شیعه و حکومت اسلامی

مسأله حکومت و اداره امور جامعه در اسلام مسأله بسیار مهمی است. اصل ولایت فقیه را هیچ کسی از فقهای اسلام از اول اسلام تا حالا منکر نشده است. اما چرا با وجود این، اطلاعات ما در این زمینه اندک است؟ حضرت آیت الله جعفر سبحانی در این زمینه می‌گوید:

متأسفانه درباره‌ی سیستم حکومت اسلامی، ویژگی‌ها و برنامه‌های آن و وظایف حاکم و دیگر مباحث مربوط به زمامداری، از طرف علما و دانشمندان اسلامی کتاب جامع و کافی تألیف نگردیده است. اساسا درباره‌ی این مسئله‌ی حیاتی کمتر بحث شده است و در نتیجه برای جویندگان، همچنان یک خلأ فکری باقی مانده است و این خود، هم از ناحیه‌ی اهل سنت و هم از ناحیه‌ی شیعه علت خاص دارد:

اما چرا شیعه دراین‌باره به حد کافی بحث نکرده است؟ چون جامعه‌ی شیعه از آغاز غیبت تا آغاز ظهور صفویه در دل کشورهای اسلامی به صورت اقلیت زندگی می‌کردند و حکومت‌های وقت را به رسمیت نمی‌شناختند، و لذا دائما از طرف حکومت‌ها در فشار و اختناق بودند.

اندیشمندان شیعه توفیق آن نیافتند که پیرامون حکومت اسلامی و ضوابط و ویژگیهای آن به بحث و گفتگو بپردازند. به همین جهت تنها به مسائلی پرداختند که مورد ابتلای شیعه در آن عصرها بود، مانند خراج، جوائز سلطان، و تصدی امور از جانب سلطان جائر ...[1]

اکنون که شیعه خود دارای حکومتی مستقل است باب بحث در این زمینه باید گشوده شود و عالمان اهل علم و عمل تا می‌توانند در تنویر اذهان کوشش کنند. چرا که دشمن سعی و تلاش خود را برای ضربه زدن به ارکان به حداکثر رسانده است. حضرت علامه جوادی آملی نیز می‌گوید:

مسأله ولایت فقیه یکی از مهم‌ترین مسائل جامعه اسلامی است  که بحث و گفتگو درباره آن، از دو جهت ضروری می‌باشد: اول آنکه ولایت فقیه سنگ بنای جمهوری اسلامی است و بر هر فرد مسلمان و انقلابی لازم است این اصل اساسی را خوب بشناسد و سپس بر مدار آن حرکت کند و دوم اینکه دشمنان اسلام و انقلاب فهمیده‌اند که ظلم ستیزی انقلاب و نظام اسلامی، از این اصل مهم و مترقی سرچشمه گرفته است و برای منحرف ساختن چنین نظام و انقلابی، باید به قلب نیرو دهنده و ستون استوار آن هجوم برند و به همین جهت است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در هر زمان مناسب، شبهاتی در زمینه این اصل بی‌بدیل مطرح گشته است.[2]

بیاییم با تبلیغ این اصل و افزودن علم و دانشمان پیرامون آن، خود را از گرفتار شدن در باتلاق شبهات ایجاد شده رهایی بخشیده و عامل هدایت دیگران شویم.

یارب قو علی خدمتک جوارحی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت

[1] مبانی حکومت اسلامی، آیت الله سبحانی، ص ۱۶۵

[2] ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ص ۱۲۱