چکیده: مهمترین هدف عوامل کودتا در تاریخ 18 تیر 1359 بمباران بیت امام خمینی (رحمة الله علیه) در جماران بود که باید به وسیله 3 فروند هواپیما و مجربترین خلبانها بمباران میشد، زیرا در نظر آنها از میان رفتن حضرت امام به معنای پایان جمهوری اسلامی بود.
آمریکا به عنوان مصداق اتم استکبار، که نامش با گردن کلفتی، قلدری، ظلم، جنایت و دخالت همیشه همراه بوده، در موارد متعددی در صدد دشمنی، ضربه زدن و تقابل عملی با جمهوری اسلامی ایران برآمده است. البته تمام این خصومتها و کارشکنیها به این دلیل است که او منافع خود را در ایران از دست داده و ابهت و هیمنهاش در کل دنیا به واسطه انقلاب اسلامی، شکسته شده. لذا از هر فرصتی استفاده میکند تا زهرش را بریزد.
یکی از این موارد دشمنی، انجام کودتاست تا بتواند عوامل دست نشانده خود را بر سر کار آورد.
شیطان بزرگ، که نقش موثری در بیش از 50 کودتا در کشورهای دیگر داشته[2] و در 28 مرداد 1332 توانسته بود با همکاری عوامل خود فروخته، بر ایران مسلط شود و به غارت منابع این کشور با قدرت هر چه بیشتری بپردازد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مجددا به فکر کودتا افتاد. کودتایی با عنوان «نقاب» یا همان «کودتای نوژه» که پس از مسافرت سرهنگ ۲ بازنشسته ژاندارمری، «بنی عامری»، به پاریس در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۵۸ مشخص شد، و جدیترین طرح براندازی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی پس از شکست آمریکا در طبس بود که قرار شده بود به طور جدی در دستور کار قرار گیرد.[2]
عوامل کودتا در تاریخ 18 تیر 1359 درصدد بودند با بمباران مراکزی چون فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست وزیری، ستاد مرکزی سپاه پاسداران و کمیتههای انقلاب اسلامی، مجلس شورای اسلامی و تعدادی از پادگانهای مهم سپاه و کمیته، کاخ سعدآباد، کمیته مرکزی روبهروی حسینیه ارشاد (که انبار مهمات بود)، کمیته مستقر در خیابان وزرا و صدا وسیما، حکومت جمهوری اسلامی را زمین گیر کنند. انهدام مدرسه فیضیه در شهر قم نیز از دیگر اهداف کودتاگران بود ولی چون این مدرسه در کنار حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) بود، بنابراین از بیم ایجاد هیجان و اقدام خشونت بار مردم در صورت بمباران آن نواحی از این کار صرف نظر شد. اما مهمترین هدف بمبارانها، بیت امام خمینی (رحمة الله علیه) در جماران بود که باید به وسیله 3 فروند هواپیما و مجربترین خلبانها بمباران میشد، زیرا در نظر آنها از میان رفتن حضرت امام به معنای پایان جمهوری اسلامی بود.[3]
در این جریان، دولت مستکبر آمریکا، با کارگردانی اصلی این کودتا، در صدد تسلط مجدد بر ایران عزیز بود، و نقش اساسی را در این جریان ایفا میکرد. ستوان «ناصر رکنی» از سران کودتا در اعترافاتش از نقش محوری «سیا» میگوید:
«دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب، اولین تماس بین مأمورین سیا و یکی از دوستان «بنی عامری» در اروپا برقرار میشود و آنها «بنی عامری» را با بختیار مرتبط میسازند. تمامی هماهنگی های لازم بین کشورهای عضو بازار مشترک اروپا و ستاد دکتر بختیار در پاریس از طریق ”سیا“ انجام میگرفته است»[4]
همچنین «بنی عامری» از سران کودتا در این زمینه میگوید: «تأمین هزینههای مادی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم نظیر چک ده میلیون دلاری عربستان سعودی توسط آمریکا صورت گرفته است.»[5]
اما به لطف الهی و از باب اینکه اراده و تدبير خدا، بالاتر از هر تلاش، حركت و تدبيری است، و مکر و حیله دشمنان را خنثی میسازد: «وَ قَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِنْ كانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ»،[ابراهیم،46]؛ «و آن ستمكاران بزرگترين مكر و مهمترين سياست خويش را به كار بردند ولى مكر آنها پيش (قدرت و تقدير) خدا (هيچ) است هر چند مكر (و سياست) آنها به پايهاى باشد كه كوهها بدان از جاى كنده شوند.» اسرار این کودتا قبل از عملی شدن، فاش میشود، و رسوایی دیگری در پرونده استکبار رقم میخورد.
........................................................
پینوشت
[1].سایت باشگاه خبرنگاران جوان
[2].همان
[3].پرتال جامع علوم انسانی
[4].سید علی موسوی. ”کودتا و ضد کودتا“، (تهران: دفتر نشر فرهنگی اسلامی، ۱۳۶۳)ص206
[5].گذرستان، نشریه الکترونیکی تاریخ سیاسی معاصر ایران