آیا صیغه سوء استفاده شرعي براي آقايان است؟

00:54 - 1394/08/19

چکیده: ازدواج به دو صورت مي تواند انجام پذيرد، دائم و موقت. ازدواج دائم و موقت در پاره اي از آثار با هم يكي هستند و در قسمتي اختلاف دارند. آن چه در درجه اوّل اين دو را از هم متمايز مي كند، يكي اين است كه زن و مرد تصميم مي گيرند به طور موقت با هم ازدواج كنند و پس از پايان مدت اگر مايل بودند تمديد مي كنند و اگر مايل نبودند از هم جدا مي شوند.

براي من و دوستانم، صيغه محرميت (عقد موقت، قابل قبول نيست. ما مي گوييم سوء استفاده شرعي براي آقايان است. همه مي خواهند توي اين زمانه يك جوري از دست ازدواج دائم فرار كنند. اين (عقد موقت)هم كه جديداً باب شده است، وضع را بدتر كرده است. براي پسرها آزاديشان بيشتر كه در كنار همسر يا نداشتن هر كاري و به اسم اسلام و اينكه گناه ندارد انجام بدهند چرا براي آقايون عده نگذاشتن، هر چند كه آقايون نياز طبيعي شان ولي خانم ها فطري نمي توانند اين را بپذيرند همشان پس خدا نبايد يك قانوني مي گذاشت كه با روحيات مخلوقاتش جور باشد و يكسره باعث دعوا بين آنها (همسر با همسر، دوست دختر با پسر و...) كه الان خيلي زياد شده. و خيلي ريزتر در اين مقوله خواهشاً اگر كسي مي تواند مرا راهنمايي كند كه اين افكار واقعاً ذهنم را درگير كرده و همين طور نسبت به قوانين شرعي خراب!

پاسخ:

همان گونه كه مي دانيد دين اسلام مجموعه اي از احكام، معارف و آموزه هاي الهي است كه در يك نظام به هم پيوسته قرار دارند. زماني مي توانيم در مورد اين احكام و معارف اظهار نظر كنيم كه هر يك از احكام را در جايگاه و موقعيت خود خوب بشناسيم و از سوي ديگر ارتباط آن را با ديگر احكام در نظر داشته باشيم. نمي توان تنها بخشي از احكام را مشاهده كرد و ارتباط آن را با ديگر بخش ها در نظر نگرفت و در مورد آن قضاوت كرد. ممكن است در بخشي از احكام در ظاهر، مردان، آزادي و يا امتيازهاي بيشتري داشته باشند ولي در جاي ديگر هم مي بينيم كه خداوند متعال بر اساس حكمت، امتيازها و حقوق بيشتري براي خانم ها در نظر گرفته است. وقتي به صورت كلّي به احكام نگاه مي كنيم و بخش هاي مختلف ابن نظام را يكجا در نظر مي گيريم متوجه مي شويم كه اسلام براي شرايط، موقعيت ها و موضوع هاي مختلف احكامي متفاوت و مناسب وضع كرده است.
از سوي ديگر مي دانيد كه مرد و زن در پاره اي از خصوصيات جسمي و روحي و رواني متفاوت آفريده شده اند. هر كدام در بعضي از موارد نيازهاي جسمي و روحي متفاوت و مختص به خود دارند.
و به تبع حقوق آنها نيز با هم فرق مي كند. زيرا هر كدام از آنها در زندگي نقش هاي متفاوتي بازي مي كنند و مسئوليت هايي را كه بر عهده مي گيرند (با هم فرق مي كند) متفاوت است.
زن و مرد رقيب هم نيستند كه در همه خصوصيات شبيه هم باشند بلكه رفيق و مكمل يكديگر هستند و وقتي در كنار هم قرار مي گيرند كامل مي شوند. بنابراين تفاوت در بعضي از حقوق، تكاليف و قوانين بر اساس نيازهاي جسمي و روحي متفاوت زن و مرد است. اين تفاوت دليل بر بي عدالتي نمي شود و اگر آن دو با همه تفاوت هايي كه در ابعاد مختلف با هم دارند در همه احكام شبيه هم باشند اين مي شود بي عدالتي.
امّا در مورد صيغه محرميت كه ظاهرا منظور شما ازدواج موقت است مسئله اي را مطرح كرده بوديد كه در ادامه به آن مي پردازيم.
«يكي از قوانين درخشان اسلام اين است كه ازدواج به دو صورت مي تواند انجام پذيرد، دائم و موقت. ازدواج دائم و موقت در پاره اي از آثار با هم يكي هستند و در قسمتي اختلاف دارند. آن چه در درجه اوّل اين دو را از هم متمايز مي كند، يكي اين است كه زن و مرد تصميم مي گيرند به طور موقت با هم ازدواج كنند و پس از پايان مدت اگر مايل بودند تمديد مي كنند و اگر مايل نبودند از هم جدا مي شوند. ديگر اين كه از لحاظ شرايط، آزادي بيشتري دارند كه به طور دلخواه به هر نحو كه بخواهند پيمان مي بندند. مثلا ازدواج دائم خواه ناخواه مرد بايد عهده دار مخارج روزانه و لباس و مسكن و احتياجات ديگر زن از قبيل دارو و طبيب بشود: ولي در ازدواج موقت بستگي دارد به قرارداد آزادي كه ميان طرفين منعقد مي گردد. ممكن است مرد نخواهد يا نتواند متحمل اين مخارج بشود و يا زن نخواهد از پول مرد استفاده كند. در ازدواج دائم، زن خواه ناخواه بايد مرد را به عنوان رئيس خانواده بپذيرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت كند، امّا در ازدواج موقت چنين نيست. در واقع مي توان گفت تفاوت اصلي ازدواج موقت با ازدواج دائم در اين است كه ازدواج موقت از لحاظ حدود و قيود آزاد است، بعضي وابسته به اراده و قرارداد طرفين است».(1)
امّا سئوالي كه وجود دارد اين است كه با بودن ازدواج دائم چه ضرورتي است كه قانوني به نام قانون ازدواج موقت بوده باشد.
اسلام در مرحله اوّل به افراد جامعه توصيه مي كند اگر شرايط ازدواج دائم را دارند به آن اقدام كنند، زيرا در پرتو ازدواج دائم است كه طرفين با هم پيمان مي بندند كه تا آخر عمر در كنار هم باشند و در پستي ها و بلندي هاي زندگي پشتيبان و يار يكديگر باشند. در ازدواج دائم است كه زن و مرد در كنار لذت هاي حلال از يكديگر، همديگر را تحمل مي كنند و به تدريج در كانون گرم خانواده تربيت مي شوند و به كمال نزديك تر مي گردند. در پرتو ازدواج دائم است كه فرزنداني به دنيا مي آيند و در كانون گرم خانواده رشد مي كنند و پرورش مي يابند و استعدادهاي فطري و انساني آنها شكوفا مي شود.
بنابراين در درجه اوّل عقد ازدواج اگر به صورت دائمي انجام پذيرد بهترين شكل و شيوه اي است كه اسلام به آن توصيه مي كند امّا هر كسي واقعيت هاي اجتماعي را درك كند مي داند ازدواج دائم براي همگان در همه وضع فراهم نيست. زيرا افرادي هستند كه به دلايل مختلف هنوز شرايط ازدواج دائم براي آنها فراهم نشده است و توانايي پذيرفتن مسئوليت هاي ازدواج دائم را ندارند. در اين شرايط اگر اين افراد تقوا پيشه كنند و اين ميل را به صورت صحيح (با ورزش و تفريحات سالم، كنترل نگاه و روابط، كنترل غذا و...) كنترل كنند خوب است امّا همه افراد اين توانايي را ندارند بنابراين اسلام براي افراد خاص در شرايط خاص اجازه دارد كه تحت ضوابطي كه آزادانه تر است و مسئوليت به مراتب كمتري دارد، اقدام به ازدواج موقت كنند. در واقع فلسفه ازدواج موقت اين است كه افرادي از جامعه كه توانايي ازدواج دائم را ندارند يا در سفرهاي طولاني مدت به سر مي برند و از خانواده دور هستند به گناه و بي بند و باري دچار نشوند و تحت ضوابطي نيازهاي جنسي خود را در حد متعادل ارضاء نمايند وضع شده.
چرا كه اسلام به شدت با بي بند و باري و اين كه يك زن با مردان متعدد و يك مرد با زنان متعدد در ارتباط باشد (به شدت) مخالف است. و از سوي ديگر با سركوب ميل جنسي كه يك موهبت الهي و طبيعي است نيز مخالف است و مي گويند كه يا بايد به صورت صحيح آن را ارضاء كرد و يا به صورت صحيح آن را كنترل كرد.
امّا اين كه فرموديد از اين قانون سوء استفاده مي شود بايد توجه داشته باشيم كه وقتي كسي از يك قانون خوب و صحيح، استفاده نادرست مي كند مشكل از قانون نيست بلكه مشكل از آن شخص است و ما نمي توانيم بخاطر اين كه بعضي از افراد از اين قانون سوء استفاده مي كنند قانون را از بين ببريم بلكه بايد درك و شعور افراد جامعه بالا رود تا از اين قانون مترقي به صورت صحيح و به جا استفاده كنند. از سوي ديگر ما روايات متعددي داريم كه ازدواج موقت را براي همه افراد جايز ندانسته اند و از آن منع كرده اند.
شهيد مطهري در كتاب نظام حقوق زن در اسلام صفحه 82 مي فرمايند: «به نظر من آنجا كه ائمه اطهار مردان زن دار را از اين كار منع كرده اند خواسته اند بگويند كه اين قانون براي مرداني كه احتياجي ندارند وضع نشده است، همچنان كه امام كاظم ـ عليه السلام ـ به علي بن يقطين فرمود: «تو را با نكاح متعه (ازدواج موقت) چه كار و حال آن كه خداوند تو را از آن بي نياز كرده است».
و به ديگري فرمود: اين كار براي كسي رواست كه خداوند او را با داشتن همسري از اين كار بي نياز نكرده باشد. و امّا كسي كه داراي همسر است، فقط هنگامي مي تواند دست به اين كار بزند كه دسترسي به همسر خود نداشته باشد». به هر حال آنچه مسلم است اين است كه منظور و مقصود اسلام از وضع و تشريع اين قانون و منظور ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ از ترغيب و تشويق به آن اين نبوده است كه وسيله هوسراني و هواپرستي و حرام سازي براي حيوان صفتان و يا وسيله بيچارگي براي عده اي زنان اغفال شده و زنان بي سرپرست فراهم كنند».(2)
اين كه فرموديد خانم ها به صورت فطري نمي توانند اين را بپذيريند صحيح نمي باشد زيرا اين مسئله بيشتر مربوط به عرف جامعه ايران مي شود يعني در جامعه ايران به صورت فرهنگ غالب بخاطر نا آگاهي و عدم شناخت صحيح ازدواج موقت و بدبيني نسبت به آن پذيرفتن مسئله ازدواج موقت براي خانم ها سخت است ولي در بعضي از جوامع اين مسئله جا افتاده و مشكلي وجود ندارد از سوي ديگر هر چه آگاهي افراد جامعه بيشتر شود و ازدواج موقت را به صورت صحيح بشناسند پذيرفتن آن بر ايشان آسان تر مي شود. به علاوه شما مي دانيد كه خانم هايي وجود دارند كه يا همسران خود را از دست داده اند و يا تا سنين بالا 40 ـ 50 سالگي به بالا موفق به ازدواج نشده اند و يا نخواسته اند ازدواج دائم كنند آنها نيز مي توانند براي ارضاء نيازهاي خود از اين قانون به صورت صحيح استفاده كنند.
اما در مورد عدّه اي كه فرموديد شما بهتر مي دانيد كه زن و مرد خصوصيات جسمي متفاوتي دارند زن مي خواهد مادر شود لذا نياز دارد كه خصوصيات جسمي اي داشته باشد كه بتواند بچه به دنيا بياورد بايد رحمي داشته باشد كه جنين در آن رشد كند. اگر زن به مرحله يائسگي نرسيده باشد و هنوز در سني باشد كه احتمال بارداري دارد بايد بعد از جدايي از كسي كه با او رابطه زناشويي داشته عده نگه دارد تا اگر نطفه اي منعقد شده مشخص شود فرزند كيست به همين دليل بايد مدت زماني را صبر كند كه به حسب افراد مختلف متفاوت است كه براي آگاهي بيشتر مي توانيد به رساله هاي عمليه احكام مراجعه كنيد.
و مرد چون رحمي ندارد جنين در رحم او جاي بگيرد نيازي ندارد كه اصلا عده نگه دارد در پايان براي آگاهي بيشتر از اين مسئله توصيه مي كنيم كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» نوشته شهيد مرتضي مطهري را حتما مطالعه نماييد.

پاورقی:

1. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چاپ دوم، 1379ش، ج9، ص62.
2. همان، ص82.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.