آیا زیبایی در ازدواج ملاک است؟

12:28 - 1394/08/10

چکیده: ميل به «زيبا بودن» و «زيبا خواهي»، از اميال فطري هر انساني مي باشد. چراكه همانگونه كه خداوند متعال زيباست و زيبايي را دوست دارد، مطمئنا خليفه و جانشين او نيز كه داراي بيشترين كمالات و ظرفيت ها در ميان موجودات مي باشد، چنين مي باشد. انسان همانگونه كه خداوند متعال در قرآن كريم فرموده، به نيكوترين سيرت و صورت آفريده شده است.

مي خواستم بدانم اگر زيبايي ملاك برتري انسان نزد خداوند نيست پس چرا پيامبر و امامان معصوم ما همگي از اين نعمت بهره مند بودند؟ حتما زيبايي ظاهر مسئله مهمي هست كه خداوند اين نعمت را به همه آنان عطا كرده من فكر مي كنم زيبايي ظاهر چيزي فراتر از ماديات است يا شايد از روح فرد سرچشمه مي گيرد اگر اين طور نيست پس چرا در احاديث ازدواج با زنان زشت نهي شده؟ مگر آنه چه گناهي كردند كه خداوند آنها را اين گونه خلق كرده مي خواستم بدانم ممكن هست به خاطر گناهي كه در عوالم ديگر از انسان سر زده خلقت انسان تحت تاثير قرار بگيره.

پاسخ:
الف) زيبايي و زشتي در دينبي ترديد ميل به «زيبا بودن» و «زيبا خواهي»، از اميال فطري هر انساني مي باشد. چراكه همانگونه كه خداوند متعال زيباست و زيبايي را دوست دارد، مطمئنا خليفه و جانشين او نيز كه داراي بيشترين كمالات و ظرفيت ها در ميان موجودات مي باشد، چنين مي باشد. انسان همانگونه كه خداوند متعال در قرآن كريم فرموده، به نيكوترين سيرت و صورت آفريده شده است و هيچ انساني نيست كه زشت آفريده شده باشد: لقد خلقنا الانسان في أحسن التقويم(1) ما انسان را به نيكوترين صورت و سيرت آفريديم. علاوه بر اين، انسان زيبايي را دوست دارد، لذا هيچ فردي نيست كه از زيبايي بدش بيايد و يا دوست داشته باشد زشت باشد. اما نكته اي كه لازم است به آن توجه شود، اين است كه كدام زيبايي، بايد منظور و هدف قرار بگيرد؟ آيا همين زيبايي ظاهري و مادي، ميل فطري هر انساني است و يا چيزي بالاتر از آن؟ يقينا زيبايي ظاهري و مادي، منظور نيست. زيرا چنين زيبايي، نسبي مي باشد. يعني از ديد هر كسي، بگونه اي است و امتياز و ارزشي دارد. براي مثال: آيا مي توان گفت، كدام رنگ زيباست؟ يا كدام پرنده زيباترين است؟ يقيناً، نمي توان بگونه اي مطلق گفت كه كدام رنگ زيباست و يا كدام پرنده زيباترين است. زيرا از ديد هر شخصي، يك نوع رنگ و يا يك نوع پرنده زيباست و امتيازات و ارزش هاي آنان، به اين صورت هاي ظاهري و مادي متفاوت مي باشد.
در مورد زيبايي ظاهري انسان ها نيز وضع همينگونه است. يعني زيبايي نسبي است و به طور مطلق نمي توان گفت كه چه چهره اي زيباست و چه چهره اي زشت است. براي مثال ممكن است، عده اي از افراد، يك شخص را زيبا بپندارند و عده اي ديگر او را زشت. شاهد بر اين مدعا، اولاً، زنان و مردان ازدواج كرده اي هستند كه شايد از نظر ما زيبا نباشند، ولي مي بينيم كه همسرانشان آنها را زيبا مي پندارند و به عنوان شريك و همراه خود در زندگي، انتخاب كرده اند و به آنها نيز بسيار لطف و محبت دارند. ثانياً، ديدگاه افراد در مورد خصوصيات ظاهري افراد است. براي مثال فردي مي گويد من از چشم درشت خوشم مي آيد، ديگري مي گويد از چشم كوچك. يكي مي گويد ابروي پرپشت را دوست دارم، ديگري مي گويد ابروي نازك و... .
به همين دليل در دين، اهميت و ارزش آنچناني به زيبايي ظاهري داده نشده است. زيرا در نگاه ديني چيزي ارزش و امتياز دارد، كه به صورت اختياري، انتخاب و انسان را به سمت كمال رهنمون سازد. مدل چهره، رنگ پوست، قد و... از ويژگي هاي ظاهري انسان، تا حدود زيادي اختياري نيست (البته نوع تغذيه، پيش از تولد و بعد از آن و برخي امور ديگر، تا حدودي در تغيير ويژگي هاي ظاهري نقش دارند، اما آنچنان كه بايد و شايد تاثير گذار نيست)، بنابراين نمي توان از ديد ارزشي به آنها نظر انداخت. بلكه همانگونه كه در بالا مطرح شد، آن چيزي ارزشمند محسوب مي شود، كه انسان با اختيار و سعي و ممارست خود به آنها دست يابد و انسان را به سوي كمال بالاتر رهنمون سازد. و اينها چيزي است كه مي توان بر پايه آنها به انسانها امتياز داد و آنها را از يكديگر متمايز نمود. اينها زيبايي هاي است كه به دليل سنخيت و نزديكي با روح انسان، از عالي ترين درجات زيبايي شمرده شده و مورد تاكيد و تشويق دين است. در روايت شريفي امام علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: «زينه البواطن أجمل من زينه الظواهر»(2) زينت درون، زيباتر از زينت برون است.
ب) زيبايي معصومين ـ عليه السلام ـدر رابطه با زيبايي ظاهري پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه اطهار ـ عليه السلام ـ لازم به ذكر است، از آنجا كه اصل حكمت الهي بر اين است كه همه امور بر روال طبيعي خود طي شود، ائمه اطهار ـ عليه السلام ـ همانند افراد عادي آفريده و خلق شده اند و به لحاظ چهره ظاهري برتري قابل توجهي نسبت به مردم ديگر نداشته اند، بگونه اي كه در مواردي افرادي كه ائمه را نمي شناختند، از روي چهره ظاهري آنها نيز تشخيص نمي دادند كه فردي كه مقابل آنهاست، يكي از معصومين ـ عليه السلام ـ مي باشد. اما آنچه كه معصومين ـ عليه السلام ـ را منحصر به فرد نموده است، سيرت زيباي ايشان است، كه نشات گرفته از اعمال صالح شان مي باشد. يعني در واقع ويژگي هاي اخلاقي بسيار والاي آنها و اعمال صالح، چهره ظاهري آنها جذاب تر نموده است. كه اين خود نشان دهنده اين اصل مهم است كه ظاهر بر باطن و باطن بر ظاهر تاثير دارد (براي مثال، فردي كه از درون هميشه ناراحت و خشمگين است، چهره ظاهري او نيز اخمو و پر از چين و چروك است و...). البته بايستي به اين نكته مهم توجه نمود كه در اين جا اصالت با باطن است و آن است كه تاثير بسيار زيادي بر ظاهر دارد. بنابراين در متون ديني نيز، به بيشترين چيزي كه اهميت داده شده و از آن به عنوان زيبايي ياد شده است، ويژگي ها و خصوصيات زيبايي دروني افراد است، نه زيبايي هاي چهره و ظاهر.
علاوه بر اين حتي در برخي روايات، خصوصيات زيباي ظاهري را فتنه كننده معرفي نموده اند. چراكه تكبر، خودبيني و صفات رذيله ديگري را در انسان رشد مي دهد، كه مقدمات سقوط او را فراهم مي نمايند. در اين رابطه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمودند: «ثلاثٌ فاتناتٌ: الشَّعرُ الحَسَنُ و الوَجهُ الحَسَنُ و الصُّوتُ الحَسَنُ»(3) سه چيز دلربا و فتنه گر است: موي زيبا، رخسار زيبا و صداي خوش. البته بايستي به اين امر توجه داشت كه فتنه بودن اين خصوصيات ذكر شده، در جايي است كه فقط خصوصيات ظاهري افراد زيبا باشد و فرد از خصوصيات و ويژگي هاي عالي دروني، تهي باشد، وگرنه اگر فرد زيبايي هاي باطني او فزوني داشته باشد، مطمئناً زيبايي هاي ظاهري به او ضرري نخواهند زد، همانند حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ كه از هر دو جهت سرآمد بودند.
از مطالب بالا روشن شد كه متون ديني ما اهميت و ارزش را به زيبايي هاي دروني افراد داده است نه زيبايي هاي ظاهري. از جمله ويژگي ها و خصوصياتي كه در نگاه معصومين ـ عليه السلام ـ (كه كاملترين موجودات عالم امكان مي باشند)، به عنوان ارزش و زيبايي براي يك فرد مطرح شده است و مي طلبد كه هر انسان عاقلي به دنبال ايجاد و تقويت آنها در وجود خويش باشد، عبارت اند از:
زيبايي ايمانامام صادق ـ عليه السلام ـ در اين رابطه مي فرمايند: «اِنَّ المُومنَ لَيزهَرُ نورُهُ لاَهلِ السَّماءِ كَما تَزهَرُ نُجومُ السَّماءِ لاَِهلِ الاَرضِ. نور مومن براي آسمانيان مي درخشد، همانگونه كه ستارگان آسمان براي زمينيان مي درخشند».(4)
خوي نيكوپيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در اين باره فرمودند: «خَيرُ ما اُعطي الرَّجلُ المومنُ خُلقٌ حَسَنٌ وَ شَرُّ ما اُعطي الرَّجل قلبُ سوءٍ في صورةٍ حَسَنَةٍ. بهترين چيزي كه به مرد مومن داده شده، خوي نيكوست و بدترين چيزي كه به انسان داده شده دل بد در چهره زيباست».(5)
زيبايي گفتارپيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايند: «الجمالُ في اللِّسانِ. زيبايي در زبان است».(6)
هم چنين امام علي ـ عليه السلام ـ در اين رابطه مي فرمايند: «اِنَّ اللهَ عزّ و جلَ (جَعَلَ) صُورة َ المَراةِ في وجهها و صُورة َ الرجُل في مَنطقِهِ. خداوند سيماي زن را در رخسار او و سيماي مرد را در گفتارش قرار داده است».(7)
زيبايي عقلپيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در اين رابطه فرمودند: «لا جَمالَ احسَنُ مِن العَقلِ. هيچ جمالي زيباتر از خرد نيست».(8)
امام حسن عسكري ـ عليه السلام ـ نيز در روايت شريف ديگري فرمودند: «حُسنُ الصُّورةِ جَمالٌ ظاهرٌ و حُسنُ العَقلِ جَمالٌ باطِنٌ. نيكويي صورت، زيبايي ظاهر است و نيكويي خرد، زيبايي درون».(9)
زيبايي سلامتپيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در اين باره فرمودند: «لا لباسَ اجملُ مِن العافيةِ. جامه اي زيباتر از سلامت نيست».(10)
هم چنين امام باقر ـ عليه السلام ـ عافيت و سلامتي دين را از زيبايي ها مي دانند و فرمودند: «سلامة الدين و صحّة البدن خير من زينة الدنيا فحسب». سلامت دين و صحت بدن از زينت هاي دنيا بهتر است. امام ـ عليه السلام ـ دو نعمت بزرگ را نام مي برند كه هر كدام نباشد زندگي دنيا و زيبايي هايش ارزش ندارد. يكي از آنها «سلامت جسم» است كه انسان حاضر است تمام هستي و زيبايي ظاهري خود را بدهد تا آن را به دست آورد. زيرا اگر سلامتي جسم نباشد، همه چيز در چشم انسان تار و نازيبا است و ديگري «ايمان» است كه سعادت انسان به آن بستگي دارد. هرگاه ايمان از زندگي انسان گرفته شود، اگر تمام جهان را در عوض به او بدهند، نمي تواند جاي آن را پر كند. از اين رو دوزخيان همين كه آتش جهنم را مي بينند حاضرند همه چيز را فدا كنند تا نجات يابند. ولي هرگز چنين نمي شود.
زيبايي وقاررسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمودند: «ليس البرّ في حسن اللّباس و الزّي و لكنّ البرّ في السّكينة و الوقار». خوبي و زيبايي به لباس نيكو يا خوش تيپ بودن نيست. بلكه به آرامش و وقار است.
هم چنين حضرت علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: «عليك بالسّكينة و الوقار فانّها افضل زينة. بر تو باد به وقار داشتن و آرامش. زيرا بهترين زيبايي است».
زيبايي علمامام علي ـ عليه السلام ـ در رابطه با زيبايي علم و دانش مي فرمايد: دانش، زيور و زيبايي انسان است.
نيت زيبا
انديشه و نيت زيبا در اعمال و رفتار نسبت به خدا و هستي، يكي ديگر از زيبايي هاي معنوي است. نيت زيبا حاكي از ديد مثبت و زيباگرايانه به جهان اطراف انسان است. امام علي ـ عليه السلام ـ در اين رابطه مي فرمايند: نيت خوب، زيبايي سيرت هاست.
نتيجه: عشق به زيبايي امري ذاتي تلقي مي شود و انسان زيبايي را در درون خويش مي شناسد، لذا انسانها، عاشق سيرت زيبا هستند نه صورت زيبا. بنابراين هر قدر زيبايي يا زشتي بيروني در اوج باشد، باز هم انسان زيبايي درون را به زيبايي بيرون ترجيح مي دهد.
ج) نقش زيبايي ظاهري در ازدواجدر رابطه با اين موضوع كه بيان داشته ايد، چرا در روايات معصومين ـ عليه السلام ـ نهي از ازدواج با زنان زشت شده است، لازم به ذكر است كه اولاً معصومين ـ عليهم السلام ـ همانگونه كه در بالا بيان شد، تاكيد بسيار زيادي بر زيبايي دروني افراد داشته اند، نه زيبايي ظاهري آنها. كه بر طبق آن در ازدواج نيز ايشان تاكيد بر ازدواج با كساني دارند كه در درجه اول ديندار باشند. در اين رابطه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمودند: «لا يختارُ حُسنُ وَجهِ المَرأةِ عَلي حُسنِ دينِها».(11) زيبايي روي (چهره) زن را نبايد بر زيبايي دينش ترجيح داد. ثانياً، در روانشناسي ثابت شده است كه ديد اوليه اي كه يك فرد نسبت به ديگري پيدا مي كند، در نوع رابطه او در آينده بسيار تاثير گزار مي باشد. يعني اين ديد اوليه كه از آن به عنوان حس كلي (common sence) ياد مي كنند، نقش بسيار زيادي در ديد مثبت يا منفي افراد نسبت به همديگر دارد. لذا شايد منظور از نهي ازدواج با زنان زشت روي اين باشد، كه اگر زني را زشت ديديد (در نظر شما زشت آمد)، با او ازدواج نكنيد، چراكه اين ديد كلي منفي، بر كل زندگي آينده تاثير گزار است. (البته لازم است توجه نماييد كه اين زشتي ظاهري نيز، فقط به خاطر چهره نيست. يعني خصوصيات منفي اخلاقي فرد است كه باعث مي شود، اين چهره ظاهري زشت ديده شود). ثالثاً، اگر ما به اطراف خود نظر بياندازيم مي بينيم كه زيبايي ظاهري نقش زيادي در ازدواج ها نداشته است، چراكه اگر آمار بگيريم، مي بينيم تعداد دختران زيبا روي و زشت رويي (به لحاظ عرف ظاهري مردم كه يك چهره را زشت و يا يك چهره را زيبا معرفي مي نمايند) كه ازدواج نكرده اند و يا در ازدواجشان تاخير افتاده، تقريبا برابر است. كه اين امر نشان مي دهد، فقط زيبايي و زشتي ظاهري نيست كه در ازدواج تاثير گزار است. رابعاً، اگر قرار باشد كسي تا اين حد محدوديت فكري داشته باشد، كه فقط به خاطر ظاهر زيباي يك دختر به خواستگاري او بيايد، چه بهتر كه نيايد، زيرا اين زيبايي موقتي است و خيلي راحت زايل شدني (براي مثال با كوچكترين سوختگي در صورت، زيبايي و تناسب آن از بين مي رود). پس با از بين رفتن زيبايي، عشق و علاقه نسبت به او نيز از بين مي رود. بنابراين خواهر گرامي سعي كنيد خصوصيات زيباي دروني خود را رشد دهيد و از خداوند متعال بخواهيد كه كسي را به خواستگاري و ازدواج شما درآورد كه نسبت به اين خصوصيات حساس باشد، زيرا اين خصوصيات است كه مي تواند بر عشق و علاقه هر روزه او بيفزايد و شما را در چشم او عزيزتر و زيباتر نمايد.

نكته:لازم به ذكر است، نحوه اي كه ديگران با انسان رفتار مي كنند و يا او را ارزيابي مي نمايند، بستگي مستقيم به شيوه و روشي دارد كه او در برخورد با آنها اتخاذ مي نمايد و بازخوردي است از آنچه كه او به آنها ارائه مي كند. يعني اگر انسان به هر دليلي در تعاملات و برخوردهاي اجتماعي و كاري خود بگونه اي منفعلانه رفتار نمايد، خود او، اولين عامل و دليل، تحقير شدن و به حساب نيامدن از طرف ديگران مي باشد. زيرا زماني كه انسان با رفتارها و گفتارهايش، براي خود ارزشي قائل نباشد، يقينا ديگران در بي ارزش كردن و توهين به شخصيت او، جري تر مي شوند و اين عامل مهمي مي شود در زشت پنداري و كوچك شمردن خود نسبت به ديگران. بنابراين از اين به بعد با برجسته كردن توانايي هاي خود بگونه اي رفتار كنيد، كه هيچ نقطه ضعفي به ديگران ندهيد، زيرا در صورت نشان دادن هر نقطه ضعفي، شخصيت خود را خردتر و ناچيز تر مي نماييد و ديگران از شما سوء استفاده بيشتري مي كنند.
بنابراين از دو جنبه بايستي با اين موضوع برخورد نماييد: اول اينكه كساني كه فقط به ظاهر افراد نگاه مي كنند و ديگران را تحقير مي نمايند، افراد كم ظرفيت و ناداني بداني، كه نظريات و ديدگاه هاي آنها هيچ اهميتي ندارد.
و دوم اينكه سعي نماييد با شناختي ظرفيت ها و استعدادهاي خود در جهت بالابردن شخصيت خود در همه زمينه ها (علمي، فرهنگي، اخلاقي، اجتماعي و...) گام برداريد.
مطمئن باشيد اينكه ديگران فردي را زشت بپندارند، تاثير زيادي بر روي او نخواهد گذاشت، اما آنچه كه تاثير منفي بسيار زيادي را خواهد داشت، اين است كه خود فرد، خود را زشت بپندارد، زيرا در اين صورت اعتماد به نفس او كاهش پيدا كرده و منجر به منزوي شدن او و خاموش شدن همه استعدادها و ظرفيت هاي او مي شود. شما بايستي با تلاش و رسيدن به اهداف و موفقيت هاي والا، نشان دهيد كه چه ظرفيتها و توانايي هايي را داريد.
تاريخ به خاطر ندارد كه انسان خود كم بين و كسي كه توانايي هاي خود را باور ندارد، شگفتي، نوآوري و كاري قابل توجه به ثبت رسانده باشد. خودباوري به منزله فعال نمودن چشمه هاي دروني است، تا بدين گونه نخستين و مهم ترين گام در راه شكوفايي برداشته شود. بنابراين به توانايي هاي خودتان اعتماد داشته باشيد و خود را ضعيف و زشت نشماريد، چراكه مهمترين عامل در از بين بردن همت ها، خود كم بيني مي باشد. براي رهايي از آفت خود كم بيني، افكار منفي و باور نداشتن به خود، به راهكارهاي زير عمل كنيد:
ـ فهرستي از موفقيت هاي گذشته (موفقيت هاي علمي و تحصيلي، هنري، ورزشي و...) اين كار سبب مي شود گنجينه هاي دروني را بيش ترشناسايي شوند و اعتماد به نفس تقويت شود.
ـ مرور مكرر و پيوسته فهرست موفقيت ها
ـتكراري .
ـ تقويت روحيه انعطاف پذيري را در خود .
ـ مثبت انديش بودن و با افراد مثبت انديش نيز ارتباط برقراركردن و برعكس پرهيزاز منفي بافي و اجتناب از ارتباط با افراد منفي باف.
ـ هميشه آراسته بودن: همانگونه كه در ابتدا نيز مطرح شد، برخي ويژگي هاي ظاهري در اختيار انسان نيست، لذا انسان با داشتن آنها مزيتي بر ديگران ندارد. اما برخي خصوصيات و ويژگي ها مي باشد، كه انسان با اختيار خود انجام مي دهد، و اين موارد است كه مي تواند ارزش و امتيازي براي انسان محسوب شود. ازآنجا كه آراستگي ظاهر، طريقي براي احترام به خويشتن و ديگران است و از طرف ديگر آثار روانشناختي مثبت بسيار زيادي هم بر خود انسان دارد و هم در ديد ديگراني كه با او ارتباط برقرار مي نمايند، لذا سعي نماييد، هميشه در ارتباط هايتان، منظم و آراسته باشيد. امام صادق ـ عليه السلام ـ به يكي از يارانش مي گويد: «اظهار النعمه احب إلي الله من صيانتها، فاياك أن تتزين الا في أحسن زين قومك».(12) نمايان كردن نعمت، نزد خدا از نگه داشتن آن محبوب تر است، پس مبادا كه جز به بهترين شكل مورد پسند به سوي قومت بيرون آيي. و هم چنين ايشان مي فرمايند: «ان الله يحب الجمال و التجمل و يبغض البوس و التباؤس».(13) خداوند زيبايي و آرايش را دوست دارد و از زشتي و زشت نمايي بيزار است.
ـ توكل خداوند متعال: افرادي كه پيوسته به ياد خدا هستند و به عظمت او ايمان دارند، نه هرگز از بيم تحقير و سرزنش ديگران، عرصه را خالي مي كنند و نه هيچگاه به كبر و خود بزرگ بيني دچار مي شوند. هر كاري را بر اساس احساس وظيفه و تكليف انجام مي دهند. براي آنها پرداختن به كار با نيت الهي، مهمتر از نتيجه آن است. نه از شكست مايوس مي شوند و نه از پيروزي سرمست مي گردند. زيرا وقتي تمام تلاشتان رضايت يك نفر (خداوند) باشد ديگر نگران رضايت و عدم رضايت ديگران نخواهيد بود. در روايت شريفي امام علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: هر كه به خدا اعتماد كند، خداوند شادماني نشانش دهد و هر كه به او توكل كند، خداوند كارهايش را كفايت مي كند.(14)

پاورقی:

1. تين : 4.
2. آمدي، غررالحکم، ح5503.
3. محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحکمه، ج2، ص964، ح4934.
4. همان، ج1، ص147، ح600.
5. همان، ص252، ح1125.
6. همان، ص252، ح1131.
7. همان، ح1134.
8. همان، ح1132.
9. همان، ح1135.
10. همان، ح1133.
11. محمدي ري شهري، محمد، تحکيم خانواده (از نگاه قرآن و حديث)، ص94، ح131.
12. مکارم الاخلاق، ص34.
13. اصول کافي، ترجمه کمره اي، ج6، ص440
14. منتخب ميزان الحکمه، همان، ص1333، ح6707
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.