چکیده: با تمام این شواهد و بیاناتی که گذشت، معاویة بن ابی سفیان نتنها قابل مدح و ستایش نیست و برای او فضیلتی در اسلام وجود ندارد، بلکه او دشمن حقیقی اهل بیت(علیهمالسلام) بوده و مورد مدمت پیامبر اکرم(صلاللهعلیهواله) قرار گرفته و قرآن کریم نیز به ماهیت اصلی این طایفه نیز اشاره نموده است.
امام حسن مجتبی(علیهالسلام) دومین اختر تابناک امامت بعد از شهادت پدرشان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) حکومت و رهبری جامعه اسلامی را به دست گرفت، امّا دیری نپایید که با روح اخلالگری و نفاق در میان مردم سست ایمان ایجاد شد و با طغیان خود حکومت را از حضرت مصادره نمودند. امّا عدهای چهره عامل اصلی این واقعه را گونهی دیگری جلوه دادند و ماهیت واقعی او را پوشاندند.
در این نوشتار به دنبال افشای ماهیت و چهرهی واقعی «معاویه بن ابی سفیان» از روایات و منابع معتبر اهل سنت هستیم تا شاید عدهای که او را به عنوان یکی از سیاستمدارترین خلفا مدح و ستایش میکنند و او را کاتب وحی میخوانند، به خود آیند و با آنچه که در کتب خود مخفی مانده و به چشم ندیدهاند، مورد توجه و تنبه قرار گیرند.
قرآن کریم تعبیری دارد به نام «شجره ملعونه» چنانکه میفرماید:«وَما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلاّ فِتْنَةً لِلنّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلاّ طُغْياناً كَبِيراًزز[بنی اسرائیل /60] آنچه كه در خواب به تو نشان داديم، فتنه و امتحانی براى اين مردم مىباشد، و درختى است كه در قرآن از آن به لعن ياد شده و ما به ذكر آيات عظيم، آنها را از خدا مىترسانيم و لكن چيزى جز كفر و طغيان بر آنها نيافزايد».
مفسرين و علماى اهل سنت، نظير: «ثعلبى» و «فخر رازى» و دیگران آورده اند كه پيامبر خدا در عالم رؤيا ديد بنى اميه مانند بوزينگان از منبر آن حضرت بالا و پايين مىروند و جبرئيل اين آيه شريفه را آورد.[1]
پس وقتی خداوند شجره بنى اميه را ملعون معرفى كرده و لعنت نموده است، نباید فراموش کرد که معاویه و یزید نیز از شاخههای این شجره هستند. مگر آنکه دلیلی وجود داشته باشد که این دو را از بنی امیه جدا کنیم و ما از آن خبر نداشته باشیم.
دلیل دیگر شهادت قطعی تاریخ در سب و لعن نمودن حضرت امیرالمومنین(علیهالسلام) توسط معاویه است.[2] پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهواله) نیز در حدیث متواتری فرمودند: «به جز مؤمن، كسى على را دوست نمىدارد و به جز كافر، كسى با علی دشمنى نمیورزد».[3]
حال باید از برادران اهل سنت سوال کنیم که آیا معاویه شامل این حدیث نبوی نمیشود؟ اصلا چرا باید معاویه یکی از بزرگترین صحابه پیامبر(صلیاللهعلیهواله) را سالها در منابر لعن و نفرین کند و دستور به این کار دهد؟ آیا اینکار او معنایی غیر از دشمنی و کینه او با اهل بیت(علیهمالسلام) دارد؟
نکته قابل توجه دیگر این است که چه طور به گواهی صحیح بخاری، معاویه خود را برای خلافت، لایقتر و شایستهتر از خلیفه دوم میدانست[4] و حال آنکه از نظر اهل سنت هر کس که چنین ادعایی کند، او را مذمت و کافر میخوانید.
حال مسألهای را که به غلط امتیازی برای معاویه معرفی کردهاند کاتب وحی بودن او است، در حالی که به شهادت بسیاری از بزرگان اهل سنت، معاویه هرگز کاتب وحی نبوده، بلکه بعضی از نامههای عادی پیامبر(صلیاللهعلیهواله) را مینوشته است.
«عبدالرحیم خطیب» از اندیشمندان اهل سنت میگوید: «آنچه پیرامون کتابت معاویه گفته و نوشتهاند، غیر از کتابت وحی است. بر خلاف آنچه که امروزه میان برخی فرق اسلامی شنیده میشود، معاویه از کاتبان وحی نبوده، بلکه گاهی اوقات، نامههای عادی پیامبر را مینوشته و همین امر، منشا اشتباه شده و او را جزء کاتبان وحی به شمار آوردهاند».[5]
«ذهبی» از بزرگان پرآوازه اهل سنت نیز از «عبدالله بن عمر» نقل میکند که: «معاویه کاتب وحی نبود؛ بلکه گاهی اوقات نامههای عادی را برای پیامبر مینوشت».[6]
بنابراین با تمام این شواهد و بیاناتی که گذشت، معاویه نه تنها قابل مدح و ستایش نیست و برای او فضیلتی در اسلام وجود ندارد، بلکه او دشمن حقیقی اهل بیت(علیهمالسلام) بوده و مورد مذمت پیامبر اکرم(صلاللهعلیهواله) قرار گرفته و قرآن کریم نیز به ماهیت اصلی این طایفه اشاره نموده است.
_________________________________________________
پینوشت
[1]. الکشف و البیان، ذیل تفسیر آیه، ص111.
[2]. جمهره خطب العرب في عصور العربية الزاهرة ج 2 ص 14؛ مقاتل الطالبيين ج1 ص 78.
[3]. كنز العمال، ج 11، ص622 ; ينابيع المودة لذوى القربى، ج 3، ص85 و ج 2، ص274 ; سير اعلام انبلاء، ج 6 ، ص244 ; تهذيب الكمال، ج 15، ص233 ; معجم الكبير، ج 23، ص375.
[4]. صحيح بخاري، ج 5، ص 110، مغازي، باب غزوه خندق.
[5]. شیخین، عبدالرحیم خطیب، ص ۱۵۹.
[6]. سیر اعلام النبلاء ج ۳ ص ۱۳۲.
نظرات
من تاریخ اسلام میخوانم مطلب خیلی سربسته است.کاش به زبان ساده تروجزیتربود.
با سلام و احترام
با عرض شرمندگی بابت تاخیر
حق با شماست اما تا به همین جا نیز مطلب بسیار روشن و واضح هست و بسط و شرح ان با وحدت اسلامی و مصالح جامعه اسلامی سازگار نیست . چرا که معاویه یکی از شخصیتهای مقدس بسیاری از اهل سنت است و باز کردن مطلب به صلاح نمیباشد.