مغالطه‌ای مضحک از معاویه برای فريب مردم

20:47 - 1394/09/20

چکیده: همواره طایفه مخالف ولایت و امامت در طول تاریخ با خدعه و نیرنگ و تحریف وقایع، سعی بر خاموش کردن نور ولایت و امامت نموده ولیکن انسانهای آگاه ازین خدعه‌ها و نیرنگ‌ها و ترفندها به سلامت عبور کردند.

معاويه

حديث قتل عمّار و مغالطه معاویه
از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد قاتل عمار حدیثی نقل شده است که حضرت به عمار فرمودند: «ای عمار! تو را فئه باغیه [یعنی قوم ستم‌کار و متجاوز] می‌کشند».[1] عمار که در صفین در خدمت امیرالمومنین(علیه‌السلام) بود، وزنه بزرگی در لشکر حضرت به حساب می‌آمد. اما با این حال، افراد ضعیف الایمانی بودند که تا وقتی که عمار کشته نشده بود، هنوز مطمئن نبودند جنگی که در رکاب امیرالمومنین(علیه‌السلام) با معاویه می‌کنند، به حق است؟! و آیا کشتن معاویه و سپاهیان او جایز است؟! و برخی هم نمی‌دانستند که حق با کدام یک از دو طرف است و با دیده تردید به این جنگ می‌نگریستند و برخی نیز از قاعدین شدند و در این مسئله توقف کردند و در جنگ شرکت نکردند.

روزی که عمار به دست یاران معاویه در لشکر امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) کشته شد، ناگهان از همه جا فریاد برخاست که عمار کشته شد و پیامبر فرموده: عمار توسط گروه باغی کشته می‌شود؛ لذا بهترین دلیل بر این‌که معاویه و یارانش باطل‌اند و بر حق نیستند این است که این‌ها قاتل عمار هستند. مثل آفتاب روشن شد که لشکر معاویه، لشکر «باغی» یعنی سرکش و ظالم و ستم‌گر است و حق با لشکریان امیرالمومنین(علیه‌السلام) است. پس به نص قرآن باید به نفع لشکریان امیرالمومنین(علیه‌السلام) علیه لشکریان معاویه وارد جنگ شد؛ زیرا که قرآن می‌فرماید: «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَي الْأُخْري‏ فَقاتِلُوا الَّتي‏ تَبْغي‏ حَتَّي تَفي‏ءَ إِلي‏ أَمْرِ اللَّهِ [حجرات/9] و اگر دو طائفه از مؤمنان با هم جنگیدند میان آن دو را اصلاح کنید و اگر یکی از آن دو بر دیگری تعدی کرد، با آن‌که تعدی می‌کند، بجنگید تا به فرمان خدا باز گردد». این قضیه تزلزلی در لشکر معاویه ایجاد کرد، چرا که اهل شام دانستند بر حق نیستند و می‌رفت که سپاه معاویه بر علیه خود شورش و قیام کنند و او را بکشند.

معاویه که همیشه با حیله و نیرنگ کار خود را پیش می‌برد، در این‌جا نیز دست به یک نیرنگ و تحریف معنوی زد، چون هرگز امکان نداشت که صدور این حدیث را از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) انکار کند و بگوید: حضرت درباره عمار چنین چیزی نگفته است، زیرا شاید حدود پانصد نفر در آن‌جا بودند که شهادت می‌دادند که ما این جمله را از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدیم و یا از کسی شنیدیم که او از حضرت شنیده بود. بنابراین، این جمله پیغمبر درباره عمار قابل انکار نبود.

شامی‌ها به معاویه اعتراض کردند که عمار را ما کشتیم و پیغمبر فرمود: «عمار را فئه باغیه می‌کشند»، معاویه گفت: اشتباه کردید! درست است که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود عمار را طائفه سرکش می‌کشند، ولی عمار را ما نکشتیم! شامی‌ها گفتند: لشکریان ما عمار را کشتند. معاویه گفت: نه! عمار را کسی کشت که او را به این‌جا آورد، عمار را علی(علیه‌السلام) به این‌جا آورده و موجبات کشته شدنش را فراهم آورد! اگر على(علیه‌السلام) او را در ميدان كارزار حاضر نمى‌كرد او كشته نمى‏‌شد. معاویه اين مغالطه را دست آن عناصر سست و ناصالح داد و مردم ساده‌لوح شامی نیز آن را پذیرفتند. لیکن عبد الله پسر عمرو عاص که در مجلس معاويه بود، وقتی اين سخن را كه از معاويه شنيد گفت: «اگر چنین باشد که چون عمار در لشکر علی(علیه‌السلام) کشته شده پس قتلش به گردن علی(علیه‌السلام) است بنابراین قاتل حمزه سیدالشهداء نيز حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است كه او را به جهاد آورد». معاویه ناراحت و عصبانی شد به عمروعاص گفت چرا جلوی این پسر بی‌ادبت را نمی‌گیری؟!

نظير همين احتجاج را زنى با عايشه كرد؛ چنانكه از احمد حنبل در کتاب نادر الاخبار و از زمخشرى در ربيع الابرار حكايت شده است كه: «زنى کوفی پيش عايشه آمد و از او پرسيد كه زنى كه فرزند صغير خود را بكشد تو در حق او چه مى‏‌گويى؟ عايشه گفت: آتش جهنم بر او واجب است، زیرا خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا…[نساء/93] هرکس مؤمنی را از روی عمد بکشد پس جزای او جهنم است که در آن جاودان باشد». سپس آن زن کوفی گفت: اگر بيست هزار نفر را از اولاد خود به كشتن بدهد چه طور؟ عايشه گفت: اين دشمن خدا را بيرون نماييد».[2] چرا که عایشه فهميد مقصود زن کوفی در آن سخن، خود عايشه است چون به موجب آيه شريفه «النبى أَولى بالمؤمنين من أنفسِهم و أزواجُه أمّهاتُهم [احزاب/6] همسران پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نسبت به مسلمين مادر قرار داده شده‌اند و بدین خاطر است که آن‌ها را ام المومنین خطاب می‌کنند». و عايشه نیز در جنگ جمل باعث شد كه چندين هزار نفر از مسلمان‌ها كه به موجب آيه مذكوره اولاد او بودند كشته شدند. از این جهت بود كه عایشه فهميد مقصود آن زن کوفی خود اوست، از ین‌رو او را بيرون كرد.
در روضه الصفا گوید: کشته‌های جنگ جمل از لشکر عایشه هفده هزار، و از لشکر أمیرالمؤمنین(علیه‌السلام) سه هزار بودند بنابراین مجموع کشته های طرفین بیست هزار می‌شود.[3]

عنصر خدعه و تحریف وقایع و نفی حقائق و گزینشی عمل کردن، همواره در طول تاریخ توسط مخالفان اهل بیت(علیهم‌السلام) به کار گرفته می‌شد تا از این راه بتوانند بر مردم و افکار آنان تسلط پیدا کنند.
اما ببینید ابن تيميه پدر فکر وهابیت، بر اساس پشتيبانی از دشمنان اهل بيت(علیهم‌السلام) بدون اين‌كه علت ضعیف بودن حديث «قتل عمار» را بیان کند، درباره حديث ياد شده می‌گويد: «در اين‌جا برای مردم اقوالی است، از جمله آنان كسی است كه در اين حديث اعتراض وارد كرده است».[4] و در جای ديگر می‌گويد: «برخی آن حدیث را تضعيف نموده‌اند.[5]حالا چه كسی تضعيف نموده معلوم نيست!

اين حديث را 27 نفر از صحابه نقل كرده‌اند و بسياری از بزرگان اهل سنت به تواتر آن حدیث و صحت‌شان تصريح نموده‌اند.[6] حافظ لغوی مرتضی زبيدی در «لفظ اللالی» و مناوی در شرح جامع الصغير سيوطی و ديگران اين حديث را متواتر می‌دانند.[7] ابن عبدالبر در «الاستيعاب» در ترجمه عمار می‌گويد: «اخبار متواتر از پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) رسيده كه فرمود: عمار را گروه ظالم خواهند كشت و اين از خبرهای غيبی و نشانه‌های نبوت آن حضرت است و این حدیث از صحيح‌ترين احاديث به حساب می‌آيد».[8]

حافظ ابن حجر در شرح صحيح بخاری می‌گويد: «حديث «تقتل عمارا الفئه الباغيه» را جماعتی از صحابه نقل كرده‌اند.... و تمام اين احاديث نزد طبری و ديگران موجود است و غالب طرق آن صحيح يا حسن است. و در اين حديث نشانه‌ای از نشانه‌های نبوت و فضيلتی ظاهر برای علی(علیه‌السلام) و عمار است و نيز ردی است بر افراد ناصبی كه گمان كرده‌اند علی(علیه‌السلام) در جنگ‌هايش بر حق نبوده است».[9]
اين عبارت ابن حجر تعريض به ابن تيميه است كه به امام علی(علیه‌السلام) در مورد جنگ‌هايش اعتراض كرده است.
ابن حجر در جای دیگر شرح صحيح بخاری می‌گويد: «حديثِ «گروه ظالم، عمار را می‌كشد» دلالت دارد بر اين كه علی(علیه‌السلام) در آن جنگ بر حق بود؛ زيرا اصحاب معاويه عمار را به قتل رساندند».[10]

در نتیجه: همواره طایفه مخالف ولایت و امامت در طول تاریخ با خدعه و نیرنگ و تحریف وقایع، سعی بر خاموش کردن نور ولایت و امامت نموده ولیکن انسان‌های آگاه از این خدعه‌ها و نیرنگ‌ها و ترفندها به سلامت عبور کردند.

 

___________________________
پی‌نوشت
[1]. «یا عمار! تقتلک الفئة الباغیة» یا «انک لن تموت حتی تقتلک الفئة الباغیة الناکبة عن الحق، یکون آخر زادک من الدنیا شربة لبن». حدیث قتل عمار بدست فئه باغیه را 27 صحابی از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با الفاظ مختلف نقل کردند. مرحوم علامه امينى در الغدير چاپ بيروت، دارالاحياء التراث العربی، 1397 ق، چاپ اول، ج 9، صص 22 – 21، مدارك آن را يادآور شده است.
نيز ر.ك. صحیح بخاری، بیروت، دارالفکر، ج۱، ص۱۱۵؛/ و ابن اثير، اسدالغابه فی معرقة الصحابه، بيروت، دارالشعب، ج۴، ص۱۳۵؛/ و ابن كثير، البدايه و النهايه، بيروت، مكتبه المعارف، چاپ ششم، ۱۴۰۹، ج ۶، ص ۲۱۴؛/ و طبری، تاريخ طبری، بيروت، دارالكتب العلميه، چاپ دوم، ۱۴۰۸، ج۳، ص۹۸؛/ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمييز الصحابه، بيروت، دارالكتب العربی، ج۲، ص۵۰۶؛/ و عبدالحمید ابن هبة الله ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج2صص 537-538؛/ و صحيح مسلم، ج4،  ص2235، ح70، و ص2236، ح72؛/ و سنن الترمذى، ج5، ص669، ح3800؛/ و مسند ابن حنبل، ج2، ص654، ح6943 و ج6، ص229، ح17781؛/ و المستدرك علی الصحيحين، ج3، ص435، ح5657 و ص436، ح5659 و ح5660 و ص442، ح5676؛/ و مسند البزّار، ج4، ص256، ح1428؛/ و المعجم الكبير، ج5، ص221، ح5146، و ج23، ص363، ح852 _ 857؛/ و مسند أبى يعلی، ج6، ص355، ح7139؛/ و الطبقات الكبری، ج3، ح251 _253؛/ و تاريخ الإسلام ذهبى، ج3، 571 وص 577_579؛/ و الاستيعاب، ج3، ص231، ح1883؛/
[2]. شيخ علی بن داوود خادم استرابادی، انساب النواصب ص356؛/ و سید بن طاووس، الطرائف، ص293؛/ و شهاب الدین ابو عمرو احمد بن محمد ابن عبد ربه، عقدالفرید ج4 ص308؛/ و احمدی میانجی، مواقف الشیعة ج 3 ص23
[3]. زندگی عایشه، ص60.
[4] منهاج السنه، ج2، ص204
[5]. همان، ص 208
[6]. سيوطی، خصائص الكبری، ج2 ، ص 140.
[7]. لفظ اللآلی، ص222و223؛/ و فيض القدير، ج6، ص366
[8]. «وتواترت الآثار عن النبي(ص) انه قال: تقتل عماراً الفئة الباغية و هذا من اخباره بالغيب و اعلام نبوته (ع) و هو من اصح الاحاديث». الاستيعاب در حاشيه الاصابه، ج2، ص481
[9]. «روي حديث «نقتل عماراً الفئه الباغيه» جماعه من الصحابه منهم قتاده بن النعمان كما تقدم و ام سلمه عند مسلم وابوهريرهعند الترمذي و عبدالله بن عمرو بن العاص عند النسائي و عثمان بن عفان و حذيفه و ابوايوب و ابورافع و خزيمه بن ثابت و معاويه و عمرو بن العاص و ابو اليسر و عمار نفسه. و كلها عند الطبري و غيره. و غالب طرقها صحيحه او حسنه. وفيه عن جماعه آخرين يطول عدّهم. و في هذا الحديث علم من اعلام النبوه و فضيله ظاهره لعلي و لعمار، ورد علي النواصب الزاعمين ان عليا لم يكن مصيباً في حروبه». فتح الباری، ج1، ص543
[10]. «ودل حديث (تقتل عماراً الفته الباغيه) علي ان عليا كان المصيب في تلك الحروب لان اصحاب معاويه قتلوه...»؛ فتح الباری، ج13، ص85 و 86.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 12 =
*****