چکیده: بیتفاوتی و رویکرد بیمسئولیت در قبال ارزشهای دینی و اسلامی شیوههای گوناگونی دارد که هر کدام از آنها میتواند اثرات سوء و جبران ناپذیری بر پیکر آموزههای دینی داشته باشد. گروهی با عدم نارضایتی قلبی و جوارحی از گناه و گروهی با هجمه و مقابله با غیرتمندان و وظیفهشناسان و گروه با منکر دانستن معروف دانسته یا ندانسته در افول ارزشهای دینی و اسلامی کمک میکنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
یکی از زیباترین و مهمترین درسهای که فرهنگ عاشورا به همهی آزادی خواهان و عاشقان ارزشهای اسلامی و دینی میآموزد، مسئولیتپذیری و دغدغه دینی در قبل حفظ ارزشهای دینی و اسلامی است. همه اقشار مردم در قبال ارزشهای دینی وظیفه و مسئولیتهای سنگینی برعهده دارند. احیاء امر به معروف و نهی از منکر از جمله مسائلی است که به این امر مهم کمک شایانی مینماید. امام حسین(علیهالسلام) با خطر انداختن خویش و اهلبیت خود به همهی مسلمانان آموخت که در خصوص منکرهای اجتماعی نباید بیتفاوت و بیمسئولیت بود. حضرت در خصوص هدف عاشورا و احیاء ارزشهای دینی و امر به معروف و نهی از منکر در وصیتنامه خود به برادرش محمد بن حنفیه چنین میفرماید: «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي؛ [1] جز اين نيست كه من بمنظور ايجاد اصلاح امت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر بمعروف و نهى از منكر نمايم. من ميخواهم مطابق سيره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب عليهم السّلام رفتار نمايم».
بیتفاوتی در برابر منکر
در ابتدای بیان شد که امام شیعان برای احیای امر به معروف و نه از منکر و اقامه دین خود و اهل بیتش را به میدان شهدات بردند. این مطلب به خوبی حاکی از وظیفه سنگین افراد در قبال حفظ دین است. بیتفاوتی در خصوص حفظ دین و ارزشهای اسلامی و شیوع منکرات اجتماعی خود میتواند به گونههای مختلفی بروز وظهور نماید، در واقع بیتفاوتی در برابر منکرات اجتماعی ابعاد مختلفی دارد که به آن اشاره میکنیم.
1-بیتفاوتی قلبی
اولین و کمترین درجه امر به معروف و نهی از منکر ابراز و انزجار قلبی از منکر است. اگر کسی از این مرتبه از نهی از منکر بهرهای نداشته باشد. در واقع خود رضایت به گناه داده و به گونهای با گنهکار شریک خواهد بود. این رویه ناپسند همچون بیماری خطرناکی انسان را در رویاروی با منکرات به موجودی بیتفاوت وبیاثر تبدیل مینماید. فرهنگ روایات همواره افراد را به رعایت کمترین مرتبه نهیاز منکر سفارش نموده است. در روايتي نقل شده امام صادق(عليه السلام) میفرماید: «حَسْبُ الْمُؤْمِنِ عِزّاً إِذَا رَأَي مُنْکراً أَنْ يَعْلَمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ قَلْبِهِ إِنْکارَهُ؛[2] براي عزت مؤمن همين کافي است که آنگاه که منکري را مشاهده نمايد، خداوند ميداند که او در قلب خويش آن را انکار ميکند».
2-ابراز تنفر نکردن از منکر
غیرت دینی اقتضا میکند هرگاه انسان توانایی و امکانات جلوگیری و ممانعت از منکری را ندارد، علاوه بر تنفر قلبی، به گونهای با شخص گنهکار و هنجار شکن برخور نماید که او متوجه اشتباه و خطای خود گردد، والا تنفر قلبی به تنهایی جز برای خود شخص برای جامعه و دیگران سودی نخواهد بخشید. ابراز نارحتی، برخورد سری که حاکی از عدم رضایت شما از فعل صورت گرفته، و درهم کشیدن صورت مواردی که خود در موارد بسیار میتواند در ممانعت از گناه و رفتارهای هنجار شکن مؤثر واقع گردد. ازینرو کوتاهی از این مرتبه از امر به معروف و نهی از منکر خود میتوان باعث ترویج منکرات اجتماعی در جامعه باشد. امام علی(علیهالسلام) در این خصوص میفرماید: «قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِي بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ؛[3] پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهواله)
قرآن کریم قوم بنیاسرائیل را به خاطر بیتفاوتی و عدم اجرای امر به معروف و نهی ازمنکر این چنین لعن و نفرین مینماید: « لُعِنَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ بَني إِسْرائيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ، كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ؛[مائده/79-78] كافران بنى اسرائيل، بر زبان داوود و عيسى بن مريم، لعن (و نفرين) شدند! اين بخاطر آن بود كه گناه كردند، و تجاوز مىنمودند، آنها از اعمال زشتى كه انجام مىدادند، يكديگر را نهى نمىكردند چه بدكارى انجام مىدادند!».
3-توجیه ودلیلتراشی گناه خطرناک تر از گناه
از جمله مورادی که موجب نابودی ارزشهای دینی در جامعه و رفتارهای فردی و اجتماعی میشود توجیه گناه است. توجیه گناه اگر از اصل گناه معصیتش بیشتر نباشد کمتر نیست. زیرا توجیه گناه علاوه بر انکار گناه، رضایت به آن و استخفاف به آن را هم به دنبال دارد. توجیه گناه یعنی اینکه گناه را برای خود و دیگران به گونهای جلوه دهد که گویا جرمی صورت نگرفتهاست.
چنانکه در قرآن کریم می خوانیم گروهی برای ترک جهاد و فراز از جنگ این چنین بهانهتراشی میکنند: « وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَريقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُريدُونَ إِلاَّ فِراراً؛[احزاب/13] و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها گفتند: «اى اهل يثرب (اى مردم مدينه)! اينجا جاى توقف شما نيست به خانههاى خود بازگرديد!» و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مىخواستند و مىگفتند: «خانههاى ما بىحفاظ است!»، در حالى كه بىحفاظ نبود آنها فقط مىخواستند (از جنگ) فرار كنند».
4-هجمه و حمله به غیرتمندان
بعد دیگر بیتفاوتی هتک حرمت و بیاحترامی به غیرتمندان است. در جامعه بیتفاوت وبیمسئولیت، افراد نه تنها خود به وظایف دینی خود عمل نمیکنند، بلکه دیگران را نیز از اجرایی مسئولیتهای دینی سرزنش و توبیخ مینمایند، و با تند و گاه با ضرب و شتم ایشان آنها را افرادی متهجر، افراطی، و عقب مانده خطاب میکنند. روایات اسلامی افرادی که با آمران به معروف و ناهیان از منکر به زشتی برخورد میکنند این چنین نکوهش میکند. «وَ بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع بِئْسَ الْقَوْمُ قَوْمٌ يَعِيبُونَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَر؛[4]ِ آنان که برامر به معروف و نهی از عیب وارد میکنند، بد قومی هستند».
5-معروف را منکر دیدن و منکر را معروف دانستن
بدترین و خطرناکترین حالت بیتفاوتی در جامعه زمانی است که انسان نه تنها به هیچ یک از مراتب وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری در جامعه پایبند نیست بلکه به گونهای در جامعه رفتار و تبلیغ مینماید که گویی معروف منکر است و منکر معروف برای مثل در خصوص حجاب نه تنها خود به آن پایبند نیست و افراد با حیا و حجاب را سرزنش و توبیخ مینماید در مقام شناخت و عمل نیز به گونهای رفتار مینماید که گویی رعایت حجاب یک رفتار هنجار شکن و غیر اخلاقی است.
سخنآخر
بیتفاوتی و رویکرد بیمسئولیت در قبال ارزشهای دینی و اسلامی شیوههای گوناگونی دارد که هر کدام از آنها میتواند اثرات سوء و جبران ناپذیری بر پیکر آموزههای دینی داشته باشد. گروهی با عدم نارضایتی قلبی و جوارحی از گناه و گروهی با هجمه و مقابله با غیرتمندان و وظیفهشناسان و گروه با منکر دانستن معروف دانسته یا ندانسته در افول ارزشهای دینی و اسلامی کمک میکنند.
___________________
پینوشت:
[1]. بحار الأنوار، ج۴۴، ص۳۲۹.
[2]. محمدبنالحسن الطوسی، تهذيب الاحکام، ج6، باب الامر بالمعروف و النهي عن المنکر، روايت 10، ص178.
[3]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج5، ص 59.
[4]. همان، ص57، ح5.