چکیده: رقيّه تمام مسیر را به شوق شفاعت حضرت به اتمام رسانده و در حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مشغول قرائت زيارت نامه میشود که در اثناي زيارت نامه صدايي به گوشش مي رسد كه بسيار آشنا است، آري همان صدايی...
فلج پاها او را زمین گیر کرده، و سرفههای سخت و ممتدّ امانش را بریده بود، خانوادهاش او را در ماكو، خوي و تبريز به نزد پزشكان متخصّص ميبردند، آزمايشهاي مختلف انجام ميدادند، ولی نهایتا به راه درمانی نمیرسیدند.
شيخ احمد اسد نژاد از طلاب مقيم حوزة علميّة قم، نظر به اين كه قبلاً اخوي زادهاش به بيماري مشابهي مبتلا شده بود و در تهران به تعدادي از آقايان اطبّا مراجعه كرده و تا حدّي نتيجه گرفتهاند، با عموی این دختر مریض که اسمش رقیه خانم است تماس گرفته و از او میخواهد رقیه را به قم آورده تا به تهران نزد پزشک مورد نظر بروند.
رقیه که از اهالی شهرستان شوط است میگوید: «جمعهاي كه قرار بود در صبح آن به سوی قم حرکت کنیم، در عالم رؤيا گروهي بانوان سفيد پوش را كه بر اسبهاي نقره فامي سوار بوده و در حال عبور از كنار منزل مسكوني ما بودند، يكي از آن مخدّرات به طرف من توجّهي كردند و فرمودند: دخترم! من حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هستم، شفاي تو در نزد منست، لازم نيست كه دكتر برويد، فردا كه به قم ميآئي بيا نزد من و شفايت را بگير.
رقيّه از خواب ميپرد و در حالی که برق اميد در چشمانش ميجهد با خوشحالي آماده حركت ميشود و خوابش را براي عمو و زن عمويش تعريف کرده و با بيتابي در انتظار رسيدن به قم میشود.
رقيّه تمام مسیر را به شوق شفاعت حضرت به اتمام رسانده و در حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مشغول قرائت زيارت نامه میشود که در اثناي زيارت نامه صدايي به گوشش ميرسد كه بسيار آشنا است، آري همان صدايی است كه شب قبل در عالم رؤيا شنيده بود که میفرمود: برخیز و راه برو، شفايت داديم، به خواندن زيارت نامه ادامه میدهد، برای بار دوم همان صدا را میشنود، باز به خواندن زیارت نامه ادامه میدهد که براي بار سوّم صداي دلنواز بي بي دو عالم گوش جانش را نوازش ميدهد كه: برخیز و ، راه برو، شفايت داديم.
در این هنگام رقیه خطاب به عمهاش میگوید میخواهم بلند شوم، عمه میگوید: نه دخترم، ميافتي، صبر كن زن عمويت نمازش را تمام كند، تا دو نفري زير بغلت را بگيريم. اما رقيّه بدون کمک کسی از زمین بلند ميشود و روي پاهاي خود ميايستد و با شتاب به طرف ضريح مطهّر ميدود و آن را غرق در بوسه ميكند و اشك شوق ميريزد و از خداوند سبحان و خاتون دو سرا سپاسگزاري ميكند».[1]
این ماجرا و صدها ماجرای دیگری که در کتابها نقل شده است کرامات حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در دنیای مادی است و دست شفاعت این بانوی بزرگ در جهان آخرت نیز بر سر شیعیان کشیده خواهد شد و آنها را مورد شفاعت قرار خواهد داد، همان گونه که امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
«آگاه باشید که خدا حرمی دارد و آن مکه است، و پیامبر خدا حرمی دارد و آن مدینه است و امیرالمومنین حرمی دارد و آن کوفه است. آگاه باشید که حرم من و فرزندان بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم کوفه کوچک ماست. آگاه باشید که بهشت هشت در دارد، سه تای آن به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی بن جعفر (علیهالسلام) در آنجا رحلت میکند که همه شیعیان ما با شفاعت او وارد بهشت میشوند.» [2]
چقدر خوب است که همه شیعیان در برنامه سالانه خود زیارت بارگاه ملکوتی دختر موسی بن جعفر (علیهالسلام) را داشته باشند تا علاوه بر استفاده از فضای معنوی بارگاه ملکوتی این بانوی کریمه حوائج مادی و معنویشان برآورده شده و به اجابت برسد و در آخرت نیز لیاقت بهشت برین را پیدا کنند، همان گونه که امام جواد (علیهالسلام) میفرماید:
«هر كه قبر عمهام را در قم زيارت كند، بهشت پاداش او است».[3]
-------------------------------
پی نوشتها:
[1]. مهدوی پور، کریمه اهل بیت، ص 202 تا 204.
[2]. «َإِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْكُوفَةُ الصَّغِيرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِ» مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج57، ص: 229.
[3]. «مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِي بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ» ابن قولوي، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، ص: .325