مظلومیت و غربت امیرالمومنین تا کجا!

10:18 - 1401/02/01

چکیده: از اين عبارت به خوبى روشن مى‌‏شود كه علت عدم قيام اميرالمومنين(عليه‌السلام) براى اخذ ولايت بعد از رحلت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) همان سفارش اكيد رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است كه در صورت عدم اعوان و انصار و غلبه بر دشمن، دست به شمشير مبر؛ زيرا در صورت جنگ و مقاتله از طرفين عده كثيرى كشته خواهد شد، و در آن وضعيت و موقعيت بر ضرر اسلام تمام می‌شد.

امام علی(علیه‌السلام)

اعتقاد شیعه بر این است که امیرالمومنین(علیه‌السلام) تنها جانشین برحق پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده و امام مسلمین بعد از نبی گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و دیگران این حق را غصب کردند و به ناحق حضرت را خانه‌نشین کردند؛ اما اشکالی که توسط علمای اهل سنت بر این اعتقاد وارد شده و همیشه و در طول تاریخ یکی پس از دیگری تکرار کرده‌اند، این است که می‌گویند: اگر این حرف درست است، پس چرا حضرت در برابر این غصب هیچ اعتراضی نکرد و سکوت کرد و با آن‌ها بیعت کرد.

این مطلب طبق مدارک تاریخی درست نیست و تنها یک ادعاست؛ ما در این مطلب گفتیم که اعتراض حضرت هم در منابع اهل سنت وجود دارد و هم در منابع شیعی، و یک خطبه مفصل حضرت در این موضوع را هم بیان کردیم. در این نوشتار خطبه دیگری از حضرت را که به «خطبه طالوتیه» معروف است را بیان می‌کنیم:

شیخ كلينى در کتاب شریف «کافی» نقل مى‌‏كند كه چند روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) اميرالمومنين(عليه‌السلام) به میان مردم آمد و خطبه‌ای بسیار عالی و سرشار از حکمت خواندند، در این خطبه حضرت ابتدا به حمد و سپاس الهی پرداخته و اوصاف ذات باری تعالی را بسیار عالی و عالمانه بیان کرد، سپس بر رسالت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شهادت داد، سپس فرمود: «اى امتى كه نفس اماره و وسوسه‌های جنى و انسى او را فریب داد و از دواعى نفوس شهوانى و آراء شيطانى خود پيروى كرد، و در راه تاریک و ضلالت به راه افتاد، و در حالی‌كه راه حق براى او روشن و هويدا بود، از پيمودن آن، اعراض كرد.

سوگند به آن كسیكه دانه را شكافت، و روح و جان را آفريد، اگر شما شاخه‌‏هاى نورانى و شعله‏‌هاى فروزان و درخشان علم و دانش را از معدن آن اقتباس مى‏‌كرديد، و آب شيرين و گوارا را از چشمه آن، قبل از آن‌كه به تيرگى و كدورت و تلخى آغشته شود، مى‏‌نوشيديد، و خير را كه همان عقائد صحيح، و اخلاق فاضله، و ملكات صالحه، و اعمال نافعه است، از محل خودش براى خود بر مى‏‌داشتيد، و ذخاير وجودى خودتان را از اين‌ها پر می‌کردید، و در راه روشن و واضح گام بر مى‏‌داشتيد، هر آينه نشانه‏‌هاى حق و حقيقت برای شما ظاهر مى‏‌گشت و اسلام براى شما درخشان مى‏‌شد، و آن‌گاه شما پيوسته چيزهاى طيب و طاهر را مى‏‌خورديد، و ديگر در ميان شما يك‌نفر فقير و نیاز‏مند نبود، و هيچ‌يك از شما چه مسلمان و چه كافر ذمى، مورد ظلم و ستم واقع نمى‌‏شد.
و ليكن شما در راه جهالت و گم‌راهى قدم برداشتید، و بدين جهت اين دنياى گسترده با اين پهنا و وسعت براى شما تاريك شد، و درهاى علم و دانش به روى شما بسته شد، و با آرا خودتان گفتيد و شنيديد و رفتار كرديد، و در همان دين و روشى كه براى‏ خود برگزیدید نيز اختلاف کرديد، و در دين خدا بدون داشتن علم و بصيرت فتوى داديد، و اظهار نظر كرديد، و از گم‌راهان و گم‌راه‌كنندگان پيروى نموديد، و ايشان شما را اغوا كردند.

شما امامان و پيشوايان خود از اهل بيت(علیهم‌السلام) را ترك كرديد، و ايشان نيز شما را به واسطه شقاوت نفوس‌تان و قساوت قلوب‌تان ترك كردند. بنابراين روزگار خود را در حال عدم پيروى از حق گذرانيده و به آراء خود عمل كرديد و با حكومت افكار خود زيست نموديد. چگونه آن‌ها را ترك نموديد و به پشت سر افكنديد و رها كرديد و با آن‌ها عَلم مخالفت را برافراشتيد؟ قدرى آهسته حركت كنيد، كه در زمان نزديك نتيجه آن‌چه را كه كاشته‌‏ايد، درو خواهيد نمود، و وخامت اعمال و سنگينى آن‌چه انجام دادید، از ترك امامت و ولايت را درک خواهيد کرد، و عاقبت ولايت حكّام جور به شما خواهد رسيد.

از این به بعد حضرت خود را معرفی کرده و فضائل خود را بیان می‌کند و می‌فرماید: «سوگند به آن كس كه دانه را شكافت، و جان و روح را بيافريد، بدون شک شما مى‌‏دانيد كه من صاحب شما و نگه‌دارنده پرچم ولايتم؛ همان كسى هستم كه شما را به پيروى از او امر كرده‌‏اند؛ من يگانه عالم در ميان شما و آن كسی هستم كه نجات شما وابسته به علم اوست؛ من وصى پيغمبر شما هستم؛ من شخص مورد انتخاب پروردگار شمایم؛ من زبان قرآن و شريعت شما هستم؛ من دانشمندى هستم كه به مصالح شما و به آن‎چه شما را به صلاح و رشاد می‌رساند علم دارم.

قدرى آهسته حركت كنيد كه به زودی آن‌چه به شما وعده داده شده است، از جزای مخالفت به شما مى‏‌رسد، و آن‌چه كه به امت‌‏هاى پيامبران پيشين رسيده است، به شما نيز خواهد رسيد. به زودى خداوند از شما درباره پيشوايان جور و واليان ستم‌پيشه‏‌اى كه اتخاذ كرده‏‌اید پرسش مى‏‌كند، و شما را با ايشان محشور مى‏‌گرداند.
سوگند به خدا كه اگر براى من به تعداد «اصحاب طالوت» و يا به تعداد «اهل بدر» یارانی بود، من شما را با شمشير مى‏‌زدم، تا به حق بازگشت كنيد. بار پروردگارا، تو در ميان ما به حق حكم فرما که تو بهترين حكم كنندگان هستى».

حضرت خطبه را تا اين‌جا در مسجد رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ادامه داد، سپس از مسجد خارج شد، و از کنار محفظه‌ای عبور کرد كه در آن سى راس گوسفند بود، پس فرمود: «اگر براى من به تعداد اين گوسفندان مردانى بود كه جميع حركات و سكنات‌شان براى خدا و رسول او بود، و خود را خالص نموده بودند، من او را از حكومتش مى‌‏انداختم».

راوى مى‌‏گويد: بعد از سخنان حضرت تا شب، حدود سيصد و شصت نفر با آن حضرت بيعت بر مرگ كردند و گفتند حضرت را یاری خواهند کرد. اميرالمومنين(عليه‌السلام) به آن‌ها فرمود: «فردا صبح در حالی‌كه زره پوشيده‏ و سر را تراشيده‌‏ايد، در محل احجار زيت(محلی در مدینه) حاضر شويد». خود آن حضرت نيز زره پوشيد و سر تراشيد. و از اين گروه بيعت كننده، هيچ‌كس به عهد خود وفا نکرد، مگر «ابوذر» ، «مقداد» ، «حذيفه بن يمان» ، «عمّار ياسر» و «سلمان».

حضرت در اين‌حال فرمود: «خداوندا تو شاهدى كه اين قوم مرا ضعيف و خوار شمردند، هم‌چنان‌كه بنى اسرائيل، هارون را ضعيف و خوار شمردند. سوگند به پروردگار بيت الله الحرام...، اگر پيمان و عهدى كه با پيامبر امى بسته بودم در بين نبود، من مخالفان را در گرداب مرگ وارد مى‏‌ساختم».[1]

در نتیجه: از اين عبارت به خوبى روشن مى‌‏شود كه علت عدم قيام اميرالمومنين(عليه‌السلام) براى اخذ ولايت بعد از رحلت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) همان سفارش اكيد رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است كه در صورت عدم اعوان و انصار و غلبه بر دشمن، دست به شمشير مبر؛ زيرا در صورت جنگ و مقاتله از طرفين عده كثيرى كشته خواهد شد، و در آن وضعيت و موقعيت بر ضرر اسلام تمام می‌شد.

 

---------------------------------------------------------
پی‌نوشت
[1]. أيّتها الأمّة الّتى خدعت فانخدعت، و عرفت خديعة من خدعها، فأصرّت على ما عرفت، و اتّبعت أهواءها، و ضربت فى عشواء غوائها، و قد استبان لها الحقّ، فصدّت عنه، و الطّريق الواضح فتنكّبته.
أمّا و الّذى فلق الحبّة و برأ النّسمة لو اقتبستم العلم من معدنه، و شربتم الماء بعذوبته، و ادّخرتم الخير من موضعه و أخذتم الطّريق من واضحه و سلكتم من الحقّ نهجه، لنهجت بكم السّبل، و بدت لكم الأعلام، و أضاء لكم الإسلام، فأكلتم رغدا، و ما عال فيكم عائل، و لا ظلم منكم مسلم و لا معاهد، و لكن سلكتم سبيل الظّلام، فأظلمت عليكم دنياكم برحبها و سدّت عليكم أبواب العلم، فقلتم بأهوائكم و اختلفتم فى دينكم، فأفتيتم فى دين الله بغير علم، و اتّبعتم الغواة فأغوتكم و تركتم الأئمّة فتركوكم.
فأصبحتم تحكمون بأهوائكم، إذا ذكر الأمر سألتم أهل الذّكر، فإذا أفتوكم قلتم هو العلم بعينه، فكيف و قد تركتموه، و نبذتموه، و خالفتموه! رويدا عمّا قليل تحصدون جميع ما زرعتم! و تجدون و خيم ما اجترمتم! و ما اجتلبتم! و الّذى فلق الحبّة و برأ النّسمة لقد علمتم أنّى صاحبكم و الّذى به أمرتم، و أنّى عالمكم، و الّذى بعلمه نجاتكم، و وصىّ نبيّكم، و خيرة ربّكم، و لسان نوركم و العالم بما يصلحكم، فعن قليل رويدا ينزل بكم ما وعدتم و ما نزل بالأمم قبلكم و سيسألكم الله عزّ و جلّ عن أئمّتكم، معهم تحشرون و إلى الله عزّ و جلّ غدا تصيرون! أما و اللّه لو كان لى عدّة أصحاب طالوت، أو عدّة أهل بدر، و هم أعداد كم لضربتكم بالسّيف حتّى تؤولوا الى الحقّ و تنيبوا للصّدق، فكان أرتق للفتق، و آخذ بالرّفق. اللّهمّ فاحكم بيننا بالحقّ و أنت خير الحاكمين....(الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش، ج8، ص 31)

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 4 =
*****