ريشه غفلت ها

15:27 - 1391/11/17
گاهي انسان متوجه غفلت خود مي شود بهترين كار در آن موقع جلوگيري از ضرر است يعني اينكه نگوئيم همين چند لحظه است بعد جبران مي كنم بگوئيم چه تضميني است بازگردم و وقت آن را داشته باشم.
یاقائم آل محمد(ص)

غفلت گاهي اختياري و گاهي جبري است و آنچه مورد نكوهش است غفلت اختياري است (يعني آن جايي كه ما مي توانيم توجه كنيم و نمي كنيم)

غفلت مورد نكوهش قرآن در مورد سه امر است:
1. غفلت از ياد خدا
2. غفلت از آيات و نشانه هاي خدا
3. غفلت از آخرت1

در نگاهي اجمالي مي توانيم ريشه غفلت ها را در دو امر ببينيم2
الف. عوامل دروني: هواي نفس
ب. عوامل بيروني (دنيا، شيطان و...)

حال با توجه به اين مقدمه نكاتي بيان مي دارم كه هر كدام به نحوي مي تواند سبب كاهش غفلت گردد:
1. بينش: بچه اي كه نمي داند آتش مي سوزاند به راحتي نزديك آن مي شود و حتي دست را داخل آن مي كند انساني كه به جايگاه خود (كرامت، فضيلت و...) در هستي واقف نيست وظائف خود را در قبال خدا، خود و ديگران نمي داند و نسبت به خالق هستي و صفات او اطلاعات خوبي ندارد مسلماً برنامة خودسازي و زندگي خوبي نخواهد داشت و بعيد نيست كه در سرازيري غفلت قرار گيرد به همين منظور اولين قدم هوشياري شناخت مسائل فوق است كه در اين زمينه بايد مطالعه كرد شبهات را پرسيد.
2. امور دنيوي: ما انسان ها به امور اطراف خود و امور مادي (زندگي، تحصيل، شغل و...) توجه زيادي مي كنيم و اين امر مي تواند ما را ساعت ها و روزها و... به خود مشغول كند و از امور معنوي غافل كند به همين خاطر بايد با جهان بيني الهي به دنيا نگاه كنيم پشت هر نشانه اي از هستي حكمتي از خدا ببينيم، اختلاف رنگ ها و زبان ها و... ما را به ياد خدا بيندازد.

براي اين كه امور دنيوي ما را به خود مشغول نكند چه كارهايي بايد انجام دهيم؟ 
براي پاسخ اين سؤال به نكات زير توجه كنيد:
الف) تفكر: در مورد نشانه هاي خدا، آفرينش، هدف خلقت، تفكر كنيد از خود بپرسيد از كجا آمده ام به كجا خواهم رفت و...
ب) اهل ذكر باشيد: ذكرهاي كوتاه و پرمغز وقتي با تأمل گفته شوند حالتي از هوشياري دائمي را در انسان ايجاد مي كند و باعث مي شود كه نفس دائماً سپاسگزار خدا باشد و نسبت به توطئه هاي هوس و شيطان حالت دفاعي به خود بگيرد و از آرامش حاصل از آن استفاده كنيم چرا كه وقتي انسان هميشه متوجه يك «پایگاه ايمن» قادر، حكيم، عالم، مهربان و... باشد پيوسته احساس راحتي مي كند مي داند كه آنكه خالق اوست درهمه حال حافظ اوست به همين خاطر است كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند مؤمن دائم در حال ذكر است و زياد اهل فكر كردن. (المؤمن دائم الذكر كثير الفكر)3
و نيز مي فرمايد كسي كه مشغول به ذكر خداست همنشين ونزديك به خداست (ذكر الله سبحانه مجالسه)
ج) موعظه: يكي از امتيازات شيعه داشتن مجالس وعظ و سخنراني است اين سخنان پيوسته انسان را در حال بيداري نگه مي دارند افرادي كه اهل اين مجالس مي باشند و از وعظ مستقيم و يا غيرمستقيم (سخنراني و...) استفاده مي كنند نسبت به افرادي كه به اين امور توجه ندارد حالات معنوي بهتري دارند.
د) نصيحت و خيرخواهي: مؤمنان دلسوز همديگرند وقتي مي بينند كه دوست مؤمنشان در اشتباه است نمي توانند بي تفاوت باشند. آنها را به خوبي ها سفارش مي كنند و از بديها باز مي دارند پس ما مي توانيم با گزينش دوستان مؤمن، امين و عالم و عامل از خيرخواهي هاي آنها استفاده كنيم و حتي خودمان براي پيشرفتمان از آنها بخواهيم كه عيب هاي ما را گوشزد كنند به همين خاطر است كه امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند بهترين برادران من كسي است كه عيب هاي مرا به من هديه كند يعني همان گونه كه هديه انسان را خوشحال مي كند مؤمن نيز از شناخت صفات خود براي برطرف كردن آنها خوشحال مي شود (احبُّ اِخواني اليّ مَن اهدي الي عيوبي)4
هـ) فعال باشيد: گاهي انسان متوجه غفلت خود مي شود بهترين كار در آن موقع جلوگيري از ضرر است يعني اينكه نگوئيم همين چند لحظه است بعد جبران مي كنم بگوئيم چه تضميني است بازگردم و وقت آن را داشته باشم و بدانيم كه سقوط در درة غفلت گام به گام و تدريجي است به همين خاطر است كه اغلب متوجه سقوط خود نيستيم اگر چشم باز كنيم و به گذشته خود نگاه كنيم مي بينيم كه چقدر گام به گام از مسير رشد دور شده ايم و نفس و شيطان به ما گفته اند مشكلي ندارد همين بار است (درست مثل فرد سيگاري كه از يك نخ يك نخ شروع كرد وقتي به خود آمده كه يك پاكت يك پاكت سيگار مي كشد و ترك آن برايش سخت است) به همين خاطر خداوند توبه را واجب فوري اعلام داشته اند (توبه از گناه اشتباه و خطا) همين طور بايد نسبت به مجالس خود انتخابگر باشيم يعني اگر مي بينيم كه اين مجالس ما را از مسير رشد دور مي كند تلاش كنيم آن را تغيير دهيم اگر نمي توانيم آن را تغيير دهيم از آن مجلس فاصله بگيريم.5
و) محاسبه: در معارف ما به ما توصيه شده كه براي رشد خود برنامه خودسازي داشته باشيم و طبق محاسبه به پيش برويم امام كاظم ـ عليه السلام ـ مي فرمايند كسي كه همه روزه به حساب خويشتن رسيدگي نكند از ما نيست 6
پس طبق اين برنامه حركت كنيد:
1. مشارطه: از اول صبح با خود شرط كنيد كه آن روز وظائف خود را به خوبي انجام دهيد و از گناهان نيز بپرهيزيد.
2. مُراقبه: يعني در طول روز مراقب خود و اعمال خود باشيد تا از آنچه با خود عهد كرده ايد تخطّي نكنيد.
3. مُحاسبه: در آخر شب به حساب كارهاي خود برسيد. بررسي كنيد تا چه مقدار به وظايف خويش موفق بوده ايد و چه مقدار كوتاهي كرده ايد.
4. مُعاتبه: يعني اگر در محاسبه متوجه لغزش ها و اشتباهاتي در رفتار شديد خود را تنبيه كنيد (روزه ـ انفاق ـ تلاوت قرآن يا كار خير ديگر تا گذشته جبران شود)7 دفتري به اين كار اختصاص دهيد.
3. ديدار علماء: در برنامه خود از ديدار علماء و دوستان صالح غفلت نورزيد اصحاب حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ به ايشان گفتند ما با چه افرادي مجالست بكنيم ايشان فرمودند: با كسي كه ديدارش شما را به ياد خدا اندازد. سخن او به دانش شما بيفزايد و عمل او رغبت به آخرت را در شما ايجاد كند.
4. ديدار و عيادت مريض: به عيادت بيمار برويد در آن هنگام انسان متوجه نعمت سلامتي خود مي شود و سبب خوشحالي و نشاط بيمار مي گردد كه خود اين نيز مايه رشد انسان است.
5. تشييع جنازه: در تشييع جنازه و مراسم مؤمنين شركت كنيد يادآوري مرگ بهترين موعظه براي ما انسان هاست.
6. زيارت قبور مخصوصاً ائمه و امام زادگان و علماء
7. مطالعه كتب اخلاقي: با مطالعه كتب اخلاقي با استعدادهاي مثبت و منفي خود آشنا شويد بيماري هاي روحي را بشناسيد براي اين منظور بهتر است مطالعه اندك و مداوم داشته باشيد نه اينكه آن را يك دوره با عجله از اول تا آخر بخوانيد خود اين كار (اندك و مداوم) باعث توجه دائمي ما مي گردد.
8. اعتدال: هميشه اعتدال را حفظ كنيد (مطالعه، تفريح، كار، خواب، رسيدگي به امور زندگي و...) قرآن در توصيف مؤمنين مي فرمايد آنها افرادي هستند كه تجارت و كار، آنها را از خداوند باز نمي دارد يعني انسان بايد در همه حال حالت توجه را حفظ كند نه اينكه براي خودسازي از همه فاصله بگيرد و در گوشه اي بخزد.
 امام صادق ـ عليه السلام ـ : لاينبغي للمؤمن ان تجلس مجلساً يعصي الله فيه و لايقدر علي تغييره. سزاوار نيست افراد با ايمان در مجلس بنشينند كه در آن گناه مي شود و توانايي بر تغيير آن را ندارند.8

پی نوشت: 
1) چكيده اخلاق در قرآن، علي شيرواني، 1379، چاپ دوم، ج دوم، ص 60.
2) همان، ج 1، ص 59.
3) ميزان الحكمه دورة چهار جلدي، ج 2، چاپ اول، 1416، ص 966، دارالحديث قم.
4) پندهاي امام صادق به ره جويان صادق، استاد مصباح يزدي، 1381، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ص 172، اقتباس.
5) 150 درس زندگي آيت الله مكارم شيرازي، 1380، چاپ 17، مدرسه امام علي بن ابيطالب، ص 130.
6) 150 درس زندگي، ص 51
7) پندهاي امام صادق، ص 27 (خلاصه).
8) 150 درس زندگي، ص 130.

منابع براي مطالعه بيشتر:
1. چكيده اخلاق در قرآن، علي شيرواني، دارالفكر، قم.
2. اخلاق اسلامي محمد علي سادات، انتشارات سمت.
3. پندهاي امام صادق، استاد مصباح يزدي، انتشارات مؤسسه امام خميني، قم.

منبع: سایت ذی طوی

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****