چکیده:حدیث «سد الابواب» از جمله احادیثی است که افضلیّت و برتری حضرت امیرالمومنین علی(علیهالسلام) را بر دیگر صحابه رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به اثبات میرساند. و از آنجایی که این فضیلت برای طرفداران سقیفه بسیار سنگین آمد و تاب تحمل آن را نداشتند، درصدد برآمدند تا مثل آن را برای خلیفه اول جعل کنند.
حدیث «سد الابواب» از جمله احادیثی است که افضلیّت و برتری حضرت امیرالمومنین(علیهالسلام) را بر دیگر صحابه رسول اکرم(صلیاللهعلیهواله) به اثبات میرساند. و از آنجایی که این فضیلت برای طرفداران سقیفه بسیار سنگین آمد و تاب تحمل آن را نداشتند، درصدد برآمدند تا مثل آن را برای خلیفه اول جعل کنند.
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهواله) برای آنکه مسجد را از هر گونه رجس و پلیدی پاک کنند و از ورود افراد با حالتی ناپاک(جنابت) جلوگیری نمایند به همه صحابهای که درب منزلشان به مسجد باز میشد دستور دادند تا دربها را ببندند و از آنجایی که امیرالمومنین(علیهالسلام) به حکم آیه تطهیر از هر گونه رجس و پلیدی مبرا بودند، تنها به حضرت اجازه دادند تا درب منزل ایشان به سمت مسجد باز باشد.
این روایت را بسیاری از بزرگان اهل سنت بیان کردهاند، اما با این وجود افرادی همچون ابن تیمیه از دشمنان درجه اول اهل بیت(علیهمالسلام)[1] و ابن کثیر دمشقی سلفی[2] آن را ساختهی شیعه در مقابل حدیث ابوبکر میخوانند که این بیشتر شبیه یک لطیفه است تا واقعیت، که در این مقاله این مسأله را مورد برسی قرار میدهیم.
این حدیث از چندین طریق از جمله ابن عباس، عمربن خطاب، زیدبن ارقم، سعدبن ابی وقاص و... نقل شده است که تنها به یکی از آنها اشاره میکنیم.
زيد بن ارقم گفت: «براى برخى از ياران رسول خدا (صلیاللهعلیهواله) درهایی بود كه به داخل مسجد باز مىشد. روزى رسول خدا(صلیاللهعلیهواله) دستور داد كه تمام اين درها؛ به جز در خانه على(علیهالسلام) بسته شود. برخى از اصحاب اعتراض كردند، پیامبر خطبهاى خواند و پس از ستايش خداى تعالى فرمود: «من دستور دادم كه همه اين درها به جز در خانه على(علیهالسلام) بسته شود، برخى از شما اعتراض كرديد، به خدا قسم! من در خانه كسى را نبسته و يا باز نگذاشتهام؛ بلكه به من (از جانب خداوند) چنين دستورى داده شده و اطاعت كردهام».[3]
این روایت را حاکم و ابن حجر عسقلانی و احمد بن حنبل صحیح دانستهاند.[4]
طرفداران مکتب خلفا برای آنکه این ویژگی منحصر به فرد حضرت علی(علیهالسلام) را خدشهدار کنند و برای آنکه خلفا نیز از این همه فضیلتی که برای امیرمومنان(علیهالسلام) نقل شده عقب نمانند، این روایت را جور دیگری نیز ساختهاند و به جای لفظ باب (= در) از لفظ خوخه (=پنجره یا درب کوچک) استفاده نمودهاند.
صحیح بخاری نقل میکند که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهواله) فرمودند: «هيچ كس به اندازه ابوبكر با جان و مالش بر من منّت ننهاده (عطا نكرده) است، اگر من بخواهم دوستى انتخاب كنم، آن شخص ابوبكر خواهد بود؛ ولى دوستى اسلامى بهتر است، همه پنجرههايى كه به داخل مسجد باز مىشود را ببنديد، غير از پنجره ابوبكر».[5]
بخاری در صحیحش، صحیحترین کتاب بعد از قرآن در نزد اهل سنت، تاب تحملش سرآمده و حتی این روایت «خوخه أبی بکر» نتوانسته او را تسکین دهد، و عین روایت حضرت امیر(علیهالسلام) را برای ابوبکر جعل میکند[6] که دیگر بزرگان اهل سنت آن را توجیه میکنند.
نکته دیگر ضعف سند این احادیث است، از جمله روایاتی که بخاری بدان استاد کرده، چرا که در سلسله سند[7] این روایات افرادی از جمله "عکرمه غلام ابن عباس" و "اسماعيل بن عبد الله" وجود دارند که احادیث هر دوی آنها نزد عالمان اهل سنت ضعیف شمرده میشود.[8]
ابن حجر عسقلانى و عینی در اين باره مىنويسند: «مصنف اين روايات را در كتاب الصلاة با لفظ «سدوا عنى كل خوخة» نقل كرده و انگار در اين جا «الا باب أبی بکر» نقل به معنا كرده است.[9]
حال سوال در این است که هیچیک از علمای علم لغت «خوخه» را به «باب» معنا نکردهاند، چه طور بخاری در عنوان احادیث این بخش عبارت «الا باب ابی بکر» را آورده و خوخه را نقل به معنای «باب» کرده است؟! و این یک تحریف و جعل آشکاریست که بخاری به آن دست زده است.
از طرفی این دو روایت که در مورد امیرالمومنین(علیهالسلام) و ابوبکر میباشد با یکدیگر تعارض آشکار و صریح دارند و بدون شک یکی از آنها جعلی و ساختگی است و باید یکی از آنها را کنار گذاشت. چرا که هرگز ممکن نیست هر دو روایت صحیح باشد و دو استثنا در یک قضیه وجود داشته باشد. هر چند علمای اهل سنت تلاش بسیاری در جمع این دو روایت کردهاند که ناکام مانده است.
به عبارت دیگر اگر روایت «الا خوخة أبى بكر» صحیح باشد، مستلزم آن است که بپذیریم صحابه و به خصوص ابوبکر از دستور خدا در بار اول سرپیچی کردند، تا اینکه پیامبر در مرتبه دوم خوخه ابوبکر را استثنا کرده باشد. و ما هیچ روایتی حتی با سند ضعیف نداریم که مرتبه دومی وجود داشته باشد.
بنابراین «الا خوخة أبى بكر» صحیح نیست و یا آنکه صحابه از جمله خود ابوبکر از فرمان رسول خدا(صلیاللهعلیهواله) سرپیچی کردهاند. و با این بیان روايت «سد الأبواب الا باب علی» از صحیحترین روایاتی است که بسیاری از بزرگان اهل سنت بیان کردهاند و آنکه این فضليت از فضائل اختصاصى اميرالمومنین(علیهالسلام) میباشد.
__________________________________
پینوشت
[1]. منهاج السنة النبوية، ج 5، ص 35.
[2]. تفسير القرآن العظيم، ج 1، ص 502.
[3]. فضائل الصحابة، ج 2، ص 581، ح985؛ مسند أحمد بن حنبل، ج 4، ص 369، ح19306؛ السنن الكبري، ج 5، ص 118؛ فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 7، ص 15؛ همین روایت را از طرق دیگر نقل کردهاند: المعجم الكبير، ج 12، ص 98؛ المستدرك علي الصحيحين و بذيله التلخيص للحافظ الذهبي، ج3، ص134، كتاب معرفة الصحابة؛ مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9، ص 120؛ الحاوي للفتاوي سیوطی ، ج 2، ص 15؛ المستدرك علي الصحيحين، ج 3، ص 135، ح4632 و... .
متن حدیث:« زَيْدِ بن أَرْقَمَ قال: كان لِنَفَرٍ من أَصْحَابِ رسول اللَّهِ (صلاللهعلیهواله) أَبْوَابٌ شَارِعَةٌ في الْمَسْجِدِ قال: فقال: يَوْماً سُدُّوا هَذِه الأَبْوَابَ الا بَابَ عَلِىٍّ قال فَتَكَلَّمَ في ذلك الناس قال فَقَامَ رسول اللَّهِ (صلاللهعلیهواله) فَحَمِدَ اللَّهَ تَعَالَى وَأَثْنَى عليه ثُمَّ قال أَمَّا بَعْدُ فإني أَمَرْتُ بِسَدِّ هَذِه الأَبْوَابَ الا بَابَ عَلِىٍّ وقال فيه قَائِلُكُمْ وإني والله ما سَدَدْتُ شَيْئاً وَلاَ فَتَحْتُهُ ولكني أُمِرْتُ بشيء فَاتَّبَعْتُهُ.»
[4]. المستدرك علي الصحيحين، ج 3، ص 135، ح4631؛ فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 7، ص 15.
[5]. صحيح البخاري، ج 1، ص 178، ح455. متن حدیث:« سُدُّوا عَنِّي كُلَّ خَوْخَةٍ في هذا الْمَسْجِدِ غير خَوْخَةِ أبي بَكْرٍ»
[6].همان،ج 3، ص 1377، ح3454. متن حدیث: «سُدُّوا الْأَبْوَابَ إلا بَابَ أبي بَكْرٍ قَالَهُ بن عَبَّاسٍ عن النبي»
[7].سلسه سند روایت اول:عبد اللَّهِ بن مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيُّ قال: حدثنا وَهْبُ بن جَرِيرٍ قال: حدثنا أبي قال: سمعت يَعْلَى بن حَكِيمٍ عن عِكْرِمَةَ عن بن عَبَّاسٍ.
سلسله سند روایت دوم(که در پاورقی اورده شد):دثنا إِسْمَاعِيلُ بن عبد اللَّهِ قال حدثني مَالِكٌ عن أبي النَّضْرِ مولى عُمَرَ بن عُبَيْدِ اللَّهِ عن عُبَيْدٍ يَعْنِي بن حُنَيْنٍ عن أبي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ....
[8].تضعیف روایات مکرمه: الذهبي، سير أعلام النبلاء، ج 5، ص 21،
تضعیف روایات اسماعیل بن عبدالله : المزي، تهذيب الكمال، ج 3، ص 127؛ العسقلاني الشافعي، تهذيب التهذيب، ج 1، ص 272
[9]. فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 7، ص 12؛ عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج 16، ص 174.
* برای مطالعه بیشتر به این لینک مراجعه فرمایید: بررسي روايت: «سد الأبواب الا باب علي»