چکیده:اسلام در حدود هزارو چهارصد سالی که از حضورش در جوامع بشری میگذرد، همیشه دارای فراز و نشیبهایی بوده است، و گاهی با عوامل خارجی مورد تهدید قرار میگرفته است، وگاهی نیز توسط اشخاصی که در درون جامعه اسلامی رشد کرده اند و جزء بدنه اسلام بوده اند با چالش مواجه میشوده است. در زمان کنونی نیز اجتماع مسلمانان از این قاعده در أمان نماندهاند، و با چالشی درونی به نام جریان تکفیر مواجه گردیده است. این جریان که مدتی است سرطان وار در جامعه رشد داشته است، مورد تحلیل مقام معظم رهبری قرار گرفته است. در ادامه تلاش میکنیم این ویژگیهای جریان تکفیر و شیوه برخورد با آنها را از منظر شریف ایشان مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
اسلام در حدود هزار و چهارصد سالی که از حضورش در جوامع بشری میگذرد، همیشه دارای فراز و نشیبهایی بوده است، و گاهی با عوامل خارجی مورد تهدید قرار میگرفته است، و گاهی نیز توسط اشخاصی که در درون جامعه اسلامی رشد کردهاند و جزء مسلمین محسوب میشدهاند، با چالش مواجه شده است. در زمان کنونی نیز اجتماع مسلمانان از این قاعده در أمان نماندهاند، و با چالشی درونی به نام جریان «تکفیر» مواجه گردیده است. این جریان که مدتی است سرطانوار در جامعه اسلامی رشد داشته است، مورد تحلیل مقام معظم رهبری(حفظهالله) قرار گرفته است. در ادامه تلاش میکنیم ویژگیهای جریان تکفیر و شیوه برخورد با آن را از منظر مقام معظم رهبری(حفظهالله) مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
ویژگیهای جریان تکفیر:
یکی از ویژگیهای تفکر سلفی این است که پیروان ایشان، افراد جاهلی هستند، لذا این جهالت موجب میگردد که نگاه و فهم صحیح و نو از اسلام نداشته باشند، از همین روی هم صدا با دشمنان اسلام، اسلام را دینی مخالف پیشرفت و تمدن معرفی میکنند، مقام معظم رهبری(حفظهالله) در این خصوص میفرمایند: «فکر اسلام و شریعت اسلام باید محور باشد. سعی کردند وانمود کنند که شریعت اسلامی با پیشرفت و تحول و تمدن و اینها سازگار نیست. این، حرف دشمن است؛ نخیر، کاملاً سازگار است. البته در دنیای اسلام، کم نیستند کسانی که با روحیهی تحجر و ارتجاع و جمود و عدم قدرت اجتهاد توانستهاند این حرف دشمن را به نحوی تبیین و اثبات کنند؛ اینها مسلمانند، اما در خدمت آنهایند. ما در اطراف خودمان، در برخی از این کشورهای اسلامی، از این قبیل داریم؛ اسمشان مسلمان است، اما انسان یک ذره فکر نو، نگاه نو، فهم نو از معارف اسلامی در آنها مشاهده نمیکند. اسلام مال همیشهی دنیاست، اسلام مال همهی قرنهاست، اسلام مال همهی دورانهای پیشرفت بشری است؛ جوابگوست. آن فکری که بتواند پاسخگویی اسلام را به این نیازها بفهمد، باید آن را پیدا کرد. بعضیها این فکر را ندارند؛ فقط بلدند این را تکفیر کنند، آن را تفسیق کنند، اسم خودشان را هم مسلمان بگذارند».[1]
جریان تکفیری ویژگیهای دیگر نیز دارد که برخواسته از ویژگی اول آنهاست، که عبارتند از:
الف) جریان تکفیر، جریانی فریب خورده است، و این فریب خوردگی برخواسته از ناتوانی و بیعقلی طرفدارن این اندیشه است، از همین سو، مقام شامخ ولایت، ایشان را به عنوان دشمن اصلی جامعه اسلامی معرفی نمیکند و میگوید: «ما مکرر گفتهایم این گروههاى بىعقلى را که به نام سَلَفىگرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم ... ما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریبخورده هستند».[2]
ب) ویژگی دوم که برخواسته از دو خصیصه قبلی است، این میباشد که تفکر سلفی با دشمنان اسلام در زمان معاصر همپیمان شدهاند و از آنها کمک میگیرند، و دیگر مسلمانان را به صرف احترام به قبور بزرگان اسلام تکفیر میکنند و حکم مشرک بودن آنها را صادر میکنند، و در حقیقت دوست را دشمن، و دشمن را دوست میپندارند. امام خامنهای(حفظهالله) در این زمینه میفرمایند: «لازم است اشارهای بکنم به یک حادثهی تلخی که این روزها اتفاق افتاد؛ که هم خود حادثه تلخ بود، هم حاکی از دستهای پشت پردهی زیادی بود؛ و آن، حادثهی تخریب قبر صحابی جلیلالقدر، حجربنعدی (رضواناللّهتعالیعلیه) و اهانت به پیکر این بزرگوار بود. از جهاتی این قضیه تلخ است: خود اهانت به یک صحابی که از بزرگان اصحاب پیغمبر است و از حواریین امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) است و شهید در راه خداست، قبر او را بعد از هزار و چهار صد سال بشکافند، جسد مطهر او را بیرون بیاورند و مورد اهانت قرار دهند، یک حادثهی بسیار تلخ و غمانگیزی است. در کنار این، تلخی دیگری که وجود دارد، این است که در میان مجموعهی مسلمانان و امت اسلامی کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجر و عقبمانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهرههای نورانی صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند؛ واقعاً این مصیبتی است... اینها به عنوان اینکه این کارها پرستش است، این اقدامهای خبیث را میکنند! رفتن سر قبر یک انسانی و طلب رحمت کردن برای او از خدای متعال، و طلب رحمت کردن برای خود در آن فضای معنوی و روحانی، شرک است؟ شرک این است که انسان بشود ابزار دست سیاستهای اینتلیجنس انگلیس و سی.آی.ای آمریکا و با این اعمال، دل مسلمانان را غمدار کند، آزرده کند. اینها اطاعت و عبودیت و خاکساری در مقابل طواغیت زنده را شرک نمیدانند، احترام به بزرگان را شرک میدانند! خود این، یک مصیبتی است».[3]
وظیفه مسلمانان برای مقابله با جریان تکفیری:
از دیدگاه مقام معظم رهبری(حفظهالله) این جریان، چون برخواسته از جهل و اغفال است، نیاز دارد که به صورت فرهنگی و اندیشهای با آنها برخورد شود از همین روی ایشان چند راهکار معرفی میکنند که سنگینی غالب آنها بر دوش علمای اسلام است.
1. ورود انیشمندان جامعه اسلامی برای نقد و بررسی افکار سلفی، و بیان اندیشههای صحیح اسلامی توسط ایشان: امام خامنهای بر این اساس میفرمایند که: «تشکیل یک نهضت علمى و منطقى فراگیر از سوى همهى علماى مذاهب اسلامى است براى ریشهکن کردن جریان تکفیرى؛ این مخصوص مذهبى دون مذهبى [دیگر] نیست؛ همهى مذاهب اسلامى که دلشان براى اسلام میسوزد، اسلام را قبول دارند و براى اسلام دل میسوزانند، در این وظیفه سهیماند، شریکاند؛ باید یک حرکت علمىِ عظیمى انجام بگیرد. آنها با شعار دروغین «پیروى از سَلَف صالح» وارد این میدان شدند؛ باید بیزارى سلف صالح را از کارى که اینها میکنند و از حرکتى که اینها میکنند، با زبان دین، با زبان علم، با منطق صحیح، به اثبات رساند. جوانان را نجات بدهید! عدّهاى هستند که تحت تأثیر این افکار گمراهکننده قرار میگیرند و بیچارهها خیال میکنند دارند کار خوب انجام میدهند، مصداق آیهى شریفهى «قُل هَل نُنَبِّئُکُم بِالاَخسَرینَ اَعمالًا * اَلَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فِى الحَیوةِ الدُّنیا وَ هُم یَحسَبونَ اَنَّهُم یُحسِنونَ صُنعًا[کهف/103و104]بگو:آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟آنان كسانىاند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند» هستند؛ خیال میکنند دارند جهاد فىسبیلالله میکنند».[4]
2. تنظیم منشوری برای وحدت جامعه اسلامی بر محور پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله): ایشان در این زمینه میفرمایند: «علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی «اتحاد» است؛ باید با هم متحد بشوند. علما و روشنفکران اسلام بنشینند و منشور وحدت اسلامی را تنظیم کنند؛ منشوری تهیه کنند تا فلان آدم کجفهمِ متعصبِ وابستهی به این، یا فلان، یا آن فرقهی اسلامی، نتواند آزادانه جماعت کثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام کند»[5] و در جایی دیگر در مورد محور اتحاد اینگونه بیان میکنند: «وجود مقدس نبی مکرم و رسول اعظم اسلام(صلیاللهعلیهوآله)، مهمترین نقطهی ایجاد وحدت است. قبلاً هم این را عرض کردیم که دنیای اسلامی میتواند در این نقطه به هم پیوند بخورد؛ اینجا، جایی است که عواطف همهی مسلمانها در آنجا متمرکز میشود؛ این، کانون عشق و محبت و دنیای اسلام است. حالا شما ببینید قلمهای پول گرفتهی از صهیونیستها، همین کانون را مورد توجه قرار میدهند و به آن اهانت میکنند؛ برای اینکه اهمیت اهانت به امت اسلامی و تحقیر دنیای اسلام، کمکم از بین برود. این، نقطهی اصلی است؛ سیاستمداران، نخبگان علمی و فرهنگی، نویسندگان، شعرا و هنرمندان ما روی این نقطه تکیه کنند و همهی مسلمانها با این شعار به هم نزدیک شوند».[6]
البته باید به این نکته دقت داشت که این کار فرهنگی تا زمانی تنهاترین راهکار مقابله با جریان سلفی است که این گروه، به دیگر افراد جامعه اسلامی حمله نکرده باشند، که در اینصورت وظیفه جامعه اسلامی دفاع از خویشتن است. آنچنان که مقام شامخ ولایت در این زمینه میفرمایند: «ما شما را فریبخورده میدانیم؛ به اینها گفتهایم: «لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین[مائده/28]اگر دست خود را به سوى من دراز كنى تا مرا بكشى، من دستم را به سوى تو دراز نمىكنم تا تو را بكشم، چرا كه من از، پروردگار جهانيان مىترسم»؛ تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است» [7]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاههای جهان اسلام و بیداری اسلامی ــ ۱۳۹۱/۰۹/۲۱.
[2]. بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی ــ ۱۳۹۳/۰۳/۱۴.
[3]. بیانات در دیدار دست اندرکاران برگزاری انتخابات ــ ۱۳۹۲/۰۲/۱۶.
[4]. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در «کنگرهى جهانى جریانهاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام» ــ۱۳۹۳/۰۹/۰۴.
[5]. بیانات در دیدار کارگزاران نظام ــ ۱۳۸۶/۰۱/۱۷.
[6]. بیانات در دیدار کارگزاران نظام ـــ۱۳۸۵/۰۱/۲۷.
[7]. بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی ــ ۱۳۹۳/۰۳/۱۴.