چگونه در روز 22 بهمن، خون بر شمشیر پیروز شد؟

08:40 - 1394/11/21

چکیده:22 بهمن 57 روز پیروزی خون بر شمشیر، روز پیروزی ملت مستضعف بر حکومت 2500ساله شاهنشاهی است. این پیروزی شگرف قرن که تحیر جهانیان را به دنبال داشت عواملی داشت که باعث این پیروزی حیرت انگیز شد. یکی از عوامل آن اتحاد و یک‌پارچگی ملت و اطاعت کامل آنها به رهبری امام خمینی(ره) بود. از عوامل دیگر پیروزی انقلاب، رهبری آن به عهده عالمی وارسته و سیاستمداری تمام عیار به نام امام خمینی(ره) بود. از عوامل دیگر این پیروزی، فساد و تباهی بیش از حد سرمداران حکومت طاغوتی دولت شاهنشاهی ایران بود.

روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ روزی سرنوشت‌ساز برای تاریخ ایران و تاریخ انقلاب اسلامی، می‌باشد. روز ۲۲بهمن ۵۷ روز پیروزی ملت ایران با دست‌های خالی بر حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشهانی است. دولتی که از تمام اهرم‌های قدرت و ثروت و تسلیحات نظامی بهره می‌برد، اما در مقابل مردم شکست خورد. علاوه بر آن تمام دولت‌های استعماری کوچک و بزرگ از او تمام‌قد حمایت می‌کردند. اما چه شد که مردم مسلمان ایران با دست خالی به رهبری مردی الهی، از تبار روحانیت و از سادات جلیل‌القدر، به پیروزی رسیدند؟ پیروزی‌ای که تمام معادلات سیاسی بین‌المللی را به هم زد و خط بطلانی بر رژیم‌های استبدادی و پوشالی ابرقدرت‌ها کشید.
این پیروزی خون بر شمشیر علل گوناگونی دارد که ما به‌طور خلاصه به بعضی از آن‌ها می‌پردازیم:

۱. انقلاب، به رهبری امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه)
این مبارزه، حول محور یک رهبری مشخص و قاطع، جریان داشت که در طول دوران تاریخ بعد از اسلام، تا این روزگار، ملت ما چنین رهبری به خود ندیده بود. امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) با به دست گرفتن عنان قیام این انقلاب و پیروی قاطع ملت ایران از ایشان، در حقیقت یکی از مهم‌ترین آموزه‌های شیعه را به اجرا گذاشتند و آن چیزی نبود جز امامت و ولایت و رهبری، که باید در دست یک شخص عادل، اسلام‌شناس و متقی، به رهبری یکی از عالمان شیعی بعد از غیبت باشد. شیعه با ادله فراوان معتقد است که امام و رهبر جامعه، بعد از رسول خدا(صلی‌لله‌علیه‌وآله) باید به دست امامی پاک و معصوم باشد. اگر این امر ممکن نبود باید به دست شخصی باشد که بیشترین شباهت به امام معصوم را داشته باشد. و این شخص کسی نیست جز مجتهدی اسلام‌شناس و جهان‌شناس که به تمام امور جامعه آگاهی کامل دارد.

امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) دارای یک چنین ویژگی منحصر به فردی بود. ویژگی‌های خاص ایشان: اولا: اسلام‌شناس کامل، ثانیا: عالمی متقی و بسیار پرهیزگار، و ثالثا: شخصیتی سیاست‌مدار بود که به امور روزگار خود کاملا اشراف داشته است.
وقتی که مردم دیدند یک چنین شخصیتی با این ویژگی‌ها به مبارزه با طاغوت و فساد و تاریکی‌ها به‌پا خواسته است، به حمایت کامل از او برخواستند به‌خاطر اینکه شخیصت امام و شعارها و فریادهای وی، برای مردم بسیار آشنا بود؛ در منابر و مساجد بسیار شنیده بودند که رهبری جامعه باید به دست امام معصوم باشد و اگر نشد به دست عالمان و حدیث‌شناسان خبره باشد. شب و روز در مساجد از قیام امام حسین(علیه‌لسلام) بر ظالم عصر خود یزید شنیده بودند لذا وقتی که او قیام کرد، تمام این مفاهیم برای مردم ایران آشنا بود.

۲. اتحاد و یک‌پارچگی ملت
هیچ‌کس تردید ندارد که اتحاد و هم‌دلی معجزه می‌آفریند و بزرگ‌ترین موانع راه ترقی و پیشرفت را از سر راه بر می‌دارد. و قوی‌ترین دشمنان را نابود می‌سازد. خداوند متعال می‌فرماید: «وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَ لاَ تَفَرَّقُواْ [آل‌‌عمران/۱۰۳] به ریسمان الهی چنگ بزنید و هرگز از یکدیگر جدا نشوید و تفرقه نداشته باشید».
«و لاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ [انفال/۴۶] اختلاف و کشمکش نکنید که سست می‌شوید و دولت‌تان از بین می‌رود». امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرماید: «همگام با توده عظیم مردم (که پیرو سلطان عادل) هستند، باشید، زیرا دست (عنایت و کمک) خداوند با جماعت است و از جدایی و مخالفت بر حذر باشید زیرا جدا شدن از جماعت (حق) طعمه شیطان شدن است، چنان‌که گوسفندی که از گله جدا شود، خوراک گرگ خواهد شد».[1] و این اتحاد وقتی ثمربخش است که با هم‌دلی همراه باشد.

در جای دیگر امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «در صورتی که اجتماع دل‌های شما اندک باشد، در زیادی تعداد شما بی‌نیازی نیست[و این زیادی تعداد ثمربخش نخواهد بود]».[2] بدین جهت امام امت(قدس‌سره) و رهبر معظم انقلاب(حفظه‌الله) همواره مردم را به وحدت کلمه دعوت کرده‌اند و آن‌ها را از تفرقه و جدایی برحذر داشتند.
فرعونیان و طاغوتیان برای حکم‌رانی خود تا می‌توانستند بین مردم اختلاف و تشتت ایجاد می‌کردند تا خود چند صباحی بیشتر حکومت کنند. خداوند متعال می‌فرماید: «إنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ [قصص/۴] فرعون در زمین برتری جویی کرد و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود، گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند».

از برنده‌ترین سیاست‌های استعمارگران در مقابل ملت‌های آزاده، همین سیاست اختلاف افکنی بین آن‌ها می‌باشد. تا جایی که از سیاست مداران کهنه کار انگلیسی این پیر استعمار نقل شده است که «تفرقه بینداز و حکومت کن». در دنیای حاضر و در عصر جدید هم این سیاست به دقت اجرا می‌شود. ما می‌بینیم که دولت‌های استکبار جهانی همانند آمریکا و ایادی ریز و درشت او، چه تفرقه‌ای بین ملت‌های مسلمان انداخته‌اند و کاری کرده‌اند که دولت‌ها و کشورهای اسلامی به‌خود مشغول باشند.

استعمارگران تلاش بسیار می‌کنند تا مسلمانان را به خصوص ایران اسلامی را به فرقه‌ها و گروه‌های ریز و درشت تقسیم کنند. مثلا در ایران اسلامی به دنبال این هستند تا احزاب چپ و راست را در مقابل هم قرار دهند، کرد و ترک را رو در روی هم قرار دهند. جنگ‌های فرقه‌ای همانند شیعه و سنی به راه بیندازند تا با گرفتار کردن مردم به این اختلافات، بتوانند رخنه‌ای در سد یک‌پارچه ملت ایجاد کنند.
امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) با بینش بی‌نظیر خود این سیاست استعمارگران را به خوبی شناسایی کرد و با متحد کردن ملت، توانست که با دست خالی بر قدرت‌های پوشالی طاغوتیان پیروز شود. ایشان در مقاطع مخلتف به این امر اصرار و تاکید داشتند. ایشان رمز پیروزی را اتحاد و یک‌پارچگی ملت می‌دانستند ایشان حتی رمز ماندگاری انقلاب را نیز همین یک‌پارچگی مردم و ملت و پیروی از ولی فقیه می‌دانستند.

۳. ایمان و قیام برای خدا
امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) یکی از مهم‌ترین عوامل در پیروزی انقلاب اسلامی را، قیام به خاطر خدا و به دست آوردن رضای حق تعالی می‌دانست و این عامل مهم را از‌‌ همان آغاز نهضت خویش، در مناسبت‌های مختلف ابراز می‌نمود. آن بزرگوار گام نخستین مبارزه‌اش را در سال اول نهضت با این آیه شریفه آغاز کرد: «قُل إنَّما أَعِظُکُم بِواحِدَة أَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُردی [سباء/۴۶] بگو من فقط به شما یک اندرز می‌دهم که دو دو و به تنهایی برای خدا بپا خیزید».
ایشان در توضیح این آیه می‌نویسد: «قیام برای خداست که ابراهیم خلیل‌الرحمن را به منزل خُلَّت رسانده و از جلوه‌های گوناگون عالم طبیعت رهانده. قیام لله است که موسی‌کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آن‌ها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند. قیام برای خداست که خاتم النبیین(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت‌ها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام «قاب قوسین أو أدنی» رساند».[3]

مردم با دیدن اخلاص و ایمان قوی امام خود مثل کوه ایستادند و سینه‌های خود را در مقابل گلوله‌های رژیم شاهنشاهی سپر کردند، به زندان افتادند، انواع شکنجه‌های طاقت‌فرسای مزدوران ساواک را تحمل کردند و بسیاری کشته شدند؛ زجرها و رنج‌ها کشیدند تا این انقلاب بالاخره در سال ۵۷ به ثمر نشست و امام و ملت طعم شیرین پیروزی را چشیدند.
یکی از مهم‌ترین شعارهای انقلاب «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» بود که دقیقا از همین آموزه‌های اسلامی نشات گرفته بوده است.

۴. مبارزه با فساد و ظلم
یکی از عللی که باعث قیام امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) شد و مردم هم از او حمایت و پشتیبانی کردند، مبارزه با فساد درباریان و ظلم و بیدادگری آن‌ها بوده است. ملت مسلمان ایران با الهام از آیه شریفه: «وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ [هود/۱۱۳] و به کسانی که ستم کرده‌اند متمایل نشوید که آتش دوزخ به شما می‌رسد و در برابر خدا برای شما، دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد» دست به مبارزه و قیام زدند؛ زیرا در این آیه شریفه نصرت و یاری خداوند متعال منوط به گریز از ستم‌گران قرار داده شده است.

ملت ایران از ظلم و فساد درباریان، به ستوه آمده بودند. «پرویز راجی»، سفیر «شاهنشاه آریامهر» در لندن، در گفتگو با «امیر اصلان افشار»، که او نیز سال‌ها در آمریکا و کشورهای اروپا سفیر بوده است، از بیدادگری رژیم انتقاد می‌کند و می‌گوید: «چرا هر جا، نام ایران به میان می‌آید، بلافاصله کلماتی مانند «ساواک» ، «شکنجه» و «فساد» به دنبال آن گفته می‌شود. من از مشاهده این اوضاع احساس حقارت می‌کنم و نمی‌دانم تا چه حد در مقابل این‌گونه انتقاد‌ها، می‌توان خاموش ماند...».
او در جای دیگر می‌گوید: «شایع است شاه هفته‌ای سه بار، بعد از ظهر‌ها به منزل یکی از دوستان نزدیک خود می‌رود و تریاک می‌کشد».[4]
«امیرعباس هویدا»، وزیر دربار، در دیدار خصوصی که روز ۱۲ مرداد ۱۳۵۷ با پرویز راجی داشته است، با لحنی تنفرانگیز، از گستردگی فساد در میان طبقه سطح بالای ساواک، امرای ارتش و بعضی از افراد خانواده سلطنتی یاد می‌کند و می‌گوید: «با مشاهده این وضع،‌ گاه احساس می‌کنم که مقاومتم به پایان رسیده و دیگر توان ادامه کار را ندارم».[5]

«اوری لوبرانی» نماینده سیاسی اسرائیل در تهران، پس از ملاقاتی که با محمدرضا شاه در جزیره کیش داشت، داستان زیر را نقل کرده است: «پس از ملاقات شاه، با یکی از بلندپایگان رژیم، که مشاور نزدیک شاه نیز بود، برخورد کردم. وی از من پرسید: از دیدار اعلی‌حضرت می‌آیید؟
گفتم: آری.
گفت: آیا به‌درستی سمبل زوال و انحطاط ایرانی را در آنجا دیدی؟
آنچه از زبان او شنیدم، برایم باورکردنی نبود؛ منظور وی اشاره به وضع درون و ریشه دستگاه فاسدی بود که شاه بر آن تکیه داشت».[6]

مردم مسلمان ایران با دیدن این فساد‌ها، و ظلم‌های فراوان و از دست رفتن حقوق خود دست به قیام و اعتراض زدند. لذا با بی‌اعتنائی دولت‌مردان ایران مواجه شدند و نهایتاً منجر به پیروزی انقلاب شد.

پیروزی انقلاب اسلامی، عطیه‌ی الهی است که خداوند متعال در پسِ تلاش‌های مردم مسلمان ایران در راه مبارزه با طاغوت به پیروی از رهبر عظیم‌الشأن خویش، به آنها ارزانی داشته است.
______________
[۱]. «و الزموا السواد الاعظم فان ید الله مع الجماعة و ایاکم و الفرقة! فان الشاذ من الناس للشیطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب».[نهج البلاغه/ خطبه ۱۴۷].
[۲]. «انه لا غناء فی کثرة عددکم مع قلة اجتماع قلوبکم...». [نهج البلاغه/ خطبه ۱۱۹]
[3]. حضرت امام خمینی (رحمةالله‌علیه)، صحیفه نور، ج ۱۸؛ سایت تبیان، http: //www. tebyan. net/newindex. aspx؟ pid=۱۹۶۶۳۳
[4].. RadJi، parviz;in the Service of the peacock Throne (London، Hamish Hamilton، ۱۹۸۳)، pp. ۵۲ and ۱۱۸.
[5]. RadJi;Ibid.، p. ۴۷
[6]. مصاحبه در برنامه رادیو بی. بی. سی، تحت عنوان: سقوط شاه که در تاریخ ۱۶ و ۲۳ مارس ۱۹۸۳ اجرا شد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 1 =
*****