چکیده: هخامنشیان پیرو دین زرتشتی نبودهاند، بلکه آنها مزدا پرست بودند و آیین مزداپرستی غیر از آیین زردشتی است. مستندات فراوانی نیز بر زرتشتی نبودن آنها وجود دارد که بسیاری از محققان بر آن صحه گذاشتهاند.
یکی از عناصری که ملیگرایان متعصب را در برابر دین اسلام قرار داده است، دیدگاه ناسیونالستی آنها در باب دین است که همواره سعی میکنند دین را ملی نشان دهند و دین اسلام را دین اعراب بیابانگرد، و دین زرتشت را دین ایرانیان متمدن جلوه دهند. یکی از ابزارهای تبلیغاتی آنان در این راه این است که دین زرتشت را به عنوان دین ملی ایرانی در کنار امپراطوری عظیم هخامنشی قرار میدهند تا از کنار هم قرار گرفتن دیانت زرتشتی و سیاست و عظمت امپراطوری هخامنشی در اذهان عامه مردم اینگونه القاء شود که دین زرتشی مایه قدرت و فرهنگ و تمدن ایرانیان پیش از اسلام بوده است که با حمله اعراب بادیه نشین مسلمان به ایران این تمدن غنی نابود گشته است و باید برای بازیابی چنین فرهنگ و تمدن غنی، با نابود کنندهی آن یعنی اسلام، مقابله کرد.
اما باید هشیار بود که اصلا دین زرتشتی، دین رسمی امپراطوری هخامنشی نبوده است. روشن است که آنها میخواهند با قرین ساختن دین زرتشت و سلسله قدرتمند هخامنشی در سوء استفادهای آشکار، قدرت و تمدن ایرانی را به نفع دین زرتشت مصادره نمایند تا بتوانند در تبلیغات خود بر علیه اسلام از آن بهره ببرند.
هخامنشیان، زرتشتی نبودند
محققان باستانشناس با تمام کوشش و تحقیقاتی که تاکنون انجام داده، نتوانستهاند به صورت یقینی دین هخامنشیان را تشخیص دهند. در این میان، دانشمندان بزرگی همچون «امیل بنونیست» ، «هنریک ساموئل نوبری» ، «آرتور کریستنسن» ، «مهرداد بهار» ، «عبدالحسین زرینکوب» ، «گئو ویدنگرن» و «رومن گیرشمن» با ارائه مستنداتی چند، در صدد اثبات آن هستند که آئین هخامنشیان، مزداپرستی بوده است نه دین زرتشت. «مزدیسنا» [مزدا پرستی] غیر از آئین زرتشت است.
آئین مزداپرستی غیر از دین زرتشت بوده است
روزگاران درازی پیش از پیدایش زرتشت، ایرانیان عقاید مذهبی مشخصی داشته و اهورامزدا را به عنوان خدای بزرگ ستایش مینمودند.[1] مزداپرستی قدیمتر از دین زرتشت است. مزدا خدای قبیله یا ملتی معین نیست و خدای عالم و پروردگار بنیآدم است.[2] وابستگی میان اهورامزدا و آیین زرتشت آنچنان نزدیک است که بسیاری چنان میپندارند که پرستش این خدا از دین زرتشت سرچشمه گرفته است ولی دلایل بسیاری در دسترس است که نشان میدهد اهورامزدا ایزدی بسیار کهن است و زرتشت در دینآوری خود از این نام برای نامیدن خدای یگانه استفاده کرده است.
در حقیقت، سه ایزد مهم به نامهای «مزدا» «میتراورنه» و «آناهیتا» پیش از زردتشت در میان ایرانیان مورد پرستش واقع میشدند که زرتشت یکی از این اهورهها را به نام ایزد بزرگ کیش خویش معرفی نموده است. گرچه هر زرتشتی مزدا را میپرستد، ولی لزوما هر مزدا پرستی، زرتشتی نیست؛ چرا که مزدا نام خدای اعظم ایرانیان پیش از زرتشت بوده و زرتشت همان نام را برای خدای کیش خویش برانگیخته است.
لازم به یادآوری است که گاه اتفاق میافتد که آیینی نو، نامهای کهن را مفهوم تازه میبخشد. نام مجرد «مزدا» باستانیتر از دین زرتشت است و حتی نقش اساسیای که در مزدیسنا به عهدهٔ این ایزد محول شدهاست نیز از طریق نوآوری زرتشتی نیست بلکه به دوران قبل از زرتشت برمیگردد. صفت مزدیسنه [مزداپرست] که در پاپیروسهای آرامی زمان هخامنشی آمده دلیلی بر زرتشتی بودن هخامنشیان نمیتواند باشد چنانکه ذکر نام اهورامزدا در سنگ نبشتهها نیز دلیلی برای این امر محسوب نمیشود. در سنگنبشتههای هخامنشی نه تنها به زرتشت بلکه به هیچ مطلب دیگری که بتواند این سنگ نبشتهها را رنگ زرتشتی دهد، اشاره نشدهاست.[3] در ساختهای بنیادین دین هخامنشیان یک اصطلاح ویژه محفل زرتشت هم وجود ندارد، اندیشههای ویژه از گونهٔ گاتها هم وجود ندارد، یک باور و یا کاربرد ویژهٔ دین زرتشتی نیز وجود ندارد.[4]
چند دلیل بر زرتشتی نبودن هخامنشیان
1. در نوشتههای بازمانده از هخامنشیان مطلقاً هیچ نامی از «زرتشت» برده نشده و این اعجابآور است که مردمی که تحت آیین پیامبری زندگی میکنند کوچکترین نامی از پیامبرشان در آثارشان نباشد.
2. نه در سنگ نبشتهها نه در لوحهها و نه در نوشتههای تاریخ نویسان باستانی از «اوستا» به عنوان کتاب آسمانی هخامنشیان یاد نرفته و به تعالیم آن اشاره نشده است.
3. بنابر نوشتههای «گاتها» زرتشت یکتاپرستی را ترویج میکرده است در صورتیکه در در آثار به جا مانده از دورهٔ هخامنشی از خدایان متعدد سخن رفتهاست.
4. زرتشت انجام قربانی را در مراسم مذهبی منع کرده است در صورتیکه در بین هخامنشیان قربانی کردن برای خدایان رایج بودهاست.
5. زرتشت نوشیدن مادهای سکرآور به نام «هوم» را منع کرده است در صورتیکه نوشیدن هوم در مراسم مذهبی هخامنشیان رواج داشته است.
6. بنابر اصول مسلم آئین زرتشت دفن مردگان در خاک و آلودن خاک در طول تاریخ این مذهب ممنوع بودهاست ولی مردم و شاهان هخامنشی مردگان خود را گورهای فردی و خانوادگی دفن میکردند و به همین علت است که آرامگاههای شاهان هخامنشی برجا مانده، ولی کوچکترین اثری از آرامگاههای شاهان ساسانی که بدون شک زرتشتی بودهاند، برجا نمانده است.
7. بین نامهای شاهان هخامنشی و اساطیر دین زرتشتی هیچ رابطهای وجود ندارد، تنها نام ویشتاسپ، پدر داریوش یکم با نام حامی زرتشت یکسان است که این را نیز به متداول بودن نام ویشتاسپ در بین ایرانیان میتوان ارتباط داد.
8. نامی از نامهای اوستایی در کتیبهها و الواح پارسی و ایلامی برده نمیشود، به همین علت معلوم است که آیینها و جشنها و اعمال مذهبی آنان به غیر از زرتشتیان بوده است با تمام سعیای که شده، هنوز ثابت نشده که «گاهشماری اوستایی نو» در زمان هخامنشیان رواج داشتهاست.
9. از اصطلاحات ویژه زرتشتی مانند اَمشاسپَندان، سِپَنتَه مَینِیو و اَنگرَه مینیو و دیگر عبارات در ادبیات بکار رفته در کتیبهها و لوحهای هخامنشیان اثری دیده نمیشود.
10. در توصیفی که هرودوت و مورخان یونانی دورهٔ هخامنشی از دین هخامنشیان کردهاند، هیچ اشارهای بر زرتشتی بودن هخامنشیان نشده است.[5]
11. پادشاهان هخامنشی هیچگاه برای گسترش دیانت زرتشتی تبلیغ نکردند.
بنابراین: از کتیبههایی که داریوش هخامنشی در آن از «اهوره مزدا» به عنوان خدای بزرگ و حامی سلطنت خویش نام میبرد[6] هرگز نمیتوان استنباط نمود که او پیرو دیانت زرتشتی بوده است چراکه گفته شد: مزدا تنها نام خدای زرتشتیان نبوده، بلکه نام مزدا به عنوان یکی از خدایان ایران باستان در قبل از دین زرتشت نیز وجود داشته است.
چند دلیل بر مزدیسنه بودن هخامنشیان
1. اشتراک در نام اهورامزدا به عنوان معبود در هر دو آئین.
2. اشتراک در نام مهر و ناهید که در آئین هخامنشیان به عنوان ایزد و در آئین مزدیسنا به عنوان فرشتگان از آنها یاد شده است.
3. پرستش و نیایش آتش و بر پا کردن آتشکده
4. باور به ارته یا اشا[7]
5. اشتراک در نگرش در مورد آفرینش. در سنگنبشتههای هخامنشی؛ آفرینش به صورت گام به گام است که قابل تطبیق با گاهانبار در آئین مزدیسنا است.[8]
البته اینکه میگوییم: «هخامنشیان زرتشتی نبودند» بدین معنا نیست که اصلا دیانت زرتشی در آن زمان وجود نداشته است، بلکه در میان مردم عادی جامعه آن زمان، این دین بسی پیرو داشته است ولی دین زرتشت به عنوان دین حکومتی پذیرفته نشده بود.
در نتیجه: گرچه دین زرتشت در میان عامه مردم پیروانی داشته است اما هرگز نمیتوان اثبات نمود که پادشاهان هخامنشی نیز پیرو این دین بودند و آن را به عنوان دین رسمی پذیرفته و بر اساس آن سیاسات خود را اجرا مینمودند بلکه بر عکس، حتی ادله و مستندات فراوانی وجود دارد که آیین هخامنشیان کیش زرتشتی نبوده بلکه آنها مزدیسنا [مزدا پرست] بودند.
__________________________________________
پینوشت
[1]. منابع آریائی دین یهود و زرتشت، عباس آریانپور کاشانی، مجموعهٔ سخنرانیهای دومین کنگرهٔ تحقیقات ایرانی، ص۲۲۴.
[2]. معین، محمد. مزدیسنا و ادب پارسی. ج. ۱. چاپ سوم. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۵، ص57.
[3]. بنونیست، امیل. دین ایرانی بر پایهٔ متنهای مهم یونانی. ترجمهٔ بهمن سرکاراتی. چاپ دوم. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴، ص ۳۱ تا ۳۶.
[4]. نیبرگ، هنریک ساموئل. دینهای ایران باستان. ترجمهٔ سیفالدین نجمآبادی. چاپ سوم. تهران: مرکز ایرانی مطالعهٔ فرهنگها، ۱۳۵۹، ص۳۷۲.
[5]. ذکاء، یحیی، مجلهٔ بخارا، آذر ۱۳۷۷، شمارهٔ ۳، عنوان مقاله:آیا هخامنشیان زرتشتی بودهاند؟ ص ۲۶ و ۲۷.
[6]. متن کتیبه داریوش در شوش: «خدای بزرگ است اهورامزدا که آن آسمان را آفرید که این زمین را آفرید، که شادی را برای بشر آفرید، که داریوش را شاه کرد... اهورامزدا خدای بزرگی است برتر از تمام خدایان. او مرا آفریده، او مرا شاه کرد... اهورامزدا پشتیبان توانای من است و آنچه که او به من امر می کند بکنم به دست من انجام می شود؛ هر چه من کردم به فضل اهورامزداست».
[7]. ذکاء، یحیی، مجلهٔ هنر و مردم، شمارهٔ ۱۲۴ و ۱۲۵، عنوان مقاله: پرتوی نوین بر دین هخامنشیان، بهمن و اسفند ۱۳۵۱، ص۱۴ تا ۲۱.
[8]. صفایی، یزدان ،دو هفته نامه امرداد، شمارهٔ ۲۹۰، عنوان مقاله: آفرینش گام به گام در سنگنبشتههای هخامنشی، ۱۳۹۱، ص۵.