منظور از صيغه چيست و چه صيغه اي حلال و چه صيغه اي حرام است؟

00:58 - 1394/08/19

چکیده: ازدواج غير دائماز اين نوع ازدواج به «ازدواج موقّت» «متعه» «نكاح منقطع» تعبير مي شود كه در بين عامّه مردم معروف به صيغه است. در اصل تشريع چنين ازدواجي و اينكه در زمان پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله ـ جايز دانسته شده است. هيچ اختلافي بين مسلمانان نمي باشد، و اهل تسنّن معتقدند كه آيه شريفه اي كه ازدواج موقت را حلال كرده بود ... .

 

ازدواج مشروع و معتبر از ديدگاه مكتب اسلام، دو قسم است:

1 . ازدواج دائماين قسم از ازدواج كه براي همه شناخته شده است نيازي به توضيح ندارد. همانگونه كه از اسم آن پيداست، ازدواج دائم يك نوع زندگي مشترك زناشويي بدون مدّت است و اگر چنانچه طلاقي صورت نگيرد زن و مرد تا پايان عمر همسر يكديگر خواهند بود.
2 . ازدواج غير دائماز اين نوع ازدواج به «ازدواج موقّت» «متعه» «نكاح منقطع» تعبير مي شود كه در بين عامّه مردم معروف به صيغه است. در اصل تشريع چنين ازدواجي و اينكه در زمان پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله ـ جايز دانسته شده است. هيچ اختلافي بين مسلمانان نمي باشد، و اهل تسنّن معتقدند كه آيه شريفه اي كه ازدواج موقت را حلال كرده بود، ـ نسخ ـ ولي شيعه،‌به پيروي از مكتب اهل بيت با ادلّه يقيني اين نكته را پاسخ گفته اند.(1)
موارد اشتراك ازدواج دائم و موقت:1 . عقد: ازدواج چه دائم و چه غير دائم نياز به صيغه عقد دارد.
2 . مهر: زن در هر دو ازدواج مهريه دارد.
3 . در هر دو ازدواج بايد مانع شرعي از ازدواج وجود نداشته باشد.
4 . عدّه: هر دو زن، چه دائمي و چه موقّت بعد از طلاق، تمام شدن وقت ازدواج موقت يا وفات شوهر بايد عدّه نگهدارند و در حدود سه ماه يا سه ماه و اندي با كس ديگري حق ازدواج كردن را ندارد.
5 . نسل: فرزندان چه از زن دائمي باشد يا موقّت به پدرشان ملحق مي شوند.
6 . حضانت: اگر چنانچه پدر و مادر از همديگر جدا شوند، ‌حق سرپرستي طفل در هر دو ازدواج تا مدتي با مادرشان مي باشد، البته حضانت جزئيات ديگري نيز دارد كه بايد به كتب مفصل مراجعه كنيد.
7 . ميراث: سهم فرزندان حاصل از ازدواج موقت و دائم برابر است.(2)
موارد افتراق ازدواج دائم و موقت1 . ذكر مدّت: ازدواج دائم مدت ندارد ولي در عقد موقت بايد مدت ذكر شود.
2 . عدد: بيشتر از چهار عدد زن دائمي از ديدگاه اسلام جائز نيست، اما ازدواج موقت محدوديت عددي ندارد.
3 . طلاق: همسر موقت طلاق ندارد، بلكه شوهرش مي تواند مدّت باقي ماندة را كه تعيين كرده بودند،به او ببخشد. و بعد از تمام شدن مدت مذكور،‌رابطة زوجيت خود به خود به هم مي خورد، ولي در ازدواج دائم با طلاق يا فسخ عقد جدا مي شوند.
4 . نفقه: همسر دائمي حق نفقه بر شوهرش دارد ولي همسر موقّت نفقه ندارد.
5 . مواقعه و مضاجعه: در ازدواج دائم مرد از هر چهار شب يك شب را بايد در كنار همسرش بخوابد و در هر چهار ماه يكبار با او نزديكي نمايد، ولي در ازدواج موقّت چنين حقي وجود ندارد.
6 . ميراث همسر: زن دائمي با ديگر ورثه در ميراث شوهرش شريك مي باشد. ولي همسر موقّت اين حق را ندارد، مگر اينكه هنگام عقد كردن شرط كرده باشد كه او هم از شوهرش ارث ببرد.(3)
از بين آن چه كه ذكر شد چند چيز به عنوان ركن در ازدواج موقت مي باشد:
الف) صيغة عقد،(4) مراد از صيغه عقد الفاظي است كه شارع مقدس دستور داده است كه پيوند زناشويي را با آن الفاظ به وجود بياوريم.
ب) محلّ (طرف عقد ازدواج) هر گاه مرد مسلمان باشد، بايد زن موقت او نيز مسلمان يا از اهل كتاب باشد. مراد از اهل كتاب، مسيحي، يهودي و مجوسي (بنابر قول معروف تر) است. ‌اما در ازدواج دائم با اهل كتاب، اختلاف است كه «مشهورتر» «اقوي» و «احوط» ممنوعيت ازدواج دائم با زنان اهل كتاب است،(5) و اما زن مسلمان فقط مي تواند به ازدواج مرد مسلمان درآيد و حق ندارد با مردان اهل كتاب ازدواج نمايند.(6)
ج) مهر: يكي از اركان و شرايط صحيح بودن ازدواج موقت وجود و تعيين مهريه است كه اگر چنانچه وجود نداشته باشد يا تعيين نشود عقد ازدواج از اساس باطل است.(7)
د) اجل (مدت): در عقد موقّت بايد زمان ازدواج معين شود. اگر چنانچه زمان يادآوري نشود عقد مذكور دائمي مي شود نه موقّت.
اينكه پرسيده ايد كه چه صيغه اي حلال و چه صيغه اي حرام است؟ براي پاسخ به اين قسمت از سؤال لازم است كه موارد ازدواج حرام را بيان كنيم تا ملاك حرمت و جواز ازدواج موقت براي تان روشن شود:
ازدواج حرام:1 . ازدواج انسان با پدر و مادر و جدّ و جدّه و ...
2 . ازدواج با فرزندان و فرزندان فرزندان.
3 . ازدواج با برادر و خواهر و فرزندان آنها.
4 . ازدواج با عمو و عمه و دايي و خاله...
5 . ازدواج مرد با زن پدر و زن پدربزرگ.
6 .ازدواج مرد با همسر فرزندان و نوه هايش.
7 . ازدواج مردبا مادرزن و مادر مادر زن و ...
8 . ازدواج مرد با دختر همسر و نوة او.
9 . فرزند رضاعي با پدر و مادر رضاعي اش (از طريق شير خوردن پدر و مادري و فرزندان اطلاق مي شود.)
10. فرزند رضاعي با جد و جدّه رضاعي.
11 . ازدواج فرزند رضاعي با برادران و خواهران پدر و مادر رضاعي.
12 . ازدواج فرزند رضاعي با برادران و خواهران رضاعي.
13 . ازدواج دختر رضاعي با صاحب شير (پدر رضاعي).
14 . مادرزن رضاعي و جدّه آن.
15 . ازدواج با زني كه مرد با لعان(8) از آن جدا شده است.
16 .ازدواج با زني كه مرد در حال احرام حج با او ازدواج كرده است، البته با آگاهي از حرام بودن ازدواج در حال احرام.
17 . ازدواج با زني كه در حال عدّه با او ازدواج كرده است.
18 . ازدواج با زني كه انسان (9) مرتبه او را طلاق داده است.
19 . ازدواج با مادر، خواهر و دختري كه نعوذ بالله، با او عمل زشت لواط را مرتكب شده است.
20 . ازدواج با دختر عمه و دختر خاله در صورتي كه نعوذ بالله، با مادر آن ها مرتكب عمل فحشا شده است.
21 . ازدواج با زني كه در زمان شوهردار بودن او يا در زمان عدة رجعي با او مرتكب عمل زشت زنا شده است.
در همه موارد مذكور حرام بودن ازدواج. هميشگي است، انسان هيچ وقت نمي تواند با اشخاص مذكور پيوند زناشويي برقرار نمايد. در مواردي كه ذيلاً ذكر مي شود نيز ازدواج حرام است ولي حرمت آن موقت است كه بعد از رفع موانع مي شود ازدواج نمود:
1 . جمع كردن بين دو خواهر، انسان نمي تواند همزمان با دو تا خواهر ازدواج نمايد.
2 . جمع بين زن و عمه يا خالة او، البته بدون اجازه عمه يا خاله ازدواج حرام است و با اجازة آنها اشكال ندارد.
3 . جمع بين يك زن آزاد و يك امه و كنيز.
4 . ازدواج دائمي با بيشتر از چهار زن.(9)
پس مراد از صيغه همان ازدواج موقت است كه در مواردي با عقد دائمي مشترك است و در بعضي چيزها با آن فرق دارد و در هر موردي كه از ازدواج دائم حلال است ازدواج موقت نيز حلال است و در هر موردي كه ازدواج دائم حرام است ازدواج موقت نيز حرام است.

پاورقی:

1. نجفي، محمدحسن، جواهر الكلام، تهران، المكتبة الاسلامية، ج30، ص139، ر.ك: شرايع الاسلام، باتعليقه سيد صادق شيرازي، تهران، استقلال، 1370، ج2ـ1، ‌ص 528.
2. بحرالعلوم، غزالدين، الزواج، بيروت، دارالزهراء، چاپ سوم، 1398ه‍ ، ص266 ـ 267، ، ر.ك: حلي، شرايع الاسلام، ج 2-1، ص531-532.
3. همان، 268.
4. حلي، شرايع الاسلام، ج 2 ـ 1، ص528، ر.ك: جواهر الكلام، ج 30، ص153 ـ‌ 155 و نيز ر.ك: اللمعه الدشقيه، تصحيح سيد محمد كلانتر، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1403 هـ ، ج5، ص284.
5. موسوي خميني، سيد روح الله، تحريرالوسيله، قم، بيتا، ج2، ص285.
6. حلّي، شرايع الاسلام، ج2 ـ 1، ص529،‌ همان. ر.ك: جواهر الكلام، ‌همان، ص155 ـ 162.
7. همان، 530 و 162.
8. لعان در موردي است كه مرد به همسرش نسبت زنا بدهد و براي اثبات مدعايش به شكل خاصي سوگند ياد مي كند و هم چنين همسرش.
9. بحرالعلوم، غزالدين، الزواج ، ص281 ـ 301.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.