می‌خواهی دینم را با پول بخری!؟

10:34 - 1394/10/24

چکیده: معاویه با تبلیغات خود سعی داشت افراد صاحب نامی را که با امام حسن (علیه‌السلام) بیعت کرده‌اند را به خود جذب کند به همین جهت به قیس بن سعد نیز نامه نوشت و از او خواست یا به او بپیوندد و یا از جنگ کناره بگیرد و نامه را به همراه یک میلیون درهم به نزد قیس فرستاد؛ اما قیس آن را بازگرداند و جواب معاویه را چنین داد: «می‌خواهی دینم را با پول بخری؟.»

«قیس بن سعد» از صحابه پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بزرگ قبیله خزرج، فردی زیرک توان‌مند و آگاه بود. قیس علاقه فراوانی به اسلام و شخص پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و تلاش فراوانی در دفاع از حضرت داشت. وی هم‌چنین از پرچم‌داران سپاه اسلام در فتح مکه بود.[1]

قیس در زمان خلافت امیرالمومنین(علیه‌السلام)
دوران خلافت ظاهری امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را نقطه عطفی در زندگی قیس به شمار می‌رود. قیس در این دوران تلاش و کوشش فراوانی در حمایت از امیرالمومنین(علیه‌السلام) از خود به نمایش گذاشت.
قیس در جنگ‌های دوره امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) همراه ایشان بود. وی در آغاز فتنه جمل، آن حضرت را به مقابله تشویق و انصار را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد. وی هم‌چنین برای مدتی از سوی حضرت به استان‌داری مصر برگزیده شد. قیس در جنگ صفین و نهروان هم در رکاب امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به نبرد با دشمنان حضرت پرداخت.[2]

در زمان امام حسن(علیه‌السلام)
قیس بن سعد عباده به تأسی از امیرالمومنین(علیه‌السلام) ریشه اصلی مشکلات جهان اسلام را در رفتار معاویه می‌دید، حتی پس از شهادت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با امام حسن(علیه‌السلام) بیعت کرد و تا آخرین‌ نفس از حضرت دفاع نمود.
معاویه با تبلیغات خود سعی داشت افراد صاحب نامی را که با امام حسن(علیه‌السلام) بیعت کرده‌اند را به خود جذب کند؛ به همین جهت به قیس بن سعد نیز نامه نوشت و از او خواست یا به او بپیوندد و یا از جنگ کناره بگیرد و نامه را به همراه یک میلیون درهم به نزد قیس فرستاد؛ اما قیس آن را بازگرداند و جواب معاویه را چنین داد: «می‌خواهی دینم را با پول بخری؟»[3]

پس از صلح
معاویه برای بیعت گرفتن از قیس تلاش فراوان کرد؛ اما نتواست از او بیعت بگیرد و قیس بن سعد تنها به پیروی از امام حسن(علیه‌السلام) به معاویه بیعت نمود و هرگز او را به‌عنوان امیرالمؤمنین قبول نداشت.[4] قیس پس‌ از این ماجرای صلح به مدینه بازگشت و در سال 59 ق بدرود حیات گفت.[5]
---------------------------------------------------------
پی‌نوشت
[1]. أسد الغابة فی معرفة الصحابة، عز الدین بن الأثیر أبو الحسن علی بن محمد الجزرى (م 630)، بیروت، دار الفکر، 1409/1989، ج 4، ص 126-125.
[2]. الأخبار الطوال، ابو حنیفه احمد بن داود الدینوری (م 282)، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، 1368 ش، ص 141، الغارات و شرح حال اعلام آن، ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، ترجمه عزیز الله عطاردی، انتشارات عطارد، 1373، ص 111.
[3]. تاریخ الیعقوبی، یعقوبی بیروت، دار صادر، بی تا، ج 2، ص 214.
[4]. رجال کشی، کشی، محمد بن عمر، مشهد، دانشگاه مشهد، 1348 ش، ص 110.
[5]. الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ابن عبد آلبر، تحقيق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412، ج 3، ص 1290.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 4 =
*****