پاسخ 12 شبهه درباره سوریه

11:11 - 1394/08/08

چکیده: روحیه جهادی و حماسی، از مولفه های قرآنی مومنان می باشد به شرطی که گرد و غبار شبهات بر آن ننشسته باشد.

سوریه

بسم الله الرحمن الرحیم
«پاسخ دوازده شبهه درباره سوریه»

در فرهنگ قرآن کریم، برخورد با دشمن دو مرحله دارد:
1- بى‏اعتنايى و اعراض: «دَعْ أَذاهُمْ [احزاب/48]»، «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ [نساء/63]» این مرحله زمانی است که هنوز مومنان به عِدّه و عُدّه لازم نرسیده اند و توان مقابله با دشمنان را ندارند.
2- خشونت و جنگ: «وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ [توبه/73]»، «وَ قاتِلُوا ... الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ [بقره/190]» این مرحله زمانی است که مومنان به توان انسانی و امکانات لازم جهت مقابله با دشمنان دین رسیده و قادر به دفاع از خویش میباشند.
لذا نمیتوان به همین راحتی برای هرگونه مقابله و دفاع با دشمن، دست روی دست گذاشت و از عزت و شرف مومنان دفاع نکرد. جنگ مسلمانان، براى دفاع از خود و دين خداوند است، لكن هدف دشمن از جنگ، خاموش كردن نور خدا؛ «لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ [صف/8]» وبه تسليم كشاندن مسلمانان است: «لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ [بقره/120]» در نتیجه باید برای به تسلیم و ذلت کشیده نشدن مسلمانان تلاش کرد و مبارزه نمود.
آنچه در ادامه از نظر خوانندگان گرامی خواهد گذشت، پاسخ به 12 شبهه پیرامون تحولات سوریه و نقش رزمندگان اسلام و حضور مستشاری ایران در این بحران است. شایان ذکر است که جهت رعایت اختصار، از ذکر شبهات معذورم.
1-شبهه پرت بودن موقعیت ژئوپولیتیکی سوریه: سوریه، عمق استراتژیک ماست. نقطه مواصلاتی ما و متحدانمان در آسیای غربی و اروپای شرقی است. مهم ترین ضلع مثلث محاصره ما در منطقه پس از عراق و افغانستان. منتهی الیه منطقه صفر امنیتی در برخورد ما با 65 گروه تروریستی و محکمترین سّد مسدّی است که میتوان برای مقابله مستقیم با کسانی رسم کرد که دمشق را کلید فتح خراسان و استانهای شمالی ما و سایر مناطق آسیای غربی تعریف کرده اند.
2-شبهه اخلاقی حضور ما: ما در سوریه «فقط» برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی «خودمان» نمیجنگیم تا شبهه غیر اخلاقی بودن حضور ما در آنجا پیش آید. هرچند که اگر حتی فقط همین هم بود، باز هم عمل ضداخلاقی محسوب نمیشد. چرا که اولا ما به دعوت و استمداد دولت و ملت جنگ زده آنجا قدم در آنجا نهادیم و ثانیا اگر به کمکشان نمیشتافتیم قطعا از سوی همیشه منتقدان، مورد نقد قرار میگرفیتم که چرا به ندای یاللمسلمین امّت سوریه و شمال عراق گوش نمیدهیم و عکس العمل به خرج نمیدهیم؟!
3-شبهه علت حضور همه همسایه ها در سوریه: بحران سوریه، فقط بحران سوریه نیست بلکه چندان اهمیت دارد که دمشق، یا کلید فتح الفتوح تکفیری هاست یا گورستان تاریخی آنها. و این را همه اهالی منطقه و خود تکفیری ها هم میدانند. اما علت حضور اکثر کشورهای خلیج در سوریه، انتخاب اسد یا تکفیری هاست. بسیاری از همسایه های ساده لوح ما گمان میکنند که تنها چاره حذف بشار اسد، حمایت از جبهه النصره و ارتش آزاد و دیگر گروه های تکفیری است. با اینکه حذف اسد، اولین و نقد ترین سدّ تروریست ها را از همه خواهد گرفت و این حتی به نفع رژیم سعودی که خواستگاه بدوی تفکر تکفیری است نخواهد بود چرا که تروریست ها از دو سال پیش، حتی حاکم مکه و حاکم مدینه را هم مشخص کرده اند!
4-شبهه علت حضور ما در سوریه: علت حضور ما، سهم خواهی نیست. چرا که این بحران، بحرانی است که حتی پس از حل و فصلش، سهم دندان گیری نخواهد داشت و اصلا نگاه انقلابی نظام جمهوری اسلامی ایران هم به حضورش در مناطق مظلوم، نگاه سهم خواهانه نبوده و نیست. اما اصلی ترین دلیل حضور ما، در نطفه دفن کردن خطری است که اولا و بالذات امنیت مردم سوریه، و ثانیا و بالعرض ثبات کلّ منطقه را به هم خواهد زد.
چرا که تغییر شکل و ماهیت کشورهای عربی منطقه که به عنوان اصلی ترین هدف داعش معرفی شده، با اینکه دل خوشی هم از اکثر دولتشان نداریم، اما ملت ها را در آستانه نسل کشی و فاجعه انسانی قرار میدهد حتی اگر دولتهایشان باعث و بانی هزاران مشکل باشند.
5-شبهه سوال انحرافی برگه صهیونیست: در هیچ دوره ای، به اندازه الان، رژیم صهیونیستی دارای حاشیه امن نبوده است. و این فقط به لطف رها بودن سگ حارِ دست آموزشان به نام تکفیر و داعش در منطقه است. غافل شدن از داعش، سقوط نقطه مواصلاتی استراتژیستی ماست و غفلت از اسرائیل، مخاطره شدیدتر خطّ مقاومت را به دنبال خواهد داشت.
6-شبهه امنیت رفراندمی و رفراندم درباره امنیت : بعضی از گروه های اجتماعی مطرح کرده اند که چرا درباره حضور ما در سوریه و عراق، رفراندم نمیگیریم؟
مقدرات ملت را باید با تدبیر و کارشناسانه حل کرد و نه ضرورتا با رفراندم! چرا که در هیچ جای دنیا برای امنیتشان و مسائل استراتژیکی و ژئوپلوتیکی، رفراندم برقرار نمیکنند. چرا که اصلا مجرای اظهار نظر مردمی که از بسیاری از مسائل آگاهی لازم ندارند نیست. جنس رفراندم حتی در دموکراتیک ترین کشورهای دنیا با عده ای از مسائل مثل سیاست های کلی و امنیتی کاملا بیگانه است. ضمن آنکه؛ مجلس و نمایندگان بارها چه در کمسیون امنیت ملی و چه در صحن عمومی، از حضور انقلابی ایران دفاع کرده اند.
7-عدم عقلانی و اخلاقی ایجاد شبهه در این شرایط: حالا که خانواده های رزمندگان، بچه هاشون را با اختیار و اعتقاد به سرنوشت ساز ترین نبرد آخرالزمان تا کنون فرستاده اند، عقل و اخلاق حکم میکند که درباره لزوم و عدم لزوم حضور ایران در این بحران و یا بحث های روشنفکری که فقط حاصل لم دادن روی کاناپه منزل هست و چیزی جز نگران تر کردن خانواده ها و ایجاد شک و شبهه در مردم دارد پرهیز شود. این سخن بدان معنی است که از هر چه باعث ایجاد جوّ ملتهب و شک و شبهه در دل مردم و رزمندگان میشود باید فاصله گرفت تا شرمنده وجدان و تاریخ نشویم.
8- شبهه نقد «عمق استراتژیست» : عبارت «عمق استراتژيست بودن سوریه» عبارت کليدي در کلام رهبر انقلاب است که ميتوانيد به آخرين نشريه خط حزب الله (هفته چهارم مهر 94 ) که پيام ايشان را از سوي دفتر معظم له است مراجعه بفرماييد. از دیدگاه معظم له، سوریه «خط مقدم محور مقاومت» در منطقه است که باید حفظ شود.
9-شبهه سوریه و منافع ملی ایران : قصه منافع ملي نيست. بحران سوریه، بحران همه منطقه است که حل آن نیز، عزم منطقه اي ميطلبد. لذا کسي قصد توجيه مسئله از طريق منافع ملي نداشته و ندارد. هرچند اصل مقوله منافع ملی را نمیتوان به نحو کلی از استراتژیک ملی جدا نمود. چرا که هر کدام در مخاطره بیفتند، دیگری نیز در خطر است و این قائده، منحصر به ایران نیست و در تمام دنیا چنین است. ضمن اینکه، کسانی که حضور ما در سوریه را حمل بر منافع ملی میکنند، لطفا لیستی از این منافع اعلام کنند!
10-شبهه شباهت ایران با عربستان: بعضی ها باور کرده اند که «ما داريم در امور سوريه دخالت ميکنيم»!! و حتي نحوه ورود ما به سوريه را به نحوه ورود سعودي به يمن قياس ميکنند!! با اينکه اصلا اين قياس هرچند هم ناخواسته، مع الفارق است! عربستان به صورت مستقيم به يمن حمله کرد اما ما به سوريه حمله نکرده و نميکنيم بلکه دوشادوش «جيش الوطني» هاي آنجا به جنگ با «دشمن مشترکمان» پرداخته ايم. فهم اين مسئله اينقدر هم دشوار نيست. عربستان، آتش توپخانه اش را بر سر مردم بی دفاع یمن میریزد در حالی که بچه های ما در کنار مردم بی دفاع سوریه، با متجاوزان روبرو هستند. آیا این دو با هم ذره ای شباهت دارد؟!
11-شبهه شباهت بشار اسد با منصور هادی: يمن، دولت نداشت و عربستان بعد از استعفای دسته جمعی دولت منصور هادی و دو هفته بعد از کناره گيري کلی و جزئی از امور يمن، حمله کرد و حتی خود منصور هادی نیز بعد از حمله عربستان به یمن، تقاضای کمک کرد!! در حالي که بشار اسد رييس جمهور بود و حتی در انتخابات اخيرشان هم مقتدرانه راي آورد. اين دو چطور باهم مقايسه ميشوند؟ دو صورت مسئله جدا با خط جداست.
12- شبهه کشتار مردم سوریه توسط اسد: رفتار بد دولت و ارتش اسد با مردم يک حرف است اما ادعاي کشتار مردم توسط دولت اسد، ادعايي است که شبکات خارجي فقط مطرح ميکنند بدون اينکه اسناد محکمه پسندي طرح کنند. این منطقی نیست و حتی خود گروه های تکفیری هم ادعا نکرده اند که به خاطر «کشتار» مردم سوریه سوریه توسط اسد، در سوریه جمع شده اند. ادعای کشتار مردم سوريه توسط رييس جمهوري که حاضر است در کنار مردمش بميرد اما قبول نکند که از مقرّش خارج شود حتي وقتي داعش به 300 متري کاخش رسيده بود، اصلا منطقي نيست و نياز به دليل و مدارک محکم و قطعی دارد.
حرف آخر:
اهميت دمشق برای تکفیری ها اینقدر زیاد است که به چشم کليد فتح منطقه يا گورستان تاریخیشان بدان مینگرند. این مسئله، حقيقت ماجراست. مخصوصا وقتي عدنان محمود رسما از طرف خليفه خود خوانده داعشی اعلام ميکند که دمشق، کليد فتح تهران و کربلا، کليد فتح مشهد است. حالا يا این سخنگوی داعش، رجز خوانده و قُمپز در کرده يا بالاخره نگاه غايي و نقشه دراز مدتشان را بيان کرده است. در هر حال، انقلابي بودن ما اقتضا ميکند که به نداي هر مظلومي جواب دهيم. چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند که هرجا يک سر دعوا اسراييل باشد سر ديگرش ما هستيم. و يا فرمودند هر مسلمان مظلومي که با استکبار در بيفتد ميتواند روي ما حساب کند. استناد تفکر انقلابی ما، فرمايشات آقایی است که خود را انقلابی میداند نه دیپلمات!

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

 تشکر دوست عزیز
احساس مسئولیت ، و دفاع از مردم مظلوم و بی پناه مرز و جغرافیا نمی شناسد تا پاک شدن زمین از لوث فتنه گران در هر لباسی که باشند مبارزه تاریخی ادامه خواهد داشت سلام به مردان حزب الله