چکیده: عمار گه ایمان به خدا سرتاسر وجودش را پر کرده بود همچون پروانه گردا گرد رسولش میچرخید و با اطاعت دستوراتش از مقربان و نزدیکان حضرت گردید بود و به این نزدیکی نیز افتخار میکرد...
به محض شنیدن ندای یکتا پرستی و توحید با همه مشکلات و سختیها خود را به پیامبر رساندند و از جمله افرادی بودند که در اولین روزها به اسلام ایمان آوردند، و همین مساله موجب شد که زیر سختترین شکنجههای قریش قرار بگیرند و لذا پدر و مادرش یاسر و سمیه جان دادند و از نخستین شهدای اسلام شدند. [1]
عمار توانست زیر شکنجههای سخت قریش جان سالم به در ببرد و به قدرت ایمان تسلیم خواستههای آنها نشود، کسی كه ايمان به خدا دارد خود را تنها و ناتوان نمىبیند، مأيوس نمىشود، احساس ضعف و ناتوانى نمىكند، چون قدرت خدا بالاتر از همه مشكلات است و همه چيز در برابر او سهل و آسان مىباشد. این مجاهد بزرگ با اميد به لطف و حمايت و كمك پروردگار به مبارزه با مشكلات برمىخيزد و تمام نيروى خود را به كار مىگيرد و با عشق و اميد به تلاش و كوشش ادامه مىدهد و بر سختىها پيروز مىشود. آرى ايمان به خدا تكيه گاه بزرگى براى عمار بود. و تمام وجودش را فرا گرفته بود به طوری که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در وصفش میفرماید:
«به راستى كه عمار سر تا پا پر است از ايمان، ايمان با گوشت و خونش آميخته است.»[2]
در آن زمانی که جهالت و گمراهی سرتاسر جهان را گرفته بود، پیامبری دلسوز و مهربان طلوع کرد، که درک و شناختش افتخاری بسیار بزرگ بود، این افتخار نصیب عمار شد، عمار که ایمان به خدا سرتاسر وجودش را فرا گرفته بود همچون پروانه گرداگرد رسولش میچرخید و با اطاعت دستوراتش از مقربان و نزدیکان حضرت گردید بود و به این نزدیکی نیز افتخار میکرد و میگفت:
«من دوشادوش رسول خدا بودم، هیچ كس مثل من به آن حضرت نزدیك نبود.»[3]
و این نزدیکی تا حدی بود که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) درباره عمار میفرماید:
«همانا عمار پوست بین چشمان من است.»[4]
با حق بودن، تسلیم حق بودن، از صفات بسیار ارزشمندی است که موجب میشود انسان در بسیاری از گناهان فرو نرود، روشن است كه هدايت فرع بر آن است كه انسان حقجو و حق طلب باشد و حق را نزد هر كس و هر جا ببيند با آغوش باز پذيرا شود، و هرگاه تعصبها و لجاجتها و كبر و غرور مانع از تسليم حق در برابر ناحق گردد، انسان به گمراهى كشيده مىشود، آن هم گمراهى عميق و خطرناك. اما عمار همیشه در مقابل حق متواضع بود و از طرفدارن سر سخت حق و حقیقت بود به طوری که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:
«همانا عمار با حق است و حق با عمار، حق به هر سو گراید عمار به همان سو خواهد گرایید.»[5]
این شخصیت بزرگ اسلامی که تمام عمرش را تقدیم حق و حقیقت و دین نمود و در راه خدا ذرهای سستی و کجی به خود راه نداد و سرانجام در جنگ صفین توسط سپاهیان معاویه به شهادت رسید و راهی بهشت برین گردید، همان گونه که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:
«تو اهل بهشت هستی، و قوم ستمگر تو را میكشند.»[6]
...............................
پی نوشتها:
[1]. عاملی، سید محسن امین، اعیان الشیعة، ج۱۳، ص۲۸.
[2]. «إنّ عماراً ملیء إیماناً من قرنه إلى قدمه واختلط الإیمان بلحمه ودمه»[مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج72، ص: 413]
[3]. «كُنْتُ تِرْباً لِرَسولِ اللهِ فی سِنِّهِ، لَم یَكُنْ أَحَدٌ أَقْرَبَ إلیه مِنّی» [ابن عبد البر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الصحابه، ج 2، ص 469.]
[4]. «إنَّ عَمّاراً جِلْدةٌ بَیْنَ عَیْنی وَ أَنْفی» [مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، ج 68، ص 158.]
[5]. «ان عمارا مع الحق و الحق معه، یدور عمار مع الحق اینما دار» [مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار ج44، ص: 36]
[6]. «إنّكَ مِنْ أَهْل الجَنَّه تَقْتُلُكَ الفِئَةُ الباغِیَةُ» [مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، ج 22، ص 351.]