بخشش و عطا در سیره‌ی امام حسین

13:33 - 1394/08/07

چکیده: ابن عساكر از مورخین بزرگ اهل تسنن در كتاب، تاریخ دمشق، آورده است كه شخص فقیرى از اطراف مدینه به مدینه آمد. در حالى كه قدم مى‏زد خود را به خانه حسین بن على(علیهما‌السلام) رسانید. حلقه در را به صدا درآورد، و به گفتن شعر پرداخت: امام حسین(علیه‌السلام) كه به نماز ایستاده بود، با شنیدن صداى او نماز را كوتاه كرد، و خود را به مرد عرب رسانید. همین كه در را گشود، مردى را مشاهده كرد كه فقر و ناتوانى در چهره‏اش نمایان بود. پس بازگشته قنبر را صدا زد و از وى پرسید: از پول مخارج خانه چقدر نزد تو مو

بخشش‌های امام حسین

امام حسین(علیه‌السلام) امام سوم شیعیان است که برای ایشان در منابع قدیمی اعمّ از منابع شیعی و سنی، مناقبی را ذکر کرده‌اند. از آن‌جایی که ذکر تمام مناقب حضرت در یک مقاله و نوشتار ممکن نیست، ما در این نوشتار بر آنیم تا برخی از عطایا و بخشش‌های حضرت را به اختصار بیان داریم:

1. در کتب روایی نقل شده: روزى امام حسین(علیه‌السلام) نزد «اسامه بن زید» آمد؛ وى بیمار بود و به شدّت اظهار غم و اندوه مى‏‌كرد. امام علت آن را پرسید؟ وى در پاسخ گفت: شش هزار درهم بدهكار هستم. آن حضرت فرمود: من بر عهده مى‏‌گیرم كه این مبلغ را بپردازم. وى گفت: من بیم دارم كه قبل از پرداخت بدهى خود از دنیا بروم. امام فرمود قبل از آن‌كه مرگت فرا رسد، بدهی تو را پرداخت خواهم كرد. پس آن، حضرت پیش از آنكه مرگ او فرا رسد، بدهی او را ادا كردند.[1]

2. «ابن عساكر» از مورخین بزرگ اهل تسنن در كتاب «تاریخ دمشق» آورده است كه شخص فقیرى از اطراف مدینه به مدینه آمد. در حالى كه قدم مى‌‏زد خود را به خانه حسین بن على(علیهما‌السلام) رسانید. حلقه در را به صدا درآورد، و به گفتن شعر پرداخت: امام حسین(علیه‌السلام) كه به نماز ایستاده بود، با شنیدن صداى او نماز را كوتاه كرد، و خود را به مرد عرب رسانید. همین كه در را گشود، مردى را مشاهده كرد كه فقر و ناتوانى در چهره‌‏اش نمایان بود. پس بازگشته قنبر را صدا زد و از وى پرسید: از پول مخارج خانه چقدر نزد تو موجود است؟ قنبر گفت:  دویست درهم باقى مانده كه آن هم به امر شما مى‏‌بایست بین افراد خانواده شما تقسیم كنم. سپس فرمود، آن را نزد من بیاور تا به کسی‌که از دیگران سزاوارتر است بدهم. بدین ترتیب، هر چه بود به شخص فقیر بخشید.[2]                    

3. نقل شده: روزى «ابو عبد الرحمن عبد اللّه بن حبیب سلمى» به یكى از فرزندان امام حسین(علیه‌السلام) سوره حمد را تعلیم داد. همین‌که وى این سوره را براى پدر خود بخواند، آن حضرت به ابو عبد الرحمن هزار دینار و هزار جامه نو عطا كرد و دهانش را پر از درّ ساخت؛ و آن‌گاه كه علت این امر را از وى جویا شدند؛ امام(علیه‌السلام) فرمود: آن‌چه را كه من به وى بخشیدم، در برابر تعلیم سوره حمد بسیار ناچیز است».[3]

4. روزى كنیزى بر امام حسین(علیه‌السلام) وارد شد و دسته گلى به وى هدیه كرد. پس آن حضرت، فرمود: تو در راه خداى تعالى آزادى. یكى از حاضرین گفت: چگونه است كه در برابر دسته گلى ناچیز، كنیزى را آزاد مى‏سازى؟، آن حضرت فرمود: این روشى است كه خدا ما را بر آن تربیت كرده است، چنان كه در قرآن كریم خداى تعالى مى‏فرماید: «و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها او ردّوها[نشاء/86] وقتی شخصی شما را درود گویند، درودى بهتر از آن گویید، یا همان را بازگویىد» و بهترین هدیه براى این كنیز آزادى وى بود».[4]

5. مردى اعرابى به خدمت آن حضرت آمد و گفت: دیه كاملى بر عهده من است و قادر به پرداخت آن نیستم. پیش خود گفتم، باید نزد كسى بروم كه در میان مردم از همه كریم‌‏تر باشد، و كسى را بالاتر از اهل بیت رسول اللّه(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیافتم. حضرت فرمود: اى برادر عرب من، سه سوال از تو مى‏‌پرسم چنان‌چه یك پرسش را جواب گفتى، یك سوّم آن را به تو مى‏‌بخشم. اگر دو سؤال را پاسخ دهى دو سوّم مال را خواهى گرفت و اگر هر سه را جواب گفتى تمام آن را اعطا خواهم كرد.
مرد اعرابى گفت، اى فرزند رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) چگونه روا باشد كه شخصى همانند شما كه خود اهل علم و فضیلت هستید، از فردى مانند من سؤال كند. امام (علیه‌السلام) فرمود، از جدّ خود رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدم كه فرمود: «نیكى و بخشش بایستى به اندازه معرفت و شناسایى هر كس انجام گیرد».
مرد عرب گفت: بپرسید، چنان‌چه بدانم جواب خواهم گفت، و اگر ندانم از شما فرا مى‏‌گیرم و همه نیروها از آن خداست.
حضرت فرمود، افضل اعمال چیست؟ اعرابى عرض كرد، ایمان به خداوند. 
حضرت پرسید: چه چیز، مردم را از هلاكت رهایى مى‌‏بخشد؟ 
پاسخ داد: توكل و اعتماد بر خداى تعالى.  
حضرت پرسید: زینت آدمى در چیست؟  
او گفت: در دانشى كه همراه با حلم و بردبارى باشد.
امام(علیه‌السلام) فرمود: چنان‌چه به این فضیلت دست نیابد؟ وى پاسخ داد، مالى كه توأم با مروّت و جوان‌مردى باشد. حضرت فرمود، چنان‌چه از این زینت نیز محروم باشد؟ عرض كرد، فقر و پریشانى، همراه با صبر و شكیبایى. حضرت فرمود، اگر این صفت در وجود وى نباشد؟ مرد عرب گفت، در این صورت، صاعقه‏‌اى از آسمان فرود آید و او را بسوزاند، كه شایسته بیش از آن نیست.
پس حضرت خندید و كیسه‏‌اى كه هزار دینار در آن بود را همراه با انگشترى خود كه ارزش نگین آن به دویست درهم مى‏‌رسید به وى عطا كرد و به او فرمود: هزار دینار براى اداى قرض خود و دویست درهم را براى هزینه زندگى خود صرف كن. مرد اعرابى آن‌ها را گرفت و در حالى كه این آیه را تلاوت مى‏‌كرد: «اللّه اعلم حیث یجعل رسالته خدا بهتر داند كه پیغمبرى خود را چگونه قرار دهد» خارج شد.[5]

6. «سید محسن امین» روایت کرده است که «بخارى» در كتاب «صحیح» خودش گزارش کرده است: «اسامه بن زید خدمت‌كار خود را كه نامش حرمله بود، از مدینه به كوفه روانه ساخت تا از على(علیه‌السلام) بخواهد كه مقدارى از مال براى او ارسال دارد، پس حرمله نزد امام حسن(علیه‌السلام) و امام حسین(علیه‌السلام) و عبد اللّه بن جعفر رفت. آنان خواسته او را انجام دادند و مبلغ زیادى به او بخشیدند».[6]

در نتیجه: این روایات بخش کوچکی از عطایاو بخشش‌های حضرت است که در کتب روایی و تاریخی گزارش شده است و ما به اختصار برخی از آن‌ها را نقل کردیم. به امید شفاعت حضرت در قیامت برای جمیع دوست‌داران حضرت.

 

..................................................................................
جهت مطالعه بیشتر به کتب زیر مراجعه فرمایید:
1.پرتوی از عظمت امام حسین(ع)/ آیت الله صافی گلپایگانی؛
2. احسان و بخشش امام حسين(ع)/ علی اکبر قریشی.
پی‌نوشت
[1]. بحار الأنوار، المجلسی،ج‏44،ص189؛ المناقب، ابن شهرآشوب ،ج‏4،ص66؛ مسند الإمام الشهید(علیه‌السلام)، العطاردی ،ج‏1،ص42؛ اعیان الشیعه، ج1، ص579.
[2]. تاریخ دمشق، ابن عساكر ،ج‏14،ص185.
[3]. اعیان الشیعه، ج1، ص579
[4]. بحار الأنوار، المجلسي ،ج‏44،ص195.
[5]. بحار الأنوار، المجلسی،ج‏44،ص189؛ المناقب، ابن شهرآشوب ،ج‏4،ص66؛ مسند الإمام الشهید(علیه‌السلام)، العطاردی ،ج‏1،ص42؛ اعیان الشیعه، ج1، ص579.
[6]. اعیان الشیعه، ج1، ص579 به نقل از صحیح بخاری.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 4 =
*****