شکست عشقی خورده میترسه اعتماد کنه چکار کنم؟

01:25 - 1391/11/25
بدجور ضربه خورده و دیگه از اینكه به كسى دل ببنده می‌ترسه میگه نمى خواد ازدواج کنه چون دیگه توان ضربه خوردن رو نداره...
ازدواج

من با یه پسر آشنا شدم كه دوستم داره و بهم احترام می‌ذاره منم دوسش دارم چطورى مى تونم دلشو واسه ازدواج به دست بیارم آخه اون از یه دخترى كه سه سال پیش عاشقش بوده بدجور ضربه خورده و دیگه از اینكه به كسى دل ببنده می‌ترسه میگه نمى خواد ازدواج کنه چون دیگه توان ضربه خوردن رو نداره به من راه حل بدین چه كار كنم؟

***جواب :

سلام

اینکه بشه دلشو به سمت ازدواج آورد یا نه بستگی به این داره که برای چی با شما دوست شده اگه قصدش صرفا دوستی بوده و بنا داره برای ازدواج سراغ دختری بره که اهل دوست شدن با دیگران نباشه بدونید که هرچه هم تلاش کنید فایده نداره چون اون با شما ازدواج نمی‌کنه و شما رو تنها برای لذت کوتاه مدت می‌خواد

اما اگه علت دوستیش این بوده که شاید بتونه مورد مناسبش رو پیدا کنه در این صورت امیدی هست که بشه دلش رو به سمت ازدواج کشید اما در مورد ایشون یه مشکل دیگه هم هست که : اون حتی اگر قصدش رسیدن به ازدواج هم بوده باشه لا اقل فعلا چنین قصدی نداره چون به قول خودش می‌ترسه دوباره ضربه بخوره به همین خاطر اصلا به عنوان ازدواج به کسی دل نمی‌بنده

پس اگه شما بخواید دلش رو به سمت ازدواج بکشید تا بیاد خواستگاریتون، اولا باید براتون ثابت بشه که اون قصدش صرفا دوستی نیست و اگه شرایط مناسب باشه شما رو به عنوان همسر حاضر انتخاب کنه و ثانیا: ببینید که مشکلش با اون دختر که قبلا عاشقش بوده چی بوده و آیا با شما ممکنه چنین مشکلی رو داشته باشه؟ و براش اثبات کنید که اون مشکل رو در ازدواج با شما نخواهد داشت

پس در یک کلام باید برای شما معلوم بشه که اگه ترس از شکست سابق نبود شما رو برای ازدواج می‌خواست وگرنه اگه این طور نباشه، هر چقدر هم که سعی کنید تا دلش رو جذب خودتون کنید علاقه او به شما از علاقه به یک دوست دختر فراتر نمی‌ره بخاطر اینکه یا اصلا شما رو برای ازدواج نمی‌خواد و یا اینکه ترسش مانع می‌شه که شما رو به عنوان همسر در دلش جا بده

اگه ترس از ازدواجش حل شد به نظر من شما به این نوع رابطه ادامه ندید و بگید اگه شما رو به عنوان همسر می‌پسنده رسما جلو بیاد و از شما خواستگاری کنه تا با مشورت خانواده‌ها بررسی کنید که - فارغ از عشق- به درد هم می‌خورید یا نه؟ چون اگه این کار رو نکنه و شما همین طور ادامه بدید عشقتون بیشتر می‌شه و اگه بعدا خونواده‌ها مخالفت کنن و نتونید اردواج کنید، هر دو طرف برای فراموش کردن همدیگه رنج بیشتری رو باید تحمل کنید و اونوقته که یه شکست به شکستهای طرفتون اضافه می‌شه

البته اگر دیدید که با وجود حل مشکل بازم از جلو اومدن برای خواستگاری طرفه می‌ره بهش بگید تا رسما جلو نیایی رابطه ما قطع خواهد بود اگه با این تهدید قبول کرد جلو بیاد که هیچ اما اگه مخالفت کرد و گفت همین طوری ادامه بدیم بدون که تو رو برای دوستی می‌خواد نه ازدواج و اگه گفت فعلا شرایطم جور نیست بگو پس تا وقتی شرایطتت جور شد رابطه نداشته باشیم اگه دیدی وقتی نتونست تو رو به ادامه رابطه راضی کنه بجای خواستگاری اومدن به قطع رابطه برای همیشه راضی شد احتمال بده که از اول هم تو رو برای دوستی می‌خواسته نه ازدواج که الان به راحتی از تو می‌گذره و به قطع رابطه همیشگی راضی می‌شه

البته اگه قطع رابطه رو قبول کرد و گقت که فلان زمان مثلا چند سال بعد به خواستگاری میام بهش بگو درسته که وضعت جور نیست اما منم نمی‌تونم چند سال با وعده‌ای که معلوم نیست تحقق پیدا کنه صبر کنم پس اگه قول می‌دی که الان با خانواده بیای و حرفای مقدماتی رو بزنیم و اصلش رو قعطی کنیم من راضی هستم که برای انجام مراسمات بعدا اقدام کنی اما اگه این کار رو نمی‌کنی منم نمی‌تونم قبول کنم چون اولا شاید بعد چند سال که اومدی خانواده‌ها رد کنن و ثانیا حتی ممکنه که بعد چند سال نظرت عوض بشه و قدم جلو نذاری که در این صورت چند سال از بهترین سالهای عمر من تلف شده

خلاصه اونی که به صلاحته اینه که هرچه زودتر فارغ از عشق تکلیفت رو با این پسر روشن کنی که اگه تو رو می‌خواد بیاد خواستگاری و گرنه نه خودشو معطل و نه عمر عزیز تو رو تلف کنه و اگه خواستی به حرف عشق گوش بدی و به این نوع رابطه ادامه بدی بدون که ممکنه سرنوشت تو مثل خیلی از دخترای دیگه بشه که به عشق بی سر انجام دچار شدند.

موفق باشید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 2 =
*****