چرا به امام ششم شیعیان، «صادق» گفته می‌شود؟

08:13 - 1394/10/09

چکیده: حضور این بزرگان و ائمه اهل سنت، آن هم با اندیشه‌ها و تفکراتی مختلف و بعضا تفکراتی مخالف شیعه، چیزی نمی‌تواند باشد به جز علم فراوان حضرت امام صادق(علیه‌السلام) و مشی و سلوک زیبای حضرت که مخالفان در حضور حضرت و در کلامش احساس دشمنی و نازیبائی نمی‌کردند.

امام صادق (عليه‌السلام)

امام جعفرصادق(علیه‌السلام) امام ششم شیعیان جهان است که در سال 80 هجری(ق.م) به دنیا آمد. مادر آن حضرت «ام‌فروه» دختر «قاسم بن محمد بن ابی‌کر» است. از کنیه‌های حضرت «ابوعبدالله» است، به این اعتبار به حضرت ابوعبدالله می‌گفتند که پسر دوم  ایشان عبدالله افتح بوده است.[1]

می‌دانیم که مشهورترین لقب حضرت«صادق» به معنای راست‌گو می‌باشد. اما از آن‌جا که همه ائمه اطهار(علیهم‌السلام) راست‌گو بوده‌اند، به طبع دادن این لقب به حضرت، باید دارای وجهی باشد. مشهورترین وجه در این باره، حدیثی است از زبان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که در آن آمدن امام صادق(علیه‌السلام) و دعوای امامت از سوی جعفر کذاب را پیش‌گویی کرده است؛ بر اساس این حدیث، پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از مخاطبانش می‌خواهد که تا وقتی جعفر کذاب که فرزند امام هادی(علیه‌السلام) پیدا می‌شود به «جعفر بن محمد» جعفر صادق بگویند. جعفری که فرزند امام هادی(علیه‌السلام) و عموی امام زمان(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است بعدا ظاهر می‌شود و ادعایی دروغین دارد و به او «جعفر کذاب» می‌گویند.[2]

دیگر روایات درباره لقب «صادق» خبری است به نقل از امام سجاد(علیه‌السلام) مبنی بر این‌که نام حضرت در آسمان «صادق» است.[3]  و نیز خبری متضمن این‌که میان حضرت و یکی از زعمای بنی‌عباس خصومتی برخواست و آنان از تربت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) داوری خواستند و از قبر ندا برخواست که در مدعای خود«جعفر» صادق است .ابوالفرج اصفهانی وجه لقب حضرت به صادق را از آن رو دانسته است که پیش‌گویی حضرت درباره کشته شدن نفس زکیه تحقق یافت؛ از همین رو ابوجعفر منصور وقتی به خلافت رسید، حضرت را صادق نامید، خود به هنگام نام بردن از حضرت از آن استفاده می‌کرد و این لقب برای حضرت شهرت یافت.[4]

سجایای اخلاقی امام صادق(علیه‌السلام)
امام صادق(علیه السلام) از سجایای اخلاقی بس والائی برخوردار بود به طوری که بزرگان و ائمه بزرگ اهل سنت در مقابل حضرت زانوی تلمذ زده و از وجودش بهره‌ها برده‌اند. ما به یکی دو مورد اشاره می‌کنیم:
«مالک‌بن انس» از جمله کسانی است که مدتی در محضر امام صادق(علیه‌السلام) تلمذ کرده و درباره شخصیت آن حضرت چنین می‌گوید: «مدتی خدمت جعفر بن محمد(علیهماالسلام) مشرف می‌شدم. آن حضرت اهل مزاح بود و همواره تبسم ملایمی برلب‌هایش نقش می‌بست. هنگامی که در محضر او نامی از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برده می‌شد، رنگش به سبزی و سپس به زردی می‌گرایید. در مدتی که به خانه آن حضرت رفت و آمد داشتم او را خارج از سه حال ندیدم؛ یا نماز می‌خواند یا روزه بود و یا به قرائت قرآن اشتغال داشت و هرگز بدون وضو از حضرت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) حدیث نمی‌فرمود و سخنی به گزاف نمی‌گفت. ایشان از آن دسته علمای زاهدی بود که ترس از خدا سراسر وجودش را فرا گرفته بود. هرگز به خدمت او شرفیاب نشدم جز این که زیراندازش را از زیر پای خود بر می‌داشت و زیر پای من می‌گذاشت».[5]

جاحظ از علمای مشهور قرن سوم درباره آن امام چنین می‌گوید: «جعفربن محمد(علیهماالسلام) کسی بود که علم و فقهش عالم را فرا گرفته و گفته می‌شود که ابوحنیفه از شاگردان او بود. هم‌چنین سفیان ثوری و تلمذ این دو آن حضرت در عظمت علمی او کافی است».[6]

حضور این بزرگان و ائمه اهل سنت، آن هم با اندیشه‌ها و تفکراتی مختلف و بعضا تفکراتی مخالف شیعه، چیزی نمی‌تواند باشد به جز علم فراوان حضرت امام صادق(علیه‌السلام) و مشی و سلوک زیبای حضرت که مخالفان در حضور حضرت و در کلامش احساس دشمنی و نازیبائی نمی‌کردند.
_______________
پی‌نوشت:
[1]. دائرة المعارف بزرگ اسلامی ج 18 ص 180 ، جعفر صادق ع امام
[2]. فضل بن شاذان، 210 ؛ ابن بابویه ، کمال، 319؛ راوندی، 364
[3]. القاب،ص 60
[4]. ابن شهر اشوب، همان، 3/ 392- 393
[5]. المناقب، ص 41 ؛ التوسل والوسیله، ابن تیمیه، ص 52
[6]. رسائل الجاحظ، ص 106

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****