چکیده: اگر مستحباتی را به جا آورديم، نافلهای را انجام داديم، قرآنی و دعایی خوانديم و ديگر حس مىكنيم الان اين عبادت سخت و سنگين است و تحميل بر ما میشود، برای اینکه شیرینی آن عبادات مستحبی در کام ما باقی بماند و بعدها دوباره به سراغشان برگردیم...
امام حسن عسکری (علیه السلام) در مدت 28 سال عمر شریفشان [1] کلمات و جملات شریفی را برای هدایت مردم بیان فرمودند و برای آیندگان به یادگار گذاشتند. از جمله آن فرمایشات شیوا و راه گشا این بیان شریف است: «إِذَا نَشِطَتِ الْقُلُوبُ فَأَوْدِعُوهَا وَ إِذَا نَفَرَتْ فَوَدِّعُوهَا [2] هنگامى كه قلوب، نشاط و بهجت دارند، به آنها امانت بسپاريد و وقتى كه گريزانند، آنها را راحت بگذارید».
جسم انسان برای ادامه حیاتش به دو امر ضروری نیاز دارد: 1- اکسیژن، 2- تغذیه، در این زمینه دو نکته روشن و بدیهی وجود دارد:
الف: ضرورت وجود اکسیژن قابل قیاس با امر خوردن و آشامیدن نیست. زیرا امکان دارد که انسان ساعتها بلکه روزها تغذیهای نداشته باشد، ولی زنده بماند. اگر چه این امر به جسمش فشار میآورد و او را لاغر و نحیف میسازد. ولی فقدان اکسیژن در لحظاتی کوتاه، مرگ آدمی را رقم خواهد زد.
ب: غذا در زمانی برای جسم انسان مفید است، که شخص اشتهای خوردن داشته باشد، و اگر در زمان سیری و بی اشتهایی میل گردد، جز ضرر و زیان نتیجهای نخواهد داد.
روح و جان انسان هم برای تکامل، رشد و ادامه حیات معنوی خویش نیازمند اموری است. حق تعالی برای این امر، عبادات را در نظر گرفته است: 1- عبادات واجب، 2- عبادات مستحب.
واجبات حکم اکسیژن را دارد که به هیچ عنوان نباید ترک شود، و وجودش برای حیات قلب و جان حتمی است. اما مستحبات حکم تغذیه را دارد که در صورت داشتن حال، و نشاط باید به آن پرداخته شود. زیرا در غیر این صورت مانند غذا خوردن در حال سیری و بی اشتهایی است، که زدگی میآورد. و این امر به لطافت فوق العاده روح انسان بر میگردد.
امیر المؤمنین (علیه السلام) در این زمینه میفرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَلْيَقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِض [3] دلها گاهی نشاط دارند و گاهی ملالت، اگر نشاط داشتند آنها را به مستحبات وادارید، و اگر ملالت دست داد به واجبات بسنده کنید».
و در بیانی دیگر میفرمایند: «خَادِعْ نَفْسَكَ فِي الْعِبَادَةِ وَ ارْفُقْ بِهَا وَ لَا تَقْهَرْهَا وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا كَانَ مَكْتُوباً عَلَيْكَ مِنَ الْفَرِيضَةِ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ تَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا [4] نفس خود را براى عبادت كردن بفریب و با آن مدارا كن و به زور، به عبادت [مستحبّى] وادارش مساز و از اوقات فراغت و سرخوشى آن [براى عبادت مستحبّى] بهره برگیر، مگر فرایضى كه بر تو واجب گشته است، در این موارد باید آنها را به موقع انجام دهى و بر آنها مواظبت نمایى».
در واقع هیچگاه نباید در چنین مواردی کیفیّت را فدای کمیّت نمود و تصور نمود که هر چه بیشتر به امور مستحبی بپردازیم، حتی با کسالت، سستی و خواب آلودگی بهتر است، که قطعا نتیجه عکس میدهد. زیرا در چنین شرایطی عبادت اثر مطلوب خود را نمیگذارد و چه بسا موجب تنفر نفس هم خواهد گشت. بنابراین حفظ نشاط بسیار مؤثر است.
مرحوم سید هاشم حداد (رحمة الله علیه) که از شاگردان مبرّز مرحوم آیة الحق سید علی آقا قاضی طباطبایی (رحمة الله علیه) بودند در مورد استاد خویش میفرمودند: «مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب برمیخیزید، چیز مختصری تناول کنید، مثلاً چای یا دوغ یا یک خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید».[5]
البته این مطلب که اگر ما نشاط نداشتیم، به سراغ عبادات مستحبی نرویم، به معنای دست روی دست گذاشتن نیست. بلکه قطعا این حالت کسلی، عللی دارد که باید هر چه سریع تر در صدد رفع آن علل بر آمد و حالت نشاط را در خود ایجاد نمود، و پرداختن به این امر خود مجالی دیگر میطلبد.
بنابر این همان طور که معده خسته و از كار افتاده، نمیتواند غذایی را هضم کند و ویتامینی را جذب بدن نماید، جانی که نشاط ندارد نمیتواند ویتامینهای معنوی غذاهای روحانی را جذب نماید.
«چنانچه اطبّا را عقيده آن است كه اگر غذا را از روى سرور و بهجت ميل كنند زودتر هضم شود، همين طور طبّ روحانى اقتضا مىكند كه اگر انسان غذاهاى روحانى را از روى بهجت و اشتياق تناول كند و از كسالت و تكلّف احتراز كند، آثار آن در قلب زودتر واقع شود و باطن قلب با آن زودتر تصفيه شود. تناول غذاهاى روحانى هم بى بهجت و نشاط، مانع تأثير قلب و تصفيه آن مىگردد».[6]
پس طبق فرمایش امام حسن عسکری (علیه السلام) اگر مستحباتی را به جا آورديم، نافلهای را انجام داديم، قرآنی و دعایی خوانديم و ديگر حس مىكنيم الان اين عبادت سخت و سنگين است و تحميل بر ما میشود، برای اینکه شیرینی آن در کام ما باقی بماند و بعدها دوباره به سراغشان برگردیم، باید دست نگه داریم. زیرا در صورت ادامه دادن، روح كم كم گريزان مىشود و خاطره بدی از عبادت پيدا مىكند.
................................................
پینوشت:
[1]. قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج 2، ص 733، انتشارات هجرت، قم، 1377.
[2]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج 67، ص 60، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ۱۴۰۳ ق.
[3]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج 4، ص 70، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، 1409 ق.
[4]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج 33، ص 509، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ۱۴۰۳ ق.
[5]. سایت تبیان.
[6]. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص 24، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ اوّل، بهار 1370.