اهمیّت شادی و نشاط در سیره اهل‎بیت «علیهم‎السلام»

14:38 - 1391/11/23

شادی و نشاط یک ضرورت بوده و جزء نیازهای طبیعی و فطری انسان است و چون خداوند انسان را آفریده و به تمام نیازهای روحی و روانی وی آگاه است و قوانین و شریعت‎هایی را که برای هدایت بشر می فرستد متناسب با نیاز وی بوده؛ لذا در دین مبین اسلام، تاکید فراوانی به نشاط و شادی شده است.

شهدا

شادی و نشاط یک ضرورت بوده و جزء نیاز های طبیعی و فطری انسان است، چه کسی را می توان یافت که منکر چنین نیازی باشد، و از آنجا که شادی و سرور، ناکامی و ناامیدی و ترس و نگرانی را از روح انسان می زداید این خود نشان از نیازمندی انسان به این مساله مهم بوده و برای اینکه انسان زندگی موفق و پر انرژی داشته باشد چاره ای جز شادکامی و بهجت و نشاط ندارد و از طرفی چون خداوند انسان را آفریده و به تمام نیازهای روحی و روانی وی آگاه است و قوانین و شریعتهایی را که برای هدایت بشر می فرستد متناسب با نیاز وی بوده لذا در دین مبین اسلام تاکید فراوانی به نشاط و شادی شده است.

اهمیت شادی و نشاط در سیره پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله وسلم» و ائمه اطهار «علیهم السلام»:
اسلام دین طبیعت و فطرت بشر بوده و در نگاهی فراگیر تمامی نیازهای طبیعی انسان را در نظر گرفته است و دستورات و احکام خویش را بر پایه مصلحت، سود، زیان و مفسده بیان فرموده است و تنها مکتبی است که منحصر به زمان و مکان خاصی نیست و قوانین آن برای تمامی زمانها و مکانها بوده و در هر دوره ای پاسخگوی نیازهای بشر و جوامع بشری بوده، و برای افراد عالم برنامه ی سعادت بخشی ارائه می دهد و چنان جامع و کامل است که به تمام نیازهای روحی و روانی و جسمی انسانها توجه دارد.
پیشوایان دینی با تکیه بر پشتوانه ی عظیم وحی و قرآن، گنجینه ای پر بها از معارف را برجای گذاشته اند که این میراث ماندگار پاسخگوی تمامی نیاز های بشر امروزی بوده است از این نیازها که یک نیازی طبیعی در سرشت آدمی است، نیاز به شادی و سرور و سرخوشی است و متناسب با سرشت آدمی و مصالح و منافع وی برای این امر دستورات و برنامه هایی را ارائه فرموده اند و بر آن نیز تاکید دارند تا جایی که حضرت رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله و سلم) فرمودند: « إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ.» «براستى كه بهترین اعمال بسوى خداوند عز و جل وارد ساختن سرور و خوشحالى است بر مؤمنین.» (کافی ج2 باب ادخال السرور فی قلوب المومنین حدیث 4 )
یا در روایتی دیگر می فرمایند :« مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ.»«هر كس مؤمنى را شاد و خوشحال سازد پس براستى كه مرا خوشحال ساخته، و هر كس مرا خوشحال سازد براستى كه خدا را خوشحال نموده.»(همان حدیث 1)
در این روایت و روایات فراوان برای کسی که مومنی را خوشحال بکند و نشاط و فرحی را برای وی به ارمغان آورد اجر و ثوابی بس بزرگ وعده داده شده و بر این امر خیلی سفارش شده است تا جایی که در متون روایی ما شیعیان مولفان این متون بابی جدا گانه باز کرده اند به نام ادخال السرور علی المومنین (شاد کردن مومنان).
در روایاتی دیگر شاد بودن و دوری از کسالت و تنبلی را از نشانه های مومن بیان داشته اند از آن جمله  اینکه امیر المومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ ... مومن شادی و سرورش در صورتش نمایان است(نهج البلاغه قصار 339)
یا در روایتی که امام صادق (علیه السلام) در آن لشکریان عقل و جهل را بیان می کنند نشاط و سرور را جزء لشکریان عقل و کسالت، حزن و اندوه را جزء لشکریان جهل بیان می کنند : «... وَ النَّشَاطُ وَ ضِدَّهُ الْكَسَلَ وَ الْفَرَحُ وَ ضِدَّهُ الْحَزَنَ وَ الْأُلْفَةُ وَ ضِدَّهَا الْفُرْقَةَ ...» « ... و خرمى و شادابى و ضد آن سستى و كسالت؛ و خوشدلى و ضد آن اندوهگینى؛ مأنوس شدن و ضد آن كناره گرفتن ... »(کافی جلد 1 باب جنود عقل و جهل حدیث 14)
شارحین در این باب می گویند: مقصود از جهل یا شیطان است و یا همان قوه‏ اى كه انسان را بكار زشت و گناه دعوت میكند و وسوسه مینماید و مراد بعقل هم قوه‏ ایست كه انسان را بفضائل و كارهاى نیك وامیدارد و لشكریان او هم در برابر لشكریان جهل صف كشیده و همیشه نفس انسان میدان معركه و محل زد و خورد و كارزار این دو صف میباشد.

نشاط و سرور که از لشکریان عقل می باشند می توانند در راه بندگی و عبودیت انسان را یار و مدد کار باشند و سستی و تنبلی و حزن هم که از لشکریان جهل اند در مسیر بندگی بازدارنده اند.

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر مدیر انجمن

کاربران محترم می‌توانند سوالات خود را از طریق لینک ذیل در انجمن ارسال نمایند تا از نظرات کارشناسان و کاربران انجمن پیرامون سوالشان مطلع گردند: http://www.btid.org/fa/node/add/forum