اثبات ولادت حضرت مهدی

15:59 - 1394/10/21

چکیده:مسأله وجود نازنین حضرت مهدی(علیه‌السلام) یکی از اصول اساسی شیعه است که به صورت متواتر دکر شده است.
معاویه بن حکیم: امام عسكري (علیه‌السلام)  پسرش را در منزل خودش با حضور 40 نفر به ما نشان داد و فرمود: اين امام شما پس از من و خليفه من بر شماست. از او اطاعت كنيد و پس از من در دين خود متفرّق نشويد كه هلاك خواهيد شد. بدانيد كه بعد از اين او را نخواهيد ديد.

اثبات ولادت حضرت مهدی

یکی از اعتقادات اساسی مسلمانان که همه بر اصل آن اتفاق نظر دارند «مسأله مهدویت» و منجی آخرالزمان است. امّا عده‌ای با ایجاد شبهات واهی در این مسأله تشکیک نموده و حتی از اختلافات جزئی میان شیعه و سنی سوءاستفاده نموده و در صدد انکار آن برآمده‌اند.
در این نوشتار به برسی روایات شیعه در ولادت حضرت حجّت می‌پردازیم و شواهد قطعی که دلالت بر فرزند دار شدن امام حسن عسگری(علیه‌السلام) می‌نماید را بیان نموده و به اثبات این اصل مهم از منابع شیعه می‌پردازیم.

اصل مهدویت در زبان رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله)
شيخ صدوق (رحمه‌الله‌علیه) در كتاب «الخصال» با سند صحيح از سلمان فارسی نقل می‌کند که: نزد رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله) بودم، ديدم حسين(عليه‌السلام)  بر زانوى آن حضرت نشسته، پيامبر چشم‌ها و دهان وى را مى‏‌بوسید و مى‏‌فرمود: «تو سرور امت من و فرزند سرور امت من هستى، و تو امام فرزند امام و پدر امام هستى، تو حجت خدا و پدر ۹ تن از حجت‌های خداوندی كه از نسل تو هستند كه نهمين آنان، حضرت قائم است».[1]

با این روایت و ده‌ها روایت دیگر که در این مقال نمی‌گنجد، اثبات می‌گردد که اصل مهدویت مورد تاکید رسول اکرم(صلى‌الله‌عليه‌وآله) بوده است و دیگر آن‌که بر خلاف سخن عده‌ای حضرت صاحب الزمان(علیه‌السلام) از اولاد امام حسین(علیه‌السلام) می‌باشد نه امام حسن(علیه‌السلام) که همین امر منشأ بسیاری از اختلافات در این اصل مهم در امت اسلامی می‌باشد.

حضرت مهدی فرزند امام حسن عسگری(علیه‌السلام)
در سندی صحیح «ابو غانم خادم» نقل می‌کند که : «برای امام عسكری(علیه‌السلام) فرزندی به دنيا آمد و نامش را «محمد» گذاشت و در روز سوم ولادتش اين نوزاد را به اصحاب خود نشان داد و فرمود: اين ولی امر شما بعد از من است و جانشين من بر شماست و او همان قائمی است كه تمام گردن‌ها به طرف او كشيده می‌شود در ايام انتظار و وقتی زمين پر از ظلم و جور شد، او خواهد آمد و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد».[2]

در روایت دیگری «محمد بن يحيی» از «ابو هاشم جعفری» نقل می‌كند كه او گفت: «به امام عسكری(علیه‌السلام) گفتم: جلالت و بزرگی و جايگاه شما من‌را از پرسش از شما باز می‌دارد، اجازه می‌فرمایيد از شما سؤال كنم؟ فرمود: بپرس.
گفتم: آقاي من! شما فرزندی داريد؟
فرمود: بله،
گفتم: اگر برای شما اتفاقي بيافتد، كجا بروم از او بپرسم؟
فرمود: در مدينه».[3]

اين روايت از نظر سند كاملاً صحيح است. «محمد بن يحيی عطار» ،  «احمد بن اسحاق قمی» و «ابو هاشم جعفری» که در سند این روایت قرار دارند، همه ثقه هستند و نجاشی آن‌ها را توثیق کرده است.[4]

شاهدان ولادت حضرت مهدی(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)

1. حکیمه خاتون:
مرحوم شیخ کلینی و شیخ صدوق(رحمه‌الله‌علیهما) قضیه ولادت حضرت مهدی(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را زبان حکیمه خاتون، خواهر امام هادی(علیه‌السلام) و عمه امام زمان(علیه‌السلام) نقل می‌کند.[5]

2. ابو عمرو عمری و فرزندش:
این دو از وكلای امام هادی(علیه‌السلام) و امام حسن عسكری(علیه‌السلام) بودند که در وثاقت‌شان هیچ شک و تردیدی وجود ندارد.[6] شیخ مفید و شیخ صدوق(رحمه‌الله‌علیهما) از ایشان نقل می‌کند  که می‌گوید: «من خودم حضرت مهدي(علیه‌السلام) را ديدم و قد رشيدي داشت».[7]

هم‌چنین یکی دیگر از شاهدان و راویان «معاويه بن حكيم» می‌باشد که می‌گوید: «امام عسكری(علیه‌السلام)  پسرش را در منزل خودش با حضور 40 نفر به ما نشان داد و فرمود: اين امام شما پس از من و خليفه من بر شماست. از او اطاعت كنيد و پس از من در دين خود متفرّق نشويد كه هلاك خواهيد شد. بدانيد كه بعد از اين او را نخواهيد ديد».[8]

بنابراین مسأله وجود نازنین حضرت مهدی(علیه‌السلام) یکی از اصول اساسی شیعه است که به صورت متواتر دکر شده است و انکار عده‌اي معاند و جاهل ضرری به اعتقاد مهدويت نمی‌زند و تنها جهل و دشمنی‌شان با اهل بیت(علیهم‌السلام) و خوی پست آنان را به اثبات می‌رساند.
_________________________________________
پی‌نوشت
[1]. الخصال، ج2، ص475؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص208، دار المفيد ؛ ابن بابويه، الإمامة والتبصرة من الحيرة، ص110.
[2]. شیخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة ، ص 431 ؛ وسائل الشيعة ، ج 16، ص 243.
[3]. اصول كافي، جلد 1، ص 328. 
[4]. رجال النجاشي، ص 91، ص 156، ص353.
[5]. كافي، جلد 1، ص 331 ، كمال الدين و تمام النعمة، ص 424 .
[6]. معجم رجال الحديث للسيد الخوئي، ج 12، ص 123.
[7]. الإرشاد، جلد 2، صفحه 351؛ كمال الدين و تمام النعمة، ص 435.
[8]. كمال الدين و تمام النعمة، ص 435.

*برای مطالعه بیشتر به کتاب «منتخب الأثر» نوشته  آيت الله العظمي صافي گلپايگاني  مراجعه شود.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****