اولین دلیل بر یگانگی خداوند متعال

19:57 - 1391/11/14
یکی از ادله توحید در لسان متکلمین که بسیار ساده و روان و به دور از اصطلاحات فلسفی است؛ استدلالی است که به «برهان تمانع» معروف است و بر گرفته از آیات قران کریم است
برهان تمانع

یکی از ادله توحید در لسان متکلمین که بسیار ساده و روان و به دور از اصطلاحات فلسفی است؛ استدلالی است که به «برهان تمانع» معروف است و بر گرفته از آیات قران کریم است.
قرآن کریم در این باره می فرماید:«لَوْ كانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا»(انبیاء 22) اگر در آسمانها و زمین خدایانی غیر از خداوند متعال وجود می داشت، هر آینه دنیا دچار فساد و تباهی می شد. متکلمین از این آیه این برهان را استفاده کردند و معتقد اند: اگر چند خدا در عالم وجود می داشت، هرگز شاهد این نظم و قشنگی بین اجزاء عالم نبودیم . عالم یا دچار فسادو تباهی می شد و یا هرگز چیزی بوجود نمی آمد.

متکلنین می گویند - و به نظر درست هم هست- اگه دو یا چند خدا وجود داشته باشد، چون هر دو در کمالات وجودی کامل اند، این کامل بودن اقتضا می کند، خود آنها به تنهایی دنیا را اداره کنند، و قطعا هر کدام از آنها سعی می کند دیگری را از کار بر کنار کند و خود به تنهایی بر عالم حکم فرمایی کند؛ چرا که قدرت کامل است، علم کامل است و این تمانع و درگیری باعث فساد عالم خواهد شد.
این مطلب حتی در لسان عرف هم جاری است و معروف است که می گویند: «دو پادشاه در یک اقلیم نمی گنجد».

توضیح بیشتر:
امام صادق(ع) در مناظره ای که با یک ثنوی(دوگانه پرست) داشتند سه دلیل بر توحید و یگانگی خداوند متعال ارائه کردند و آن شخص در برابر حضرت سکوت کرد(انشاء الله در پست های بعدی دو مورد دیگر را نیز ذکر خواهیم کرد) یکی از ادله حضرت همین برهان «تمانع» بود حضرت به آن مرد ثنوی فرمودند: «پس زمانیكه خلق را منظم و كشتی را در حركت می بینیم و اختلاف شب و روز و خورشید و ماه راه مشاهده می كنیم، این درستی امر و تدبیر و به هم پیوستگی امور دلالت می كند بر این كه مدبر عالم یكی است.» (الكافی ،ج‏1 ،ص81 ).

انصافا هرگاه در جهان دو خدا موجود باشد قهراً هر یك مانع كار دیگرى است و هر یك خلاف نظر دیگرى می خواهد قدرت‏ نمایى كند و خلاف او را اراده كند و در نتیجه هر یك مانع كار دیگرى می شود و لازم می آید كه هیچ كارى انجام نشود و نظام جهان به هم بخورد.

بعضی از متکلمین این بیان را در قالب یک برهان به این شکل مطرح کرده اند. اگر دو واجب‌الوجود ـ هركدام با صفات خاص خود ـ فرض شود و نیز فرض شود یكى بخواهد در جهان آفرینش چیزى را محقّق سازد و دیگرى ضد آن را اراده كند ـ مثلا یكى گردش فلك را اراده كند و دیگرى سكون آن را، یا یكى حیات كسى را اراده كند و دیگرى مرگ او را ـ واقع از سه‌ صورت خارج نیست یا اراده هر دو عملى مى‌شود، یا اراده هیچ یك، یا تنها اراده یكى از آن‌ دو، هر سه صورت باطل است. زیرا صورت نخست مستلزم اجتماع دو ضد است، و صورت دوم نفى قادر بودن هر دو  است و صورت سوم نفى قادر بودن خدایى كه اراده‌اش عملى نشده است، پس در جهان بیش از یك اله وجود ندارد.

(التبیان، ج‌7، ص‌238‌ـ‌239؛ مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌70؛ الاربعین، ج‌1، ص‌312)

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 3 =
*****