اکثر محققان، قائلند هخامنشیان پیرو دین زرتشت نبودند

11:10 - 1394/11/08

چکیده:اکثر محققان بر آن هستند که آیین دولتی هخامنشیان دین زرتشت نبوده است و مستندات بسیاری نیز نظریه آنها را همراهی می‌کند.

دین هخامنشیان

شاهان هخامنشی دارای آئین درباری ویژهٔ خود و دین دولتی خود بودند که با دستگاه سیاسی ایشان یکی بود؛ ولیکن با تمام کوشش‌ها و تحقیقات و مباحثاتی که تاکنون انجام شده، به شیوه‌ای راستین آشکار نشده‌است که دین درباری هخامنشیان چه دینی بوده‌ است؟
آيين و مذهب باستانی ايرانيان در عصر هخامنشیان به دليل فقدان منابع مستند تاريخی، ناشناخته باقی مانده است. در كتيبه‌های هخامنشی، تنها عناصر معدود مذهبی ديده مي‌شود. از جانب يونانيان نيز، تنها منبع قابل اطمينان، هرودت، مورخ آن دوره است، چرا كه آثار ساير مورخين نسبت به عصر هخامنشيان دارای تاخر زمانی است.

در سنگ‌نبشته بیستون بند پنجم، داریوش به روشنی گوید که «به خواست اهورامزدا من شاه هستم، اهورامزدا نیرو را به من سپرد». این سنگ‌بنشته آگاهی‌های چندان زیادی در مورد مسائل دینی آن زمان به ما نمی‌دهد. این سؤال مطرح است که آیا دینی که در این سنگ‌نبشته بازگو شده از گونهٔ دین زرتشتی است؟
هر یک از دانشمندان در مورد آیین رسمی هخامنشیان برای خود دلایلی یاد کرده و در جهت صحت و اثبات نظر خویش، دلایل و مستنداتی آورده‌اند.

بسیاری از دانشمندان بزرگ همچون «امیل بنونیست»، «هنریک ساموئل نوبری»، «آرتور کریستن‌سن»، «مهرداد بهار»، «عبدالحسین زرین‌کوب»، «گئو ویدن‌گرن»،[1] «رومن گیرشمن» «هارله»، «فریدریش فون اشپیگل»، «دارمستتر»، «جیمز هوپ مولتن» و «آنتوان میه» با احتیاط بسیار آن را دین زرتشتی ندانسته‌اند و بر آن هستند که هخامنشیان پیرو آیین مزدیسنی [مزدا پرستی] هستند.
و برخی از محققان نیز _ همچون «نورا الیزایت مری بویس» «ایگور دیاکونوف» «ماریان موله» «نولدکه»، و «هرتسفلد» _ هخامنشیان را پیرو آیین زردتشتی بر شمردند.

و تعدادی نیز قائل به تفصیل شدند و می‌گویند: شاهانِ پس از داریوش هخامنشی، به دین زرتشتی گرایش یافتند. و برخی از دانشمندان نیز در کل، نظری در این مورد ارائه ندادند و به اصطلاح توقف نمودند.
در این میان، دانشمندان گروه اول که قائلند هخامنشیان مزدا پرست هستند نه زردشتی، مستندات بیشتر و محکم‌تری ارائه نموده‌اند که ما در این مطلب به برخی از مستندات آنها اشاره نمودیم. اکنون نظرات برخی از آنان را بیان می‌داریم:

نظر محققانی که هخامنشیان را زرتشتی نمی‌دانند:
برخی از پژوهشگران مانند بنونیست، مهرداد بهار، نیبرگ، گیرشمن و زرین‌کوب معتقدند که پادشاهان هخامنشی خود پیرو کیش کهن آریایی و چند خداپرستی با اعتقاد به برتری کامل یکی از خدایان به نام «مزدا» بودند. هرچند ممکن است که مردم در قلمرو حاکمیت آن‌ها به تدریج دین زرتشت را پذیرفته باشند.[2]

امیل بنونیست در زرتشتی ندانستن هخامنشیان پیشروی دیگر محققان بوده‌است. با توجه به روایات مورخان یونانی و سنگ‌نبشته‌های باقی مانده از زمان هخامنشیان هم از نظر باورها و عقاید و هم از نظر مراسم با آئین کهن ایرانی مطابقت دارد، آئینی که در ضمن پرستش اهورامزدا، ایزدان متعدد و نیروهای طبیعت نیز پرستش می‌شدند. این آیین به باورهای ودایی بیشتر از آیین زرتشت نزدیک است.[3] در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی نه تنها به زرتشت بلکه به هیچ مطلب دیگری که بتواند این سنگ‌نبشته‌ها را رنگ زرتشتی دهد، اشاره نشده‎است.[4]

هنریک ساموئل نیبرگ ایران‌شناس سوئدی، گفتگو و نظرات پیرامون زرتشتی بودن هخامنشیان را مملو از تعصب و خرافات حزبی میان دانشمندان عصر خویش دانسته و از این مباحث به عنوان یکی از دردناک‌ترین و گمراه‌کننده‌ترین گفتگوهایی که تاکنون در علوم انسانی روی داده، یاد کرده‌است.[5] نیبرگ عقیده دارد که در ساخت‌های بنیادین آیین هخامنشیان هیچ‌یک از ویژگی‌های اساسی آیین زرتشت دیده‌ نمی‌شود.[6]

نیبرگ می‌نویسد: «زمینه‌ی بنیادین دین هخامنشیان، آیین کهن آریایی بود اما در دین آن‌ها نوآفرینی در آیین کهن دیده می‌شود و دین آنان چیزی نو در تاریخ دین ایرانی و آریاییست. این سومین سازمان دینی بزرگ در کنار مهرپرستی و آیین زروانی مغان مادی، قبل از گسترش دین زرتشت است، روح این دین بیش از همه به مهرپرستی نزدیک بود. از خصوصیات آن این بود که هیچ روح پیامبرانه‌ای _ به هر گونه‌ی قابل تصور از مفهوم پیامبر _ تأثیر خود را در این دین به جا نگذاشته‌ بود. این آیین یک دین سیاسی بود که از سوی شاهان بزرگ و برای شاهان بزرگ آفریده شد. مفهوم‌های بنیادین این دین بدین صورت باز شناخته‌ می‌شوند که اهورامزدا خدای آسمانی بر همه چیز توانا و دانا و آفریننده‌ی آسمان و زمین به صورت خداوندی برتر از همه‌ی خدایان دیگر قرار گرفته‌است و شاهنشاه نماینده‌ی پیدای اهورامزدا در روی زمین است. او دارنده‌ی دادِ اهورامزداست و این در شخص فرمان‌روا جسمانیت پیدا می‌کند. این داد، مقیاس است برای نظم کشوری و اخلاق رعیت؛ این داد، ضامن یک زندگی خوشبختانه‌ی زمینی و پذیرفته شدن میان ارواح نیاکان پدران پس از مرگ است. این دین یک دین پرتوان ابتدایی بود. یونانیان از ستودن آن درنگ نمی‌کنند. این دین با ساختمان بسیار سادهٔ خود تأثیر بی‌اندازه قابل توجه‌ای در سراسر نقاطی که تحت نفوذ شاهنشاهی هخامنشی بود، گذاشته‌بود.[7]

در آثار کریستن سن تغییر عقیده‌ی او در مورد آئین هخامنشیان دیده می‌شود. کریستن سن نخست هخامنشیان را زرتشتی می‌دانسته‌ است و در کتاب مزداپرستی در ایران قدیم آورده‌است که «قبایل ایرانی که آیین زرتشت را پذیرفته بودند، در اراضی ایران پراکنده شدند و چون مشرق و مغرب این کشور را صحاری مرکزی آن از یکدیگر جدا می‌سازد، قبایل ماد و پارس که به جانب مغرب پیش آمده بودند تقریباً از نظر همکیشان خود، که در مشرق باقی مانده بودند، از نظر محو شدند. تکلم به زبانی که تقریباً نزدیک به زبان زرتشت باشد، خاص مردم مشرق بود و در همین قسمت است که قدرت انقلابی دین زرتشت بیشتر زنده مانده بود».[8] بعدها کریستن سن نظریه قبلی خود را رها کرده و نوشته است قبول این نظریه که "کیش زرتشتی پیش از مهاجرت بزرگ قبایل ایرانی منتشر شده، و مادها و پارسیان هنگامی که در نیمهٔ اول قرن نهم پیش از میلاد یا دیرتر شروع به حرکت به طرف ممالک غرب کرده بودند دین زرتشتی داشتند و بعدها در نتیجه دوری قبایل از یکدیگر صورت‌های متفاوت دین زرتشتی در تکامل است" از نظر اینکه زمان زرتشت را زمانی مؤخر از هزار سال پیش از میلاد مسیح دانسته می‌شود، مشکل است. اکنون نظریه بنونیست قانع کننده‌تر به نظر می‌آید. آئین هخامنشیان زرتشتی نیست بلکه آیین قدیم ایرانی است.[9]

عبد الحسین زرین‌کوب نیز گوید: «دوران هخامنشی نه مغان دین زرتشتی داشتند و نه خانوادهٔ سلطنتی و با توجه به نقشی که مغان در اجرای مراسم مذهبی پارسی‌ها داشتند و با در نظر گرفتن این نکته که آیین خاندان هخامنشی ممکن نیست با عقاید طبقات عامه طوایف پارسی مغایرت واقعی داشته‌ باشد، پیداست که درین ادوار هنوز دین زرتشتی در بین پارسی‌ها نفوذ نداشته ‌است».[10]

دلائل بسیار زیاد و فراوانی وجود دارد که نظریه این گروه را تایید می‌کند:
از جمله‌ی آن دلائل، به خاک سپردن پیکر شاهان هخامنشی است که در دین زرتشتی دفن میت از گناهان بسیار بزرگ به حساب می‌آید؛ چراکه آنها چهار آخشیج [عنصر] را پاک می‌دانند و آلوده کردن این چهار عنصر از بزرگ‌ترین گناهان در دین زرتشت محسوب می‌شود؛ از این‌رو دفن میت در خاک را موجب آلودگی آن بر می‌شمارند، لذا مردگان خود را بر روی برج‌های خاموشی قرار می‌دادند تا حیوانات درنده آنها را بدرند و سپس استخوان‌های مردگان را در استودان‌ها قرار می‌دادند. اما بنا به گفته هرودت، فرمان‌روایان هخامنشی خود را در موم می‌پوشاندند و گورها را در تخته سنگ‌ها حفر می‌کردند.[11]

در نتیجه: آیین دولتی هخامنشیان طبق نظر اکثر محققان، آئین زرتشتی نبوده است. لذا ملی‌گرایان که بر طبل باستانگرایی می‌کوبند نمی‌توانند شکوه و عظمت امپراتوری هخامنشی را به‌ جهت تدین به دین زرتشتی بدانند. ملی‌گرایان همواره با دیدگاه ناسیونالیستی خویش دین زردتشت را ملی نشان داده و شاهان قدرتمند هخامنشی را نماد این دین و مبلّغ آن در گستره‌ی امپراتوری جلوه می‌دهند و آموزه‌های این دین را موجب شکوه و عظمت ایران باستان می‌شمارند.

__________________________
پی‌نوشت
[1]. ندیم، مصطفی. «معرفی و بررسی کتاب دین‌های ایران باستان، اثر پرآوازهٔ ویدن گرن». ماهنامهٔ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا (تهران)، ش. ۱۸، فروردین ۱۳۷۸، ص37.
[2]. گری، لوییس، «هخامنشیان و دین زرتشت»، مجلهٔ رشد آموزش تاریخ، ترجمهٔ حسین حیدری، تهران، ش۱۲، بهار و تابستان۱۳۸۲، ص22.
[3]. بنونیست، امیل، دین ایرانی بر پایهٔ متن‌های مهم یونانی، ترجمهٔ بهمن سرکاراتی، چاپ دوم، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴، ص۲۱ تا ۲۳.
[4]. همان، ۳۱_۳۶.
[5]. نیبرگ، هنریک ساموئل، دین‌های ایران باستان، ترجمهٔ سیف‌الدین نجم‌آبادی، چاپ سوم، تهران، مرکز ایرانی مطالعهٔ فرهنگ‌ها، ۱۳۵۹، ص355.
[6]. همان، ص372؛/ و ذکاء، یحیی، «پژوهش: آیا هخامنشیان زرتشتی بوده‌اند؟» بخارا (تهران)، ش۳، آذر ۱۳۷۷، ص۲۶ و ۲۷.
[7]. نیبرگ، دین‌های ایران باستان، پیشین، ص۳۷۳.
[8]. کریستن سن، آرتور. مزداپرستی در ایران قدیم. ترجمهٔ ذبیح‌الله صفا. چاپ سوم. تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۵۷، ص55.
[9]. کریستن سن، آرتور. کیانیان. ترجمهٔ ذبیح‌الله صفا. چاپ پنجم. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸، ص9.
[10]. عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ مردم ایران، ایران قبل از اسلام، ص۱۹۵ و ۱۹۶.
[11]. ژاک دوشن گیمن، دین ایران باستان، مترجم: رویاء منجم، تهران، نشر علم، 1385ش، چاپ دوم، ص151.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 4 =
*****