعْدَ النَّارِ لَا يُفَكُّ أَسِيرُهَا وَ لَا يَبْرَأُ ضَرِيرُهَا؛[4] امام صادق عليه السلام فرمود: در ضمن سفارش امير المؤمنين عليه السلام به اصحابش اينست: بدانيد كه قرآن هدايت شب و روز است (يعنى در همه احوال و اوقات) و نور شب تاريكست، براى هر سختى و نيازى (راه نجات را در گرفتارى و بلا نشان دهد) پس چون بلائى فرا رسد، اموال خود را سپر جانتان سازيد، و چون حادثه‏ئى پيش آمد (كه مربوط بامر دينست و جز با دادن جان مرتفع نشود) جان خود را فداى دينتان كنيد، و بدانيد كه هلاك شده كسى است كه دينش تباه شود و غارت زده كسى است كه دينش را بربايند، همانا پس از رسيدن به بهشت نيازى نيست و بعد از دوزخ بى‏نيازى نيست (هر كه در دنيا عمل صالح كند و مستوجب بهشت گردد، فقير و نيازمند نيست، هر چند دستنگ و گرفتار باشد و كسى كه خود را مستوجب دوزخ سازد، بى‏نيازى ندارد، هر چند ثروتمند و مرفه باشد) اسير دوزخ آزاد نگردد و نابينايش بهبودى نيابد.

سخن آخر
فقدان غیرت دینی، و عدم توجه و اهمیت به ارزشهای بنیادین اسلامی در هر دوره از زمان می‌توان  حکومت‌های اسلامی را در معرض تحدید و نابودی قرار دهد. با نگاه به حادثه‌ی دلخراش کربلا به این مطلب رهنمود می‌شویم،  برای جلوگیری از تکرار این چنین وقایع تلخی می‌بایست پایه‌های اصول ارزشی جامعه اسلامی را تقویت نمود، و با تقویت فرهنگ عمومی جامعه گرایش به معنویت‌های اصیل اسلامی را در بطن جامعه رونق بخشید.
_______________________
پی‌نوشت:
[1]. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏1،  ص233.
[2]. در سوگ امير آزادى ( ترجمه مثير الأحزان )، ص408.
[3]. وقعة الطف، ص۱۰۷. حضرت در یکی از نامه‌های خود که به جمعی از بزرگان بصره می‌نویسد می‌فرماید: «و أنا أدعوكم‏ إلى‏ كتاب‏ اللّه‏ و سنّة نبيّه‏ صلّى اللّه عليه [و آله‏] و سلّم فانّ السنّة قد اميتت، و انّ البدعة قد احييت، و إن تسمعوا قولي و تطيعوا أمري اهدكم سبيل الرشاد؛ من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبرش فرا می خوانم؛ چرا که سنت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌واله) از بین رفته و بدعت(در دین) زنده شده است. اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت کنم».
[4]. الكافي (ط - الإسلامية)،  ج‏2،‌ ص216، ح2. 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 8 =
*****