غیبت امام زمان سری از اسرار الهی!

08:00 - 1394/11/14

در ميان تمام مذاهب اسلامی، اعتقاد به مهدی موجودِ موعود، ويژه شيعيان اهل‏بيت (عليهم‌السلام) است و همين باور عميق سبب پويايی و پايايی حيات شيعه است؛ و این اعتقاد بر اساس فرموده حضرت ختمی نبوت‏ (صلی‎الله‎عليه‎وآله‌) و گفتار اهل‌بیت عصمت و طهارت (عليهم‌السلام) در اندیشه پیروان ایشان نقش بسته است.

مهدی موعود,سری از اسرار الهی، هانری کربن

در ميان تمام مذاهب اسلامی، اعتقاد به امام زمان حاضر، ويژه شيعيان اهل‏‌بيت(عليهم‌السلام) است و همين باور عميق سبب پويايی و پايايی حيات شيعه است؛ و این اعتقاد بر اساس فرموده حضرت ختمی نبوت‏(صلی‎الله‎عليه‎وآله‌) و گفتار اهل‌بیت عصمت و طهارت(عليهم‌السلام) در اندیشه پیروان ایشان نقش بسته است.[1] در ارزش این باور، به نکته‌ای از پرفسور هانری كربن می‌پردازیم، وی در این رابطه می‌گویند: «در ميان تمام اديان و مذاهب ملل جهان، تنها شيعه است كه مكتبی حیات‌بخش و قابل‌عرضه دارد. آنان معتقدند كه رابطه انسان با خدا هرگز قطع نمی‏‌گردد و همواره انسان كاملی از ميان خود انسان‏‌ها و هم‌نوع آنان وجود دارد كه ولی‌الله مطلق و واسطه فيض ميان خلق و خالق است و اين ولی اعظم الهی انسانی حی و حاضر است».[2] اکنون با توجه به این مقدمه، جا دارد که به بررسی علت غیبت امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشريف) بپردازیم.

در روایات درباره غیبت امام عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشريف) ادله مختلف بیان‌ شده است که به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از آن‌ها دلیل اصلی اختفا ایشان نباشد. چون بر پایه برخی روایات دوران غیبت سری از اسرار الهی است.[3] این مطلب ما را به این نکته رهنمود می‌کند که این‎گونه نیست که دوران غیبت فقط به‌عنوان جزا و عقاب برای مؤمنین باشد که رعایت حال حضرت را نکرده‌اند، یا به‌عنوان این‌که غیر مومنین آمادگی نداشته‌اند خداوند «حجّتِ خویش» را غایب کرده است گرچه طولانی شدن غیبت آن حضرت بر خواسته از این رفتارها است و محروم شدن از ایشان به سوء اختیار بندگان برمی‌گردد.

با توجه به این مطالب اگر در روایات، ظلم یا ترس از بندگان به‌عنوان یکی از علت‌های طولانی شد غیب بیان گردیده است [4] این به‌عنوان یک علت فرعی ‌مد نظر است. نه علت اصل غیبت؛ و الا دشمنان آن حضرت کوچک‌تر از آن هستند که در مقابل قدرت و قاهریّت حضرت حق بایستد، آن‌چنان‌که خداوند متعال دراین‌باره می‌فرماید «إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ [طلاق آیه 3] خدا فرمانش را به انجام رساننده است‏» و «اللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِه‏[یوسف آیه 21] خدا بر كار خويش چيره است‏» دشمن فقط می‌تواند با دشمنی‌اش آن نقشه الهی را این‎گونه پیاده کند و در واقع عامل پیاده شدن این برنامه الهی باشد به همین خاطر اگر انبيای الهی همانند حضرت يحيا(علیه‌السلام) گروه‌ گروه به شهادت می‏‌رسیدند و اگر اوليای ربوبی همانند اباعبدالله الحسین(عليه‌السلام) دسته‌ دسته به مصارع عشاق و مقاتل اوصيا می‌پيوستند، در عزم و اراده خلل‏ ناپذير حق تبديلی صورت نمی‌‏گيرد و در نظام تدوينی حق تغييری رخ نمی‏‌دهد، زيرا بر اساس حكمت طراحی‌شده و بر اساس زيبايی و اتقان اجرا می‌شود «اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ء [نمل آیه 88] خداوند که آفرینش خویش را استوار قرار داده است».

با توجه به این مقدمه، به این نکته راهنمایی می‌شویم که «اصل غیبت امام زمان» یکی از عظیم‌ترین، مراحل است که خداوند برای کمال انسانی و هدایت وی قرار داده است، آن‌چنان‌که روایات این نوع هدایت‌گری و به کمال رسیدن را به عنوانی یکی از سنت‌های الهی یاد می‌کند که در مورد دیگر پیامبران نیز رخ‌داده است.[5] به همین خاطر در روایات مختلف، از ائمه معصومین(علیهم‌السلام) نقل‌شده است که آرزو می‌کرده‌اند که در دوران غیبت حضورداشته باشند، آن‌چنان‌که از پیامبر اکرم(صلی‌الله‎علیه‌وآله) روایت‌شده است که مشتاق دیدار افرادی است که در این زمان زندگی می‌کنند و ایمان خویش را حفظ کرده‌اند.[6]

با توجه به این مطالب، در بحث اصل غیبت باید به این نکته توجه کنیم که اصل غیبت «عذاب» نیست، بلکه اصلِ غیبت یک «حقیقت کمالی» برای رشد انسانی است، ولی بر پایه روایات، این حقیقت کمالی بعد از ظهور حضرت ولی‌عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشريف) آشکار می‌گردد. آن‌چنان‌که امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «صاحب‌الامر، غيبتى دارد كه ناگزير اتفاق مى‏‌افتد و طرف‌داران باطل به شك مى‏‌افتند»
عرض كردم: «فدايت شوم! چرا چنين مى‏‌شود؟».
فرمود: «به خاطر چیزی که‏ ما اجازه نداريم آن را براى شما بازگو كنيم».
عرض كردم: «حكمت و فايده اين غيبت چيست؟»
فرمود: «حكمت غيبت او همان حكمت غيبت آن عده از حجت‌های خداست كه قبلاً از آن‌ها یاد شده است، حكمت اين غيبت نيز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد همان‏‌طور كه حكمت كارهايى كه خضر انجام داد تا قبل از جدا شدنش از حضرت موسى، معلوم نشد. اى پسر فضل! اين امرى الهى است و سرّ آن و جهات پنهانى آن نيز الهى و به خدا مربوط است و هنگامى‏ كه ما مى‏‌دانيم كه خداوند عزوجل حكيم است، قبول و اعتراف مى‏‌كنيم كه تمام‌ کارهایش عين حكمت و درستى است؛ هر چند كه علت و چرايى آن كارها براى ما روشن نشده باشد».[7]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت
[1]. ر.ک. الكافی (ط- الإسلامية) ج 1 ص 529.
[2]. ر.ک. امام مهدی (عج) موجود موعود نوشته آیت الله جوادی آملی - ص 106.
[3]. (کمال‌الدین و اتمام النعمة، ج 1 ص 288) فَقَامَ إِلَيْ رسول الله جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِلْقَائِمِ مِنْ وُلْدِكَ غَيْبَةٌ؟ - قَالَ رسول الله (صلی‎الله‎علیه‎وآله): إِي وَ رَبِّي! وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ، يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ «أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ، وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ»، مَطْوِيٌّ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ، فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فِيهِ فَإِنَّ الشَّكَّ فِي أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كُفْرٌ. ــ آنگاه جابر بن- عبدالله انصاری برخاست و پيش آمد و گفت: آيا قائمى كه از فرزندان توست غيبت دارد؟ فرمود: به خدا چنين است تا در آن غيبت مؤمنان بازشناخته شده و كافران نابود شوند، اى جابر! اين امر از امور الهى و سر‌ی از اسرار ربوبى و مستور از بندگان خدا است، مبادا در آن شک كنى كه شک در امر خداى تعالى كفر است.
[4]. (علل الشرایع ج 1 ص 243) قال رسول الله‏صلي الله عليه و آله و سلم: لابدّ للغلام من غيبة. فقيل له: ولم يا رسول الله؟ قال: يخاف القتل ــ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: چاره‏اى نيست براى آن نوجوان از غائب شدن. محضر مباركش عرض شد: چرا يا رسول اللَّه؟ حضرت فرمودند: چون خوف كشتنش مى‌‏باشد.
[5]. (إثبات الهداة، ج 3، ص 486، الرّواية 212) و عن حنّان بن سدير، عن أبيه، عن أبى عبد اللّه عليه السّلام قال: «إنّ للقائم منّا غيبة يطول أمدها.» فقلت له: «يابن رسول اللّه! و لم ذاك؟» قال: لأنّ اللّه عزّ و جلّ أبى الّا أن يجعل فيه سنن الأنبياء عليهم السّلام فى غيباتهم و إنّه لا بدّ له- يا سدير! ـ من استيفاء مدة غيباتهم‏ ــ حنان بن سدير به نقل از پدرش از امام صادق علیه‌السلام نقل مى‏كند كه فرمود: «قائم ما غيبتى دارد كه طولانى مى‏شود.» عرض كردم: «يابن رسول‌الله! علّت آن چيست؟» فرمود: «خداوند نمى‏خواهد اين امر انجام شود مگر اينكه تمام سنت‌هایی را كه پيامبران در غیبت‌هایشان داشته‏اند، در اين غيبت قرار دهد و اى سدير! بنابراين بايد تمام مدت مجموع غیبت‌های پيامبران، در اين غيبت وجود داشته باشد.
[6]. (بحارالانوار ج 52 ص 124) قَالَ رسول‌الله (صلی‎الله‎علیه‌وآله) ذَاتَ يَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ‏ اللَّهُمَّ لَقِّنِي إِخْوَانِي مَرَّتَيْنِ فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ أَ مَا نَحْنُ إِخْوَانَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَا إِنَّكُمْ أَصْحَابِي وَ إِخْوَانِي قَوْمٌ فِي آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ يَرَوْنِي لَقَدْ عَرَّفَنِيهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجَى يُنْجِيهِمُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ. ــ پيغمبر اكرم (صلّى‎اللَّه‎عليه‎وآله) روزى در مجمعى از اصحاب دو بار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنمايان. اصحاب عرض کردند: يا رسول‌الله (صلّى‎اللَّه‎عليه‎وآله)! مگر ما برادران شما نيستيم؟ فرمود: نه! شما اصحاب من هستید، برادران من مردمى در آخرالزمان هستند كه به من ايمان مى‏آورند، بااینکه مرا نديده‏اند. خداوند آن‌ها را بانام و نام پدرانشان، پيش از آنكه از صلب پدران و رحم مادرانشان بيرون بيايند، به من شناسانده است. ثابت ماندن يكى از آن‌ها بر دين خود، از صاف كردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانى، دشوارتر است؛ و يا مانند كسى است كه پاره‏اى از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آن‌ها چراغ‌های شب تار می‌باشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تیره‌وتاری نجات می‌دهد.
[7]. (اثبات الهداة، ج 3، ص 488، روايت 217) سمعت الصّادق جعفر بن محمّد عليهماالسّلام يقول: «إنّ لصاحب هذا الأمر غيبة لا بدّ منها، يرتاب فيها كلّ مبطل.»، فقلت له: «و لم؟ جعلت فداك!» قال: «لأمر لم يؤذن لنا فى كشفه لكم.» قلت: «فما وجه الحكمة فى غيبته؟» قال: «وجه الحكمة فى غيبته وجه الحكمة فى غيبات من تقدّم من حجج اللّه تعالى ذكره، إنّ وجه الحكمة فى ذلك لا ينكشف الّا بعد ظهوره، كما لم ينكشف وجه الحكمة فيما اتاه الخضر عليه‌السّلام الّا بعد افتراقهما. يابن الفضل! إنّ هذا الأمر من أمر اللّه و سرّ من سرّ اللّه و غيب من غيب اللّه و متى علمنا أنّ اللّه عزّ و جل حكيم، صدقنا بأنّ افعاله كلّها حكمة و إن كان وجهها غير منكشف.»

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 2 =
*****