دلیل مسموم شدن امام مجتبی علیه‌السلام

13:17 - 1400/07/11

چکیده: می‌توان گفت جانشینی یزید(لعنه‌الله‌علیه) و نشستن او بر اریکه قدرت، مهم‌ترین عامل به شهادت رساندن امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) توسط معاویه بود.

امام حسن مجتبي

یکی از جنایاتی که معاویه انجام داد، دسیسه شهادت امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) بود. همان طور که می دانیم امام مجتبی(علیه‌السلام) پس از خیانت سردارانش مجبور به صلح شد. حال سوال این‌جاست که با وجود این صلح، چرا معاویه امام(علیه‌السلام) را مسموم کرد در حالی‌که خطری از جانب حضرت، معاویه را تهدید نمی‌کرد؟

دلیل مسموم شدن امام مجتبی(علیه‌السلام)
معاویه از همان آغاز صلح و خلیفه شدن، به دنبال جانشینی یزید بود و او را نزد معلمانی مجرب قرار داد تا آمادگی لازم برای حکم‌رانی را به دست آورد. معاویه به خوبی می‌دانست برای جانشینی یزید، موانع بزرگی وجود دارد که تا آن‌ها ‌را از سر راه برندارد، نمی‌تواند این جانشینی را تثبیت کند.
نخستین مانع، وجود بزرگانی بود که با حضور آنان در جامعه اسلامی معاویه به خود جرأت نمی‌داد که این نقشه را برملا سازد. بزرگ‌ترین مانع برای اجرای این نقشه، وجود امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) بود که از همه جهات برای خلافت شایسته بود و در صلح‌نامه نیز نوشته شده بود که ایشان بعد از معاویه، خلافت به امام(علیه‌السلام) برسد. معاویه با سیاست شیطانی‌اش برای رسیدن به هدف شوم خود، تلاش کرد تا تک‌تک موانع را از سر راه ولایت‌عهدی یزید بردارد که از خطرناک‌ترین آن‌ها حذف فیزیکی افراد و بزرگانی بود که به نوعی در جامعه نفوذ داشتند و با این ولایت‌عهدی مخالف بودند.

وجود مبارک امام مجتبی(علیه‌السلام) به چند دلیل مانعی بزرگ برای ولایت‌عهدی یزید به شمار می‌آمد:
1. آن‌حضرت شخصیت معنوی بالایی داشت و همه او و برادرش امام حسین(علیه‌السلام) را «سَیِّدَی شَبَابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ؛ دو آقای جوانان بهشتی» می‌شناختند و خدمات فراوان آن‌ حضرت در مدینه، از او شخصیت عظیمی در اجتماع ساخته بود و در عراق نیز به سبب شیعه‌بودن اکثریت مردم، حضرت جایگاه و پایلگاه ویژه‌ای داشت. به این سبب، معاویه به راحتی نمی‌توانست ولایت‌عهدی یزیدی را مطرح کند که از معنویات بویی نبرده و جوانی خام و اهل شراب و قمار بود.
2. امام حسن(علیه‌السلام) از کسانی بود که نه تهدید او را وادار به عقب‌نشینی می‌کرد و نه تطمیع وی را به سکوت و تسلیم وا می‌داشت. هم‌چنین گزینه دور کردن از مرکز جامعه اسلامی به بهانه‌هایی؛ مانند امارت و قضاوت درباره امام حسن(علیه‌السلام) قابل اجرا و عمل نبود؛ چون آن‌ حضرت، هیچ مسئولیتی از طرف معاویه نمی‌پذیرفت و معاویه نیز برای اجبار بر این مسئله قدرتی نداشت.
3. قرارداد صلحی که میان حضرت و معاویه وجود داشت؛ بنابر یکی از بندهای آن، معاویه حق نداشت بعد از خودش کسی را به جانشینی انتخاب کند، بلکه زمام‌داری بعد از او به حضرت می‌رسید و این خود، مانع بزرگ سیاسی و اجتماعی به شمار می‌آمد. این بند از قرارداد در کتاب‌های تاریخی معتبر فراوانی وجود دارد: «علما بر این اتفاق دارند که امام حسن(ع) حکومت را به معاویه تا زمان حیاتش واگذارد کرد نه بیش از آن، تا این‌که خلافت بعد از او به خودش برگردد و قرارداد بین آن دو این‌گونه بسته شد».[1]

با توجه به جهات فوق، به سبب زنده بودن امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) معاویه نمی‌توانست ولایت‌عهدی فرزندش یزید را اعلام کند و از همین‌جا روشن می‌شود که حضرت مجتبی(علیه‌السلام) با این‌که به یقین می‌دانست معاویه به صلح‌نامه عمل نخواهد کرد، اما با دقت تمام، موادی را در آن قرارداد گنجاند که رسوایی معاویه را با دست خودش فراهم کند. معاویه و اطرافیان و معاصرانش نیز این مسئله را به خوبی درک کرده بودند. در همین راستا «احنف بن قیس» به او گفت: «به راستی اهل حجاز و عراق به این امر رضایت نخواهند داد و تا زمانی که حسن زنده باشد تن به بیعت با یزید نمی‌دهند».[2]

باید بر سخنان احنف افزود که نه تنها مردم حجاز و عراق به این امر راضی نمی‌شدند که شاید مردم شام نیز به این امر راضی نبودند؛ چون اولاً: از بی‌لیاقتی و فساد اخلاقی یزید کاملاً آگاهی داشتند؛ ثانیاً: از مواد صلح نامه با امام حسن(علیه‌السلام) آگاه بودند و معاویه تلاش داشت مردم شام را راضی نگاه دارد؛ از این‌رو معاویه هیچ راهی نمی‌دید جز این‌که امام حسن(علیه‌السلام) را به صورت فیزیکی حذف کند و او را به شهادت برساند. بهترین گزینه از بین راه‌های موجود، این بود که بی‌صدا ‌حضرت را مسموم کند؛ چون راه‌های دیگر درباره آن‌ حضرت، عملی نبود.

در نتیجه: می‌توان گفت جانشینی یزید(لعنه‌الله‌علیه) و نشستن او بر اریکه قدرت، مهم‌ترین عامل به شهادت رساندن امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) توسط معاویه بود.
____________________________
پی‌نوشت
[1]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: البجاوی، علی محمد، ج ‏1، ص 387، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ابن قتیبه دینوری، عبد الله بن مسلم‏، الامامة و السیاسة، تحقیق: شیری، علی، ج ‏1، ص 191، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، 1410ق.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****