راهکار درمان تفکر به گناه

11:13 - 1394/10/07

چکیده:عارف بزرگ، مرحوم آخوند ملا حسين قلى همدانى و شاگردان وي، هرگز نفى خواطر (افكار و اوهام مزاحم) را بدون ذكر عملى نداشته‏ اند، بلكه رويه ايشان التزام در امر مراقبه و اهتمام به مراتب آن بوده است.

درمان گناه

در مطلب گذشته، اشاره ای به مضرات تفکر به گناه  بر انسان داشتم. حال به بیان چند راهکار در جهت ترک این خصلت ناپسند می پردازم.

1- توجه به ضرورت ازدواج
گاهی انسان در کشاکش وسوسه و تبلور نیاز به ضرورت هایی پی می برد که به آن توجه نداشته است. در این مثال وقتی انسان زیاد به نامحرم یا گناه ذهنش منحرف می شود باید متوجه ضرورت نیاز به ازدواج باشد و با بهانه های واهی و ترس از فقر آن را به تاخیر نیاندازد زیرا خداوند فرموده است:«وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ [نور/33]مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است» و اینجاست که نقش بزرگتر ها مشخص می شود، چون خداوند دستور داد تا مجرد ها را همسر دهید و ترس فقر را هم پیش بینی کرده است.
2- مراقبت از عادت نشدن خصلت های بد
در عادت شدن خصلت ها هم خوب و هم بد را ذکر می کنند. مثل مسجد رفتن و نماز اول وقت خواندن، البته عادت شدن در مراحل اولیه خوب هست و باید به معرفت و درک تبدیل شود و الا مصداق این فرمایش امام صادق (علیه السلام) واقع می شود، که فرمودند:«به ركوع و سجده‏ هاى بلند شخص ننگريد؛ زيرا اين چيزى است كه به آن عادت كرده است و اگر آن را ترك كند، احساس وحشت مى‏ كند، بلكه به راستگويى و امانت‏دارى او بنگريد».[1]
اما اگر این خصلت تفکر به گناه عادت شود، ترک آن سخت است و باید تلاش ویژه ای برای ترک آن انجام داد زیرا امام حسن عسگری (علیه السلام) فرمودند:«..رَدُّ الْمُعْتَادِ عَنْ‏ عَادَتِهِ‏ كَالْمُعْجِزِ [2] برگرداندن معتاد از عادتش، يك كار معجزه آميز است».
3- استفاده از ذکر عملی (مراقبت)
عارف بزرگ، مرحوم آخوند ملا حسين قلى همدانى و شاگردان وي، هرگز نفى خواطر (افكار و اوهام مزاحم) را بدون ذكر عملى نداشته‏ اند، بلكه رويه ايشان التزام در امر مراقبه و اهتمام به مراتب آن بوده است.
اوّل درجه مراقبه اين است كه سالك از محرّمات اجتناب كند و تمام واجبات را به جاي آورد، و در اين دو امر به هيچ وجه مسامحه نورزد.
دوّم درجه، آن است كه مراقبه را شديد نمايد و بكوشد هر چه مى‏ كند براى رضاى خدا باشد و از امورى كه لهو و لعب ناميده مى‏ شود، اجتناب نمايد. چون در اين مرتبه اهتمام نمود براى او تمكّن پيدا مى‏ شود كه ديگر خود را نبازد و اين خوددارى در او به سر حدّ ملكه برسد.
سوّم درجه، آن است كه پروردگار جهان را پيوسته ناظر خود ببيند، و كم‏كم اعتراف مى‏ نمايد كه خداى متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است. و اين مراقبه در تمام حالات و در همه اوقات بايد رعايت شود.
چهارم درجه، اين است كه خودش خداى را حاضر و ناظر ببيند و به طور اجمال مشاهده جمال الهى نمايد.[3]

مطالعه بیشتر: پرسمان دانشجویی
-----------------------------
پی نوشت:
[1]. الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب‏، تاريخ وفات مؤلف: 329 ق‏، محقق/مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تعداد جلد: 8، ناشر: دار الكتب الإسلامية، مكان چاپ: تهران‏، سال چاپ: 1407 ق، ج2، ص105.
[2]. تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تاريخ وفات مؤلف: قرن 4، محقق/مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين‏، مكان چاپ: قم‏، سال چاپ: 1404 / 1363 ق‏، 489.
[3]. حسيني تهراني، سيد محمد حسين؛ رساله لب اللباب، تهران، حكمت، چاپ ششم، 1416ه.ق، ص 139- 1.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****