من خانمی 30 ساله هستم که حدود 4 سال پیش به دلیل ازدواج ناموفقی که داشتم مجبور به جدایی شدم.
بعد ازآن با پسری که استاد دانشگاه بود آشنا شدم وخیلی به هم علاقمند شدیم. حتی مرا تشویق کرد و من هم فوق لیسانسم راگرفتم. ما رابطه عاشقانه و خیلی نزدیکی با هم داشتیم.
در طول این مدت هرخواستگاری را که برایم میآمد بخاطر ایشان رد میکردم. ایشان خیلی به خانواده شان مخصوصا مادرشان وابسته هستند و مادرشان دخالت مستقیم در تمامی تصمیمات ایشان دارند.
مادرشان با ازدواج ما کاملا مخالف بود، بالاخره تا اینکه بعد ازگذشت 2سال ونیم از آشنایی ما و اصرار زیادی که به مادرشان کردند به خواستگاری من آمدند اما مادر ایشان از همان اول به دنبال بهانه بودند و با گرفتن ایراد به وضع مالی پدر من که کارمند بازنشسته است و یک زندگی ساده و معمولی داریم مخالفت خود را اعلام کردند ،اینقدر طعنه و کنایه به پسرشان زدند که ایشان را هم سرد کردند
لازم به ذکر است که مادر ایشان از جریان ازدواج قبلی من هم اطلاع ندارد. الان دوباره مدتی است که این پسر خواهان ازدواج با من شده است اما خانواده ایشان همچنان مخالف هستند و شرایط بسیار سخت و مادی دارند.
لازم به ذکراست که خانواده ایشان با اینکه تحصیلات دارند اما متاسفانه از لحاظ فرهنگی سطح پایین هستند. در حال حاضرهم خواستگار دیگری دارم که او هم تحصیل کرده است و خیلی به من علاقه دارد و خانوادهاش هم از افراد اصیل شهرمان هستند و تقریبا از همه لحاظ با خانواده ما جورهستند و اصرار به نامزدی با من دارد اما من به دلیل علاقه زیادی که به خواستگار قبلیام دارم دو دل هستم و نمیتوانم تصمیم بگیرم.
***جواب :
سلام
اما خواستگار اولتون :
اول اینکه خانواده خواستگار اولتون با ازدواج شما مخالفن واین پذیرفته نشدن در ازدواج میتونه نکته منفی باشه.
دوم اینکه به فرموده شما از نظر سطح فرهنگی پایین هستن و این به معنای اینه که در خانواده ایشون روابط سنتها واعتقاداتی وجود داره که مخالف طبع شماست،در نظر داشته باشید که در صورت انتخاب خواستگار اول باید با این فرهنگها زندگی کنید؟آیا اونا فرهنگشون رو بخاطر شما تغییر میدن؟آیا شما قادر به تغییر فرهنگ اونا هستید؟شما بهتر میدونید که یکی از تناسبهای مهم که دو نفر باید باهم داشته باشن تناسب فرهنگیه،باید ببینید میتونید کنار بیایید یا نه؟ در حالیکه همچنین مشکلاتی با خواستگار دومتون ندارید.
سوم اینکه مادر خواستگار اولتون موضوع طلاق شما رو نمیدونن فرض کنید مادر خواستگار اولتون با این همه مخالفت،موضوع طلاق شما رو هم بدونن به نظر شما مخالفت ایشون چه شکلی پیدا میکنه آیا غیر اینه که مخالفت ایشون شدیدتر میشه و ممکنه پسر مجبور بشه بین علاقه ش ومادرش یکی رو انتخاب بکنه که انتخابش هر کدوم که باشه به ضرر شما تموم میشه.
چهارم وابسته بودن پسر به مادر ودخالت مستقیم مادر در اکثر تصمیمات پسر خوشایند هیچ خانومی نیست ومعمولا خانومها دوست دارن همسرانشون شخصیت مستقل داشته باشه وبتونه پشت همسرش در شرایط مختلف دربیاد وحمایت کنه شما آیا با این شرایط میتونید کنار بیاید یا نه؟اگر روزی اختلافی بین شما ومادر خواستگار اولتون پیش اومد ایشون میتونن مدیریت کنن؟؟
پنجم اینکه از حیث مالی در شرایط خوبی قرار ندارن که به نوبه خود میتونه مشکلاتی برای زندگی با شما به وجود بیاره
تنها امتیاز خواستگار اول شما اینه که به ایشون علاقه شدیدی دارید واین علاقه ممکنه روحیۀ به شما بده که تمام مشکلات خواستگار اولتون رو بپذیرید،یا اگه خانواده خواستگار اولتون شما رو بپذیرن مشکلاتون رو حل شده بدونید ودیگه به خواستگار دومتون فکر نکنید اما اشکال کار اینجاست که خانواده خواستگار اول ناراضیند و معلوم هم نیست که راضی بشن یا نه بنا بر این لازمه که شما خواستگار دوم رو بررسی کنید
اماخواستگار دومتون:
ایشون از جهات مختلف مناسب شما است اما یه پایه انتخاب همسر اینه که شما اونو به عنوان همسر قبول کنید و به دلتون بیفته که باهاش ازدواج کنید پس اگر علی رغم علاقه به نفر اول میتونید ایشون رو به عنوان همسر قبول کنید میتونید باهاش ازدواج کنید و نگران علاقه به فرد اول هم نباشید چون در طول زمان این علاقه کمرنگ خواهد شد اما اگه جوابتون منفی هستش به این مقدار هم به ایشون علاقه ندارید، ازدواج شما با ایشون ریسک داره چون ممکنه بعدا به ایشون علاقه مند نشید و زندگی تون به هم بخوره پس اگر این طوره بهتره فرصت دوباره به خواستگار اولتون بدید که میتونه مادرش رو راضی کنه یا نه البته تا زمانی که خواستگار دیگهای نداشته باشید
موفق باشید
نظرات
به نظر بنده هم به خاستگار دوم جواب بدهند و فکر کنن بهتره چون خاستکار اول هنوز نیومده مشکلات زیادی داره با توکل به خدا فراموشش کن
خواستگار دوم را دریاب، به همه استادا اعتمادی نیست 6 ساله دارم تاوان پس میدم اشتباه منو تکرار نکن لطفا ، علاقه به مرور زمان بوجود میاد کافیه طرفت انسان باشه و مسئولیت پذیر و مهمتر اینکه استقلال داشته باشه