چکیده: شورای نگهبان، در نظام اسلامی از جایگاه بسیار بلندی برخوردار است، از وظائف اصلی شورای نگهبان، نظارت بر قانون گذاری، تفسیر قانون اساسی، و نظارت بر انتخابات است. نظارت شورای نگهبان نظارت استصوابی است به این معنا که میتواند از ورود نا اهلان به حیطه انتخابات جلوگیری کند.
در بعضی از حکومتها مشروعیت آنها فقط و فقط بر اساس آرای عموم مردم حاصل میشود و هیچگاه چیز دیگری به غیر از آرای مردمی، مبنای قانونگذاری آنها نخواهد بود. به عبارت دیگر مردم هر گونه که رأی دادند و هر چیزی را که پسندیدند و هرگونه که خواستند، همان مبنای قانونگذاری در آن مملکت و در آن سرزمین خواهد بود و تخطی از آن معنی نخواهد داشت. به عبارت دیگر مثلا اگر روزی روزگاری، مردم رای بدهند که کثیفترین کارها باید انجام شود، همان کار مبنای قانونی به خود خواهد گرفت و در آن جامعه به اجرا در خواهد آمد. همانند قانون هم جنسگرایی در بسیاری از کشورها.
اما در کشور و مملکتی که نظام و اساس آن بر مبنای قانون الهی و شرع بنا نهاده شده است، قضیه کاملا فرق دارد. در اینگونه کشورها که اساس و مبنای آن کشور شرع مقدس است، قانون الهی حکم فرماست. قانون شریعت و اسلام، بالاتر از قوانین بشری و خواستهای مردمی خواهد بود. مثلا اگر خدائی ناکرده مردم یک روزی تصمیم بگیرند که یک خلاف شرعی را قانونی کنند، چنین حقی را نخواهند داشت، آزادیهای مردم و خواستهای آنها بر اساس چارچوب قانون الهی خواهد بود.
کشور عزیزمان ایران یکی از این کشورهاست. یعنی مردم با پذیرش آزادانه مکتب اسلام عزیز، در حقیقت اعلام کردهاند که میخواهند همه چیز براساس مکتب اسلام پایهریزی شود. جمهوری اسلامی، یعنی اینکه مردم خواستهاند که قوانین اسلامی بر آنان حاکم باشد.
لذاست که چون مبنای قانون اساسی، بر اساس شریعت اسلام و صیانت از حقوق ملت است، بر همین اساس تمام قوانین آن، اعم از قانون گذاری، اجرا و قضا، باید بر اساس موازین شرع مقدس اسلام باشد. لذا حکومت اسلامی ایران، بخاطر اینکه این قوانین و مقررات دچار انحراف نشوند، فکری برای آنها کرده است و آن اینکه هر قانونی که در مملکت تصویب میشود باید نظارتی بر آن صورت بگیرد تا مغایرتی با قوانین حکومت و اسلام و مذهب رسمی کشور نباشد، باید فیلتری باشد تا افرادی که در رأس حکومت قرار است انجام وظیفه کنند، افرادی سالم و متعهد به قانون مملکت و قانون شریعت اسلام باشند. و این وظیفه بسیار مهم بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده است.
مهمترین وظائف شورای نگهبان
قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، برای شورای نگهبان وظايف گوناگونی را بیان کرده است. از ميان مجموعه وظايف شورای نگهبان، که از همه مهمتر است، سه مورد «نظارت بر قانون گذاری»، «تفسير قانون اساسی» و «نظارت بر انتخابات» دارای اهميت بسياری هستند و مباحث زيادی نيز در خصوص هر كدام وجود دارد.
در اینجا ما به یکی از وظائف شورای نگهبان اشاره میکنیم:
نظارت بر انتخابات
یکی از وظائفی كه در قانون اساسی برای شورای نگهبان در نظر گرفته شده است، نظارت بر انتخابات میباشد. فلسفه نظارت بر انتخابات، مقابله با جرايم و تخلفات انتخاباتي و صيانت از آرای مردم است. شورای نگهبان مطابق اصل قانون اساسی نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، رياست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همه پرسی را بر عهده دارد. نظارت شورای نگهبان بر انتخابات از طريق هيئت مركزی نظارت، هياتهای نظارت استانی و ساير هياتهای نظارت صورت میگيرد. شورای نگهبان برای انجام وظيفه نظارت بر انتخابات از اقشار و گروههای مختلف مردم استفاده مینمايد.[1]
پرسش: نظارت استصوابی چيست؟ و شورای نگهبان چرا نظارت استصوابی میكند؟
نظارت بر چگونگى و حسن اجراى فرآيندهاى قانونى - سياسى، در هر كشور به دو گونه قابل تصور است:
1. نظارت استطلاعى به نظارتى گفته مىشود كه ناظر، موظف است تنها از وضعيتى كه مجريان انجام مىدهند، اطلاع يابد. سپس بدون آنكه خود اقدام عملى كند و نحوه اجرا را تأييد يا رد كند، آنچه را مشاهده كرده به مقام ديگرى گزارش دهد. اينگونه نظارت _ كه صرفاً جنبه آگاهىيابى دارد _ به واقع حق همه شهروندان جامعه است و تفاوتى با نظارت ساير شهروندان ندارد؛ مگر از جهت امكان دسترسى به اطلاعات طبقهبندى شده. اينگونه نظارت را نظارت غيرفعال يا «Passive» نيز مىگويند.
2. نظارت استصوابى «استصواب» كه واژه عربى است با واژه «صواب» هم ماده است. «صواب» به معناى درست در مقابل خطا و «استصواب» به معناى صائب دانستن و درست شمردن است؛ مثل اينكه گفته شود: اين كار صحيح و بىاشكال است. در اصطلاح «نظارت استصوابى» به نظارتى گفته مىشود كه در آن ناظر، در موارد تصميمگيرى حضور دارد و بايد اقدامات انجام شده را تصويب كند تا جلوى هر گونه اشتباه و يا سوء استفاده از جانب مجريان گرفته شود. بنابراين نظارت استصوابى نظارت همراه با حق دخالت و تصميمگيرى است. اينگونه نظارت را نظارت فعال يا «Active» نيز مىگويند.[2]
به عبارت دیگر نظارت استطلاعی نظارتی است که شورای نگهبان حق دخالت در وضعیت کاندیداها را ندارد. کسانی که کاندید شدهاند اگر چه مجرم باشند، شورای نگهبان حق ندارد که از ورود اینگونه افراد در انتخابات جلوگیری کند. نهایت کاری که میکند این است که اینگونه افراد را به مراجع ذیصلاح گزارش میدهد.
اما نظارت استصوابی نظارتی است که قانون این حق را به شورای نگهبان میدهد که در حسن اجرای قانون و کسانی که در انتخابات شرکت کردهاند دخالت کند و از ورود افراد نا اهل و مجرم و یا کسانی که اعتقادی به دین و قانون مملکت ندارند جلوگیری کند. به عبارت بهتر نظارت استصوابی همانند فیلتری است که افراد را پالایش کرده و از ورود افراد ناباب جلوگیری میکند.
حال چرا ما این سئوال را مطرح کردیم که نظارت شورای نگهبان نظارت استطلاعی است یا استصوابی؟ به این جهت است که بعضی از جریانهای معاند نظام یا کسانی که اعتقاد آنچنانی به نظام اسلامی ندارند وقتی که دیدند بسیاری از افراد آنها توسط شورای نگهبان رد شده است یا از بیقانونی آنها جلوگیری کرده است نتوانستند این کار شورای نگهبان را تحمل کنند. لذا این شبهه را مطرح کردند که شورای نگهبان حق دخالت در انتخابات و یا جلوگیری از جریانهای سیاسی را ندارد نهایت وظیفه شورای نگهبان نظارت استطلاعی است نه نظارت استصوابی.
حال این سوال مطرح میشود که به چه دلیل شما میگوئید که نظارت شورای نگهبان نظارت استصوابی است نه استطلاعی؟
به نظر میرسد علت این امر به جایگاه رفیع و حساس شورای نگهبان در قانون اساسی برمیگردد:
قانون اساسی وظایف و مسئولیتهای سنگین و حساسی را بر عهدهی شورای نگهبان قرار داده است که در یک جملهی کوتاه میتوان گفت: مهمترین رسالت شورای نگهبان به عنوان یک نهاد رسمی، پاس داری و صیانت از جامعیت نظام، یعنی پاس داری از رهبریت، اسلامیت و جمهوریت است. نحوهی تحقق این مسئولیت در قانون اساسی در سه محور «حراست» از احکام اسلامی، «صیانت» از قانون اساسی و «نظارت» در جهت تحقق جامعیت نظام بیان گردیده است.[3]
در اصل 99 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همه پرسی را بر عهده دارد». با توجه به این اصل، میتوان به دلایل مختلف، نظارت شورای نگهبان را استصوابی دانست که ما به یکی از آن دلایل اکتفا میکنیم:
از این اصل استفاده میشود که این نظارت عام و استصوابی است و به قول یکی از صاحبنظران، از کلمهی «برعهده دارد» چنین استفاده میشود: "بیان کنندهی حق بر عهدهی شورای نگهبان است؛ بنابراین، این نظارت باید ضمانت اجرایی نیز داشته باشد؛ فلذا این نظارت باید استصوابی باشد. مسؤولیت است، یعنی مسؤولیت نظارت[4]
پس مشخص شد که به خاطر جایگاه بلند شورای نگهبان و صیانت از قانون اساسی کشور، و همچنین صیانت از حق و حقوق ملت ایران و همچنین حفظ و نگهداری قانون شرع اسلام، اقتضا میکند که نظارت شورای نگهبان نظارت استصوابی یعنی نظارتی همراه با حس مسئولیت و ضمانت اجرائی درست و جلوگیری از مفاسد باشد.
_________________
پینوشت:
[1]. سایت پژوهشکده شورای نگهبان
[2]. سایت پرسمان دانشجوئی: http://www.siasi.porsemani.ir/node/1815 .
[3]. روابط عمومی شورای نگهبان، شورای نگهبان در کلام ولایت، (دفتر نظارت و بازرسی استان قم، چاپ اول، 1380)، ص 6 ـ 7.
[4]. محمد رضا مرندی، «تأملی در مبانی و ادلهی نظارت استصوابی»، مجموعه مقالات، نظارت استصوابی، (تهران: نشر افکار، چاپ اول، 1378)، ص 56.