چکیده: از آنجایی که بسیاری از جوانان و نوجوانان از منظر دینی و اخلاقی، آن قدر قوی و محکم نیستند که توانایی حفظ تقوا و خویشتنداری خود، در فاصله بلوغ تا ازدواج را داشته باشند، امکان مبتلا شدن آنان به انحرافات جنسی و بی اخلاقی اجتماعی و فردی بیشتر است.
متاسفانه شواهد نشان از این میدهد که سن ازدواج در جامعه ما، رو به افزایش است[1] و از طرفی، آستانه سن بلوغ جنسی نیز کاهش چشمگیری داشته است؛ در سالهای اخیر فاصله این دو رو به افزایش بوده است.
به عبارت دیگر؛ سطح بالای توقعات و انتظارت، ایدهآل گرایی و ناهنجاریهای اجتماعی، باعث تاخیر ازدواج جوانان شده است، امّا از آن طرف، غریز جنسی، به وسیله عوامل بیرونی- از قبیل الگوهای نامناسب رفتاری، عکسهای مبتذل و فیلمهای تحریک کننده سینمایی وارداتی و بعضا داخلی، دسترسی آزاد و بدون محدودیت به شبکههای ماهوارهای و اینترنت- که همه اینها با خود بلوغ زودرس را برای نوجوان به همراه دارد، سراسر وجود او را تسخیر کرده است. از آنجایی که بسیاری از جوانان و نوجوانان از منظر دینی و اخلاقی، آن قدر قوی و محکم نیستند که توانایی حفظ تقوا و خویشتنداری خود، در فاصله بلوغ تا ازدواج را داشته باشند، امکان مبتلا شدن آنان به انحرافات جنسی و بی اخلاقی اجتماعی و فردی بیشتر است.
از همین رو با توجه به شرایط فرهنگی جامعه امروزی، صریحا میتوان گفت: بالا رفتن سن ازدواج جوانان، یک مسأله حاد اجتماعی است و به اصطلاح جامعه شناسان میتوان از آن به عنوان یک "مسأله اجتماعی" یاد کرد.
متاسفانه باتوجه به عوامل مذکور در سالهای اخیر، انحرافات اخلاقی، هرزهگی، بی بندوباری جنسی و روابط پر خطر دختر و پسر در میان جوانان افزایش قابل توجهای داشته است. "کوهن" جامعه شناس غربی در این باره معتقد است؛ انحرفات و کج رویهای اخلاقی و اجتماعی جوانان از نظر نوع انگیزه با افراد بزرگسال تقاوت اساسی دارد.
او باتوجه به تحقیقاتی که در این حوزه به عمل آورده، معتقد است که افراد بزرگسال و افرادی که نقششان در خانواده و جامعه احراز شده است، اگر دست به عمل خلاف بزنند؛ مثلا اقدام به خودزنی، خودکشی، روابط جنسی با دیگران و ... بکنند، ممکن است به خاطر فشارهای اقتصادی، عدم رضایت از زندگی و یا فزون خواهی باشد، ولی بخش عمده انحرافات اخلاقی و جنسی جوانان و نوجوانان ریشه در نیازهای واقعی عاطفی و جنسی آنان دارد. به عبارت بهتر؛ جوانان به خاطر محرومیت و فراهم نشدن شرایط ارضای مناسب و مشروع نیازهای عاطفی و جنسی خود به جستجوی راههای دیگر برای رسیدن به خواستهها و آرزوهای خود دست میزنند.[2]
دشمنان و مهاجمان فرهنگی در حوزه جنگ نرم، با آگاهی شناخت دقیق از وضعیت و ویژگیهای سنی، عاطفی و روانی جوانان و نوجوانان و همچنین شناخت شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه، تلاش کردهاند از این نیاز طبیعی انسان جهت تحقق نیات شوم خود حداکثر سوءاستفاده را بکنند.
در آموزههای دینی، فراوان بر به موقع ازدواج کردن دختران تاکید شده است و هشدار داده شده که اگر به موقع در این زمینه اقدام نشود، از گمراهی و فساد ایمن نخواهند بود: «وَالّا لَم یُؤمَن عَلَیهِنَّ الفِتنَة»[3]
با توجه به آمارهای ارائه شده از سوی مسئولان در زمینه انحرافات و کج رویهای اخلاقی جوانان، از همین جا میتوان به راز تاکید ائمه(علیهمالسلام) مبنی بر ازدواج به هنگام جوانان پی برد و معلوم میشود که چرا در روایات، فراوان توصیه شده است والدین در این امر، خود اقدام کنند.
البته در احادیث اهل بیت(علیهمالسلام) به سن خاصی برای ازدواج اشاره نشده است، بلکه از نوع بیان آنها، میتوان برداشت کرد که سن ازدواج، در آغاز جوانی است.[4] بنابراین از روایات میتوان استفاده کرد که سن پایه برای ازدواج، بعد از بلوغ است و اگر فرد به ازدواج نیاز داشته باشد، به گونهای که ترک آن باعث به گناه افتادن شود، ازدواج در این سن واجب میگردد.
بر اساس شواهد تاریخی نیز ازدواج ائمه(عليهم السلام) در سنین قبل از بیست سالگی بوده است. این بزرگواران در مورد فرزندانشان هم همین شیوه را اتخاذ کردهاند و نوعاً قبل از بیست سالگی زمینه ازدواج فرزندانشان را فراهم میکردند.[5] لذا از آنجا که عمل و سیره معصومان(عليهمالسلام) برای ما الگو و حجت است، برای تعیین سن ازدواج نیز میتوانیم سیره آن بزرگواران را به عنوان یک هنجار دینی در نظر بگیریم.
به هر حال در این باره، چه عرف جامعه، معیار قرار داده شود و چه سیره و رفتار معصومان، در هر دو صورت، سن ازدواج جوانان، افزایش و رشد قابل توجه و معناداری داشته است.
پینوشت:
[1]. نگاهی به آمارها نشان میدهد؛ میانگین سن ازدواج زنان با تحول عمدهای روبهرو شده است و در سالهای ۱۳۴۵ تا سال۱۳۸۵ همواره با افزایش تدریجی همراه بوده و این افزایش در یکی دو دهه اخیر شتاب بیشتری داشته است، به طوری که سن ازدواج زنان در ایران در سال ۱۳۴۵، ۱۹ سال، در سال ۱۳۵۵، ۲۰ سال، در سال ۱۳۶۵، ۲۱ سال، در سال ۱۳۷۵، ۲۲ سال و در سال ۱۳۸۵، ۲۳/۵ سال بوده و میانگین سن ازدواج دختران از ۱۸ به ۲۸ سال رسیده است. سن ازدواج برای دختران و پسران را به سه بخش بههنگام، زودهنگام و دیرهنگام تقسیم میشود؛ محدوده سن بههنگام برای دختران ۱۵ ـ۲۷ و برای پسران ۱۸ـ۳۰ و محدوده سن دیرهنگام برای دختران، بالای ۲۷ سال و برای پسران، بالای ۳۰ سال است. در حال حاضر ۴۳هزار نفر از دختران مجرد در مقطع سنی بزرگتر از ۳۵ سال قرار دارند که در صورت بیتوجهی به وضعیت آنان، در آینده نزدیک فشار اجتماعی سنگینی به بدنه جامعه وارد میشود.[پایاننامه کارشناسی ارشد، «بررسی رفتار فردگرایانه و جمعگرایانه به تفکیک جنس در تأخیر ازدواج»، سمیرا فرهمند بیگی، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزی]
[2]. مقاله؛ «تحلیل روانشناختی افزایش سن ازدواج و نقش آن در انحرافات اخلاقی»، محمد صادق شجاعی، مجله معرفت ادیان و عرفان، شماره۹۷، دی ۱۳۸۴، ص۴۷
[3]. بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۲۳
[4]. وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۶۱
[5]. فرازهایی برجسته از سیره امامان شیعه، ج۲، ص۲۸-۲۹
نظرات
این چیزهایی که نوشتی سال 97 دیگه خاطره شده ، چقدر هرسال درخشان تر از پارسال!