چکیده: امام حسن عسكری(عليهالسلام) در مواردی متعدد از شيوه انذار و هشدار صريح برای هدايت بشر استفاده كرده است؛ شيوهای كه به مانند زنگ هشدار و بيدار باش مخاطب را هدف مستقيم محتوای خويش قرار میدهد.
قرآن كريم برای هدايت بشر بارها از شيوه انذار و هشدار صريح استفاده كرده است؛ شيوهای كه به مانند زنگ هشدار و بيدار باش مخاطب را هدف مستقيم محتوای خويش قرار میدهد.
امام حسن عسكری(عليهالسلام) در مواردی متعدد چنين روشی را پيش میگرفت. از جمله، در نامهاش به «اسحاق بن اسماعيل نيشابوری» او و ديگران را هشدار میدهد و با صراحت آنان را نسبت به عواقب سخت كارشان بيدار مینمايد و مینويسد: «پس از درگذشت امام پيشين و بعد از فرستاده دوم من و آنچه از شما به او رسيد، خداوند به سبب آمدنش پيش شما، وی را كرامت و عزت عطا كرد و پس از آنكه ابراهيم بن عبده را بر شما گماردم و نامهای هم به وسيله محمد بن موسی نيشابوری برای شما نوشتم، راه غفلت را پيموديد.
در هر حال، بايد از خداوند كمك خواست. مبادا درباره خدا كوتاهی كنيد و از زيانكاران باشيد! از رحمت خدا به دور باد كسی كه از اطاعت خدا رو گرداند و پندها و موعظههای اوليای خدا را نپذيرد. به راستی خداوند شما را به اطاعت خود و اطاعت پيامبر و اطاعت اولوالامر فرمان داده است.
خدا بر ناتوانی و غفلت شما رحم كند و شما را بر عقيده خود شكيبا سازد. چقدر انسان به پروردگارش مغرور است، ای اسحاق! خداوند تو و خاندانت را مشمول رحمتش كند. اگر سنگهای سخت و استوار برخی از محتوای اين نامه را میفهميدند، از ترس و بيم خداوند متلاشی میشدند و به طاعت خدا در میآمدند و هر چه میخواهيد بكنيد، به زودی خدا و پيامبر و مؤمنان عمل شما را خواهند ديد و آنگاه سر و كارتان با خدای دانای نهان و آشكار است...» [1]
همچنین امام حسن عسكری(عليهالسلام) از طريق تشريح و توضيح آثار گناه نيز، جلوههايی از هدايتگری خود را به نمايش گذاشته است.
حضينی به سند خود از عبدالحميد بن محمد و محمد بن يحيی خرقی روايت كرده كه نزد ابوالحسن علی بن بشر كه مريض بود رفتيم. وی از ما خواست برايش دعا كنيم و نامهاش را توسط شخص مطمئنی نزد مولايمان ابومحمد حسن بن علی (عليهماالسلام) بفرستيم.
گفتيم نامهات كجاست؟ گفت: كنار بسترم. ما دستمان را زير سجادهاش برديم و نامهاش را برداشتيم و گشوديم تا بخوانيم. در همان آغاز نامه چشممان به دست خط امام (عليهالسلام) افتاد كه مرقوم فرموده بود: ما نامهات را خوانديم و از خدا بهبودی تو را خواستيم.
خدای متعال از حالا چهل و نه سال به عمرت افزود. خدا را شكر و سپاس گوی، در اين مدت كارهای نيك و آنچه دوست داری انجام بده و اگر به گناه آلوده شدی از كوتاه شدن عمر خود ايمن نباش؛ زيرا خداوند آنچه بخواهد انجام خواهد داد. گفتيم: ای علي! سرور و مولايمان نامهات را خوانده و جواب هم داده است. اين هم دست خط ايشان است.
وی همان لحظه از جای برخاست و رضايت كنيزش را جلب و او را به عنوان صدقه آزاد كرد و پس از سه روز حوالهای از ابوعمر عثمان بن سعد عمری سمّان از سامرا به يكی از بزرگان كرخ رسيد كه اموالی را براي علی بن بشر ببرد. وی آن اموال را شمرد و ديد سه برابر اموالی است كه صدقه داده است و اين از معجزات حضرت بود. [2]
از ويژگیهای هدايتگری امام عسكری (عليهالسلام) پاسخ به سؤالات كتبی و شفاهی است؛ به گونهای كه حجم زيادی از روايات آن حضرت كه به دست ما رسيده است، مربوط به پاسخهايی است كه به پرسشها داده است. در اين ميان، عنايت ويژهای به سؤالات قرآنی شده است.
به عنوان نمونه: سفيان بن محمد میگويد از امام حسن عسکری (عليهالسلام) ضمن نامهای سؤال كردم، منظور از وَليجَه در آيه «وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً [توبه/16] و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، از دیگران مشخّص نشده اند؟! باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا گردد». عبارت « غير از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خود قرار ندادند.» چيست؟ و با خود فكر میكردم كه منظور از مؤمنين در اين آيه چه كسانی است؟ امام در جواب نامه من نوشت: وليجه كسی است كه به جای ولی امر (امام حق) نصب میشود، اما اينكه در خاطرت گذشت كه منظور از مؤمنين در آيه كيستند؟ پس آن مؤمنان، امامان بر حقاند كه از خدا برای مردم امان میگيرند و خداوند امان آنها را مورد قبول قرار میدهد.»[3]
در نتیجه: امامان و اهلبیت پیامبر(علیهمالسلام) مظهر تمام و کمال ارزشهاى متعالى انسان هستند. سیرۀ و علم و سخنان آن بزرگواران، که مجموعهاى از زیباترین اعمال عبادی و متقنترین اندیشههای اعتقادی و تصمیم گیریهای مدبرانه در امور سیاسی و اجتماعی است؛ تصویری کامل از یک انسان الهی را فرا روی جهانیان قرار داده است. پس با این وجود میتوان با الگو قرار دادن و عمل به فرامین امامان معصوم(علیهم السلام) مخصوصا امام حسن عسکری(عليهالسلام) به چراغ هدایت نزدیک شد و از جهالت و نادانی دور شد.
-------------------------------------
پی نوشت
[1]. تحف العقول، ص485.
[2]. هداية الكبری، ص341.
[3]. اصول كافی، ج1، ص508.
استفاده شده از کتاب جلوههای هدايت در سيره و سخن امام حسن عسكری(عليهالسلام) نوشته محمد عابدی.