چکیده: تقوای سیاسی؛ یعنی هر کس که در کار سیاست است، سعی کند با مسائل سیاسی صادقانه و دردمندانه و از روی دلسوزی برخورد کند. سیاست به معنای پشت هم اندازی و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومی مردم، مطلوب اسلام نیست.
تقوا دارای ابعاد متعدد و گوناگونی مانند تقوای در مسائل فردی، اجتماعی، عاطفی، خانوادگی، عملی و تقوای سیاسی میباشد. متقی کامل و حقیقی کسی است که در همه این ابعاد تقوای الهی را مراعات نماید.
در زمینه تقوای سیاسی مقام معظم رهبری میفرمایند: «تقوای سیاسی؛ یعنی هر کس که در کار سیاست است، سعی کند با مسائل سیاسی صادقانه و دردمندانه و از روی دلسوزی برخورد کند. سیاست به معنای پشت هم اندازی و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومی مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاست یعنی اداره درستِ جامعه؛ این جزو دین است. تقوای سیاسی، یعنی انسان در میدان سیاست، صادقانه عمل کند».[1]
در واقع اسلام دین سیاست است منتها آنچه که در این زمینه اهمیت فوق العادهای دارد خدا را در نظر گرفتن، و رعایت مسائل اخلاقی است تا اداره جامعه دچار بحران نگردد.
بر اساس همین تقوای سیاسی بود که وقتی برای تعیین خلیفه سوم، شورایی متشکل از امیرالمومنین (علیه السلام)، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص، عبدالرحمن بن عوف و عثمان تشکیل شد و بعد از کنار رفتن عدهای به نفع دیگری و باقی ماندن حضرت امیر (علیه السلام)، عبد الرحمن بن عوف و عثمان، عبدالرحمن بن عوف به حضرت علی (علیه السلام) گفت: «با تو بیعت میکنم به شرط آنکه به کتاب خدا و سنت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و سیره دو خلیفه پیشین رفتار کنی» امام فرمود: «به کتاب خدا و سنت پیامبر و آنچه وظیفه دارم عمل میکنم.» عبدالرحمن همین سه شرط را با عثمان مطرح کرد، عثمان پذیرفت و در نتیجه به عنوان خلیفه سوم انتخاب شد.[2]
این جریان به روشنی نشان میدهد امیرالمومنین (علیه السلام) حاضر نشدند برای به دست آوردن خلافت، افکار عمومی را فریب دهد و برخلاف عقیده خود یک وعده دروغ بدهد، و این یعنی تقوای سیاسی.
بر اساس همین تقوای سیاسی بود که مولی الموحدین علی (علیه السلام) در بیانی میفرمایند: «لَوْ لَا التُّقَى لَكُنْتُ أَدْهَى الْعَرَب [3] اگر تقوا دست و پای مرا نمیبست، از همه آحاد و مکاران عرب، مکر و حیله را بهتر بلد بودم». و در جای دیگر میفرمایند: «وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَى مِنِّي [4] به خدا قسم معاویه از من زرنگتر نیست».
این جملات و سیره امیرالمومنین (علیه السلام) نشان میدهد که آن حضرت برای اداره حکومت هیچگاه متوسل به کارهای خلاف، وعدههای دروغین، تهمت زدن، رشوه، تملق و... نمیشدند. کارهایی که دشمنان آن حضرت به راحتی انجام میدادند.
حتی اگر جایی چند نفر برای تصدی پستی کاندید شده باشند و در این میان کسی هست که نسبت به دیگران واقعا اصلح است و معیارهای لازم را دارد، تقوای سیاسی ایجاب میکند:
اولا: مردم به آن شخص اصلح رأی دهند.
ثانیا: حتی رقیب یا رقبا وقتی به اصلحیت آن شخص پی بردند، باید تمام تلاش خود را برای انتخاب شدن او انجام دهند. نه اینکه دست به کارهای غیر اخلاقی بزنند تا به هر نحوی شده خود رأی بیاورند که حضرت امیر (علیه السلام) در این راستا میفرمایند:
«مَنْ تَقَدَّمَ عَلَی قَوْمٍ وَ هُوَ یَرَی فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَفْضَلَ فَقَدْ خَانَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ المُؤمِنینَ [5] هرکس خود را در جامعه بر دیگران مقدم بدارد، در حالی که بداند افراد لایقتر از او هستند، قطعا او به خدا و پیامبر و مؤمنان خیانت کرده است».
بنابراین لازمه کار سیاسی مؤثر، داشتن تقوای سیاسی است تا در نتیجه مردم و جامعه به سمت و سوی ارزشهای متعالی سوق داده شوند و راه کمال و ترقی طی گردد.
..............................................
پینوشت:
[1]. دفتر حفظ و نشر آثارحضرت آیت الله العظمی خامنهای.
[2]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج31، ص400، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق.
[3]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط- الإسلامية)، ج8، ص24، دار الكتب الإسلامية، تهران،1407 ق.
[4]. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص318، هجرت، قم، 1414 ق.
[5]. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج8، ص291.
نظرات
اره پشت مردم که خوب دارن میندازن...!