آيا ازدواج موقت فقط براي موارد خاص و ضروري است؟

22:23 - 1394/08/18

چکیده: ازدواج موقت براي كساني كه در موضع اضطرار و عدم تمكن، فراهم نبودن شرايط براي ازدواج دائم، و يا كساني كه به دليل شدّت نياز جنسي، غريزه جنسي آنان به وسيله يك زن ارضاء نمي شود، جهت اعراض از برقراري روابط نامشروع جنسي و شرايط خاص ديگر وضع و جعل شده است.

آيا ازدواج موقت فقط براي موارد خاص و ضروري است؟ آيا متأهلين از ازدواج موقت نهي شده اند؟ آيا كسي كه ازدواج موقت انجام مي دهد هوسران است؟ ترويج و يا منع از اين امر چگونه است؟

پاسخ:

بي ترديد اسلام كه يك مكتب انسان سازي است و براي همه شؤونات فردي و اجتماعي انسان، طرح و برنامه دارد، مي بايست به يكي از مهم ترين جنبه هاي روحي و رواني انسان يعني غريزه جنسي او نيز توجه داشته باشد و او را به حال خود وانگذارد. مضاف بر اين كه هم فرد و هم جامعه نيازمند آرامش و امنيت است و بدين جهت اسلام با هرگونه مساله اي كه نظم و آرامش و امنيت فرد و خانواده و اجتماع را بر هم زند و به خطر بيندازد مخالف است.
در جامعه افراد متعددي اعم از زن و مرد داريم كه به هر دليلي يا نمي توانند ازدواج دائم كنند و يا مرداني هستند كه نيازشان و غريزه جنسي آنها با ازدواج دائم مرتفع نمي شود اينجا تكليف چيست؟ آيا مي بايست مردم را به اجبار محدود و وادار به رياضت و رهبانيت كرد؟ آيا بايد آزادي مطلق داد و كمونيسم جنسي يعني اينكه هر كس با هر فردي خواسته بدون هيچ محدوديتي به اجبار محدود و رابطه جنسي برقرار كرد رواج داد؟ آيا مي شود گفت اسلام هيچ برنامه و طرحي ندارد و مردم را به حال خود رها كرده است؟ مسلم است كه در اين زمينه اسلام بهترين گزينه را انتخاب كرده كه هم عقل و هم وجدان آن را تأييد مي كند. بدين خاطر يكي از قوانين ارزشمند و درخشان از ديدگاه اسلام ، مساله ازدواج موقت يا صيغه است. بي ترديد حكمت و هدف اصلي تشريع و جواز ازدواج موقت در اسلام عبارت است از: ايجاد ارتباط و رابطه صحيح و مشروع با جنس مخالف، پاسخ مناسب و مجاز به ارضاء صحيح اميال جنسي و غريزه شهواني انسان، جلوگيري از تباهي و بي بندوباري و هرزه گري افراد جامعه و اجتماع و حفظ نظام مقدس خانواده. دين مقدس اسلام براي اينكه بتواند اين هدف عالي خود را به نحو صحيح و كامل و مناسب دنبال كند تا از آن تخطي و سوء استفاده نشود و جلوي افراط و تفريط ها و عوارض و تبعات ناصحيح آن را بگيرد، يك سري شرايط و راهكارها و سازوكارهاي مناسبي را به همراه آن ارائه نموده است.
ما در اينجا به طور خلاصه از يك حوزه و عرصه مهم يعني جنبه اخلاقي و تربيتي به اين مساله مي پردازيم تا در ضمن آن حكمت صيغه بيشتر و بهتر تبيين شود.
از جنبه تربيتي و اخلاقي ازدواج موقت داراي آداب خاصي است.
اسلام به دور از هرگونه تعصبات شخصي و سليقه اي آئين و رسوم جاهلي به قضيه نگاه كرده و اين مساله را براي مردان و زنان با حفظ شرايط آن جايز و پسنديده دانسته كه چه بسا در برخي اوقات و شرائط خاص آن را به عنوان بهترين گزينه و شيوه معرفي و تشويق كرده است مانند جايي كه غريزه جنسي فشار روحي زيادي آورده به گونه اي كه اگر مبادرت به اين طريق حلال نورزد به حرام و گناه بزرگتري خواهد افتاد. مسلم است در چنين مواقعي كه اسلام حتي به هيچ صورتي راضي به انجام گناهاني به ظاهر كوچك (همچون نگاه ها و چشم چراني هاي حرام) نيست چگونه راضي به مهالك و خطرهاي بزرگتري چون زنا و لواط و استمناء و... بشود. از اين رو اسلام عقلاني ترين طريق و شيوه را كه ازدواج موقت است پيشنهاد مي كند البته در صورت فراهم شدن امكانات و نبودن موانع بزرگ كه باز در اينجا اسلام بي برنامه نبوده و راه هاي مقطعي ديگري چون ورزش و روزه و ديگر رياضت هاي شرعي را پيشنهاد مي كند.
خداوند متعال در قرآن كريم جواز ازدواج موقت را اينگونه بيان مي كند: فما استمتعتم به منهنّ فاتوهنّ اجورهن فريضة و لا جناح عليكم فيما تراضيتم به من بعد الفريضة...(1) و زناني را كه متعه (ازدواج موقت) مي كنيد واجب است مهر آنها را بپردازيد و گناهي بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده ايد. اين آيه طبق صريح روايات براي جواز متعه نازل شده است.(2)
امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ كه بيش از ائمه ديگر (بعد از حرام كردن صيغه موقت توسط خليفه دوم) در احياء و زنده نگهداشتن اين سنت حسنه نقش داشت در مورد اهميت و فايده متعه مي فرمايد: «اگر عمر بن الخطاب (خليفه دوم) متعه را حرام نمي كرد هيچ مؤمني زنا نمي كرد مگر اشقياء از آنها)».(3)
در حديثي ديگر در ترغيب و تشويق به اين امر حسنه ثواب آن را امام صادق ـ عليه السّلام ـ اينگونه بيان مي فرمايد: «هيچ مردي نيست كه متعه كند سپس غسل كند مگر اينكه خداوند متعال از هر قطره آبي كه از بدن آن مي چكد هفتاد ملك را خلق مي كند كه تا روز قيامت او را استغفار كند و لعنت كند تا روز قيامت كساني را كه مانع از انجام آن شدند».(4)
حاصل آنكه حكمت و هدف اصلي از تشريع چنين حكمي (جواز متعه) در اسلام، ارضاء و تسكين صحيح و مناسب اميال جنسي و شهواني انسان هاست چرا كه در هر جامعه اي افرادي زندگي مي كنند كه نياز شديد به دفع شهوت جنسي و آرامش روحي و رواني دارند و اسلامي كه جامع و كامل است بايد براي اين قبيل افراد برنامه داشته باشد تا اينكه آنها به حال خود رها نشوند و جامعه به فساد و تباهي كشانده نشود. از باب نمونه ما به برخي افراد كه نياز به متعه دارند اشاره مي كنيم:
1. كسي كه توانايي و استطاعت مالي و اقتصادي و ديگر شرائط ازدواج دائم را ندارد و مسائل جنسي خود را نمي تواند كنترل كند.
2. برخي مردان كه به علت داشتن غريزه جنسي زياد، با يك زن دائم خود نمي توانند نياز خود را مرتفع كنند و به حرام مي افتند.
3. كساني كه به هر دليلي در مسافرت هاي طولاني به سر مي برند و از همسر خود دور هستند.
4. مرداني كه همسرشان در بيماري طولاني بسر مي برند و يا درگير مسائل حاملگي و زايمان و... هستند.
5. مرد يا زني كه همسرش فوت كرده و يا طلاق گرفته و به هر دلايلي، ديگر نمي خواهد ازدواج دائم داشته باشد.
6. دختراني كه به هر دليلي مثل پيدا نشدن خواستگار مناسب و... نتوانسته اند ازدواج دائم كنند و همچنين وقت ازدواج شان گذشته و در فشار روحي رواني جنسي هستند (البته با اذن پدر به فتواي اكثر مراجع) به خصوص اين معضل زماني بروز مي كند كه در يك جامعه تعداد دختراني كه وقت ازدواجشان رسيده بيشتر از پسراني باشد كه وقت ازدواجشان رسيده.
7. مرداني كه از زن دائم خود صاحب بچه نشده اند و مي خواهند با متعه كردن صاحب فرزند شوند بهر حال وظيفه دين اسلام عقلاً و منطقاً چنين اقتضاء مي كند كه تكليف اين قبيل افراد را مشخص كند و بهترين و صحيح ترين شيوه ها و گزينه ها را براي آنها مشخص و معين كند.
نهي شدن متاهلين از ازدواج موقتمرحوم كليني در كتاب كافي از امام رضا ـ عليه السلام ـ نقل مي نمايد كه حضرت به برخي از پيروان مي نويسند كه «لاتلحّوا علي المتعه فانّما عليكم اقامة السُّنة» از اصرار ورزيدن بر متعه بپرهيزيد كه بر شماست اقامه سنت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ كه ازدواج دائم است را بر پاي داريد. و بعد از تأكيد بر عدم تحريص در آن مي فرمايد: «فلا تشغلوا بها عن فرشكم و حرائركم فيكفرن و يبران و يدعون علي الآمر بذلك و يلعنون. با پرداختن به متعه از همسران خويش غافل نشويد تا آنان از دين خدا روي گردانند و از دوستي ما منصرف شوند و بر پايه گذار اين امر (متعه) متعرض شوند و بر ما نفرين كنند».(5)
اين كلام كاملاً اشعار دارد به اينكه بي توجهي بعضي از مسلمين و سوء استفاده از آن و دامن زدن بدون توجه به ساير احكام و شرايط، امام را بر آن مي دارد كه حد و مرزها را تبيين نمايد و تألّم خود را از رفتار بعضي از افراد به نام اسلام، اعلام دارد.
در روايات ديگر امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «دعوها اما يستحيي احدكم ان يري في موضع العورة فيحمل ذلك علي صالحي اخوانه و اصحابه. رها كنيد متعه را، آيا حيا نمي كنيد و خجالت نمي كشيد؟ يكي از شما اگر او را در جايي ببينند كه قبيح است يك مسلمان را در آن حال بيابند و از اين رفتار نسبت به همه‌ انسان هاي صالح از برادران ايماني و دوستانشان بدبين و مظنون شوند؟».(6)
دسته ديگري از روايات هستند كه نسبت به شرايط متعه، جايگاه آن و خاص بودن حكم آن مي باشد مثلاً علي بن يقطين مي گويد از امام هفتم، موسي بن جعفر عليهما السلام سؤال كردم از متعه «فقال: ما انت و ذاك و قد اغناك الله عنها. تو را با متعه چكار است و حال آنكه خداوند تو را از آن بي نياز ساخته است».(7) در روايت ديگر امام ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «هي حلال مباح مطلق لمن لم يغنه الله بالتزويج. متعه حلال مباح مطلق است براي كسي كه خدا او را به واسطه ازدواج بي نياز نساخته است».(8)
استاد شهيد مطهري هم با توجه به اين روايت مي فرمايند: «آنجا كه ائمه اطهار مردان زن دار را از اين كار منع كرده اند به اعتبار حكمت اوّلي اين قانون است، خواسته اند بگويند اين قانون براي مرداني كه احتياجي ندارند وضع نشده است، بلكه اين كار براي كسي رواست كه خداوند او را با داشتن همسري از اين كار بي نياز نكرده است. و اما كسي كه داراي همسر است، فقط هنگامي مي تواند دست به اين كار بزند كه دسترسي به همسر خود نداشته باشد».(9)
لازمه اين عبارات اين است كه اگر «متعه» موجباتي را براي به فساد و بيراهه كشاندن زنان دارد، يا سبب آبروريزي و يا عاملي براي ننگ و عار و اتهام به فعل حرام شود، يا شخصيت و شرافت انسان را زير سوال برد، يا موجب خونسردي روابط انسان با همسرش شود، ازدواج موقت ممنوع خواهد بود.
همانگونه كه شيخ حرعاملي هم بابي با عنوان «مكروهات متعه» آورده و اموري را بيان مي كند كه از آن جمله اين است كه: «كراهية التمتع ان كان ذلك يسبب فتنة اوشنعة‌» ... اگر متعه موجب فتنه يا آبروريزي و فضاحت گردد، يا اگر او داراي همسر است و نيازي به متعه ندارد، اين عمل مكروه است، در بسياري از روايات هم منع شده مرد متزوّج سراغ متعه رود.(10)
لذا توجه به اين روايات، و شرايطي كه امروزه در جامعه ما از ازدواج موقت حاكم است چنانچه ازدواج موقت موجب سردي روابط زن و شوهر و يا مشكلات ديگر مي شود، بايد از آن پرهيز كرد.
اقدام كننده گان به ازدواج موقتاز نظر ديني وجود فساد در ابعاد مختلف از جمله فساد جنسي، در جامعه پذيرفته نيست و دين براي مقابله با فساد جنسي ازدواج را در ابعاد مختلف آن مطرح كرده است.
همان طور كه قبلاً هم بيان شد برخي از افراد به دليل فعاليت زياد غدد جنسي، نياز جنسي آنان بيش از سايرين است و چه بسا نياز جنسي آنان با يك زن مرتفع نشود، چنين افرادي مي توانند در صورت مساعد بودن شرايط و رضايت همسر دائم نسبت به ازدواج موقت اقدام كنند، بديهي است چنين رفتاري را نمي توان هوسراني ناميد.
در يك نتيجه گيري كلي مي توان گفت، ازدواج موقت براي كساني كه در موضع اضطرار و عدم تمكن، فراهم نبودن شرايط براي ازدواج دائم، و يا كساني كه به دليل شدّت نياز جنسي، غريزه جنسي آنان به وسيله يك زن ارضاء نمي شود، جهت اعراض از برقراري روابط نامشروع جنسي و شرايط خاص ديگر وضع و جعل شده است. كه به علت جو حاكم بر عرف جامعه ما، مشكلات روحي و رواني (متلاشي شدن خانواده ها و...) و جسمي (ابتلاء به ايدز و...) فرهنگي (سودجويي برخي ها از ازدواج موقت مثل قاچاق زن و...) زمينه ازدواج موقت وجود ندارد.

پاورقی:

1. نساء : 24.
2. ر. ک: شيخ طوسي، تهذيب الاحکام، دارالکتب الاسلاميه، 1365ش، ج7، ص250. استبصار، دارالکتب الاسلاميه، ج3، ص141. کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1365ش، ج5، ص448.
3. حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت، 1409ق، ج21، ص11. کافي، همان، ج5، ص448.
4. وسائل الشيعه، همان، ج21، ص16.
5. وسايل الشيعه، همان، باب 5، از ابواب متعه، ح4. کليني، محمد بن يعقوب، فروع کافي، ج5، ص452.
6. وسايل الشيعه، همان، ح3.
7. همان، ح1 و 2.
8. همان.
9. مطهرى، مرتضي، مجموعه آثار، ج19، ص83.
10. موسوعة الفقه، ج65، ص251.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.