چکیده: حساسیت فراوان حکومت ظالم عباسیان باعث شد تا تولد و زندگی امام زمان (عجاللهتعالیفرجهشریف) از دید عموم مردم مخفی باشد و تنها افراد خاصی با حضرت در ارتباط باشند. رعایت این مسائل امنیتی باعث ایجاد سوال درباره اصل تولد حضرت در اذهان برخی شده است که ایشان میتوانند با مراجعه به آثار موجود در حوزه نسبشناسی به تولد امام زمان (عجاللهتعالیفرجهشریف) یقین پیدا میکنند.
آخرین امام شیعیان در سحرگاه جمعه پانزدهم ماه شعبان ۲۵۵ قمری، درحالیکه جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام حسن عسکری(علیهالسلام) را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آنکه دشمنان بویی ببرند، چشم به جهان گشود.
امام عسکری(علیهالسلام) ولادت فرزندش را مخفی نگه داشت؛ زیرا خبر ظهور مهدی و انتظار شیعه برای ظهور ایشان امر شایعی بود و حکومت وقت، در پی یافتنش بود. از اینرو، امام عسکری(علیهالسلام) در زمان حیات خویش، تولد فرزندش را برای همگان آشکار نکرد و اکثریت مردم پس از درگذشت امام عسکری(علیهالسلام) فرزند او را نمیشناختند.[1]
مراجعه به کتابهای انساب
با توجه به اینکه حکومت عباسیان در پی دستگیری و شهادت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بود و همین امر باعث شد تا امام حسن عسکری(علیهالسلام) این فرزند نازنین را از عموم مردم مخفی نماید؛ ما چگونه پس از گذشت بیش از هزار سال از تولد این حضرت اطمینان حاصل کنیم؟
در جواب این پرسش لازم است بدانیم در گذشته ادارهای مانند ثبتاحوال وجود نداشت تا نام و نسب افراد در آن ثبت گردد و این وظیفه مهم بر عهده تعدادی از دانشمندان بود که اصطلاحاً به ایشان نسابه میگفتند. این گروه از دانشمندان سالها وقت خود را وقف ثبت و ضبط افراد جامعه مینمودند و آثار مهمی در این زمینه باقیمانده است.
اهمیت اهلبیت(علیهمالسلام) نیز باعث شده بود تا آثار اختصاصی در انساب سادات به نگارش درآید که خوشبختانه تعداد قابلتوجهی از این آثار که توسط دانشمندان مسلمان _ اعم از شیعه و اهل سنت _ به یادگار مانده و امروز در اختیار ما قرار دارد و ما میتوانیم با مراجعه با این آثار درباره تولد امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به تحقیق بپردازیم.
نوشتار حاضر با مراجعه به تعدادی از این آثار، نظر نویسندگان آن را درباره تولد امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) فرا روی مخاطبان قرار میدهد.
1. ابونصر سهل بن عبدالله بخاری
وی که از علمای نسبشناس متقدم و اعلام قرن چهارم در کتاب مشهورش "سّر السلسله العلویه" مینویسد: «از علی بن محمدتقی(علیهالسلام)، جعفر به دنیا آمد که امامیه او را " جعفر کذاب " مینامد زیرا ادعای میراث برادرش حسن [عسکری] (علیهالسلام) را داشت و پسرش قائم الحجه(علیهالسلام) را وارث نمیشمرد و هیچ طعنی و اشکالی بر نسب او وجود ندارد».[2]
2. علی بن محمد عمری
علی بن محمد که از اعلام و بزرگان نسبشناس قرن 5 میباشد در کتاب "المجدی فی انساب الطالبین" چنین مینویسد: «ابو محمد [امام حسن عسکری(علیهالسلام)] از دنیا رفت و فرزند وی از نرجس(علیهاالسلام) در نزد اصحاب خاص و معتمدین از اهل ایشان معلوم بود. و شرح حال ولادت وی و اخباری که در مورد آن شنیدهایم را بیان خواهیم کرد و مؤمنان، بلکه کافه مردم بهواسطه غیبت وی مورد امتحان قرار گرفتند و جعفر بن علی بر سر اموال و موقعیت برادرش طمع کرد و اینکه برادرش فرزندی داشته باشد را انکار نمود».[3]
3. فخرالدین رازى
وی متوفی ۶۰۶ قمری عالم بزرگ، متكلم و مفسر برجسته اهل سنت است، در کتاب "الشجره المباركه في أنساب الطالبيه" از دو پسر برای امام حسن عسکری(علیهالسلام) نام میبرد و مینویسد: «اولی، صاحبالزمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و دومی، موسی که در زمان حیات پدرش از دنیا رفت».[4]
4. جمالالدین بن عنبه
ابن عنبه نسبشناس مشهور متوفی 828 هجری قمری در کتاب "عمده الطالب" مینویسد: «هادی(علیهالسلام) که ملقب به عسکری بود به خاطر مکان وی در سامرا که عسکر نامیده میشد. مادر او کنیزی در نهایت فضل و نجابت و بزرگی بود. متوکل، ایشان را به سامرا فرستاد و ایشان تا زمان فوت در آنجا بودند که از نسل ایشان دو نفر ماندند. امام ابو محمدحسن عسکری(علیهالسلام) که در زهد و علم در مقام بالایی قرار داشت و او پدر امام محمد(مهدی)(علیهالسلام) امام دوازدهم شیعیان میباشد. او قائم منتظر در نزد شیعیان میباشد از کنیزی به نام «نرجس» متولد شد. نام برادر ایشان _ برادر امام حسن عسکری (علیهالسلام)_ ابوعبدالله جعفر ، ملقّب به کذاب میباشد، زیرا او ادعای امامت بعد از برادرش حسن(علیهالسلام) را داشت».[5]
5. ابو علامه سید ابوالحسن محمد حسینی یمانی صنعانی
ابو علامه یمانی از بزرگان نسبشناس قرن یازدهم در شجرهنامهای که برای اولاد امام باقر(علیهالسلام) در کتاب "روضه الالباب و تحفه الاحباب و نخبه الاحساب لمعرفه الانساب" آورده است ذیل نام شریف امام حسن عسکری(علیهالسلام) بلا واسطه از امام مهدی(عجلاللهفرجهالشریف) نام میبرد و مینویسد: «منتظر امامیه».[6]
6. محمدامین سویدی
عالم و نسابه قرن سیزدهم در کتاب "سبائک الذهب" در ضمن نشان دادن درختواره نسب ائمه اطهار(علیهمالسلام) در قسمت امام حسن عسکری(علیهالسلام) مینویسد: «محمد مهدی(علیهالسلام)؛ سن ایشان در زمان وفات پدرش (علیهالسلام) پنج سال بود، او متوسط القامه زیبارو و نیکو مو بود، بینیاش باریک و پیشانیبلند و گشاده داشت».[7]
7. خیرالدین زركلی
خیرالدین زرکلی از علمای قرن چهاردهم از دانشمندان نزدیک به آل سعود درباره تولد حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهشریف) در كتاب "الأعلام" مینویسد: «در سامرا به دنيا آمد، در حالیکه پنج سال بيشتر نداشت، پدر خود را از دست داد. میگويند او در نيمه شعبان سال 255 هجری قمری به دنيا آمده است».[8]
در نتیجه:
یکی از راههای آگاهی از زندگی شخصیتهای برجسته تاریخ مراجعه به کتب انساب است و ما میتوانیم با مراجعه به این آثار اطلاعات مناسبی درباره افراد و خاندانشان به دست آوریم. اهمیت اهل بیت(علیهمالسلام) و سادات در تاریخ اسلام باعث شده تا آثار مجزایی توسط نسبشناسان شیعه و اهل سنت درباره ایشان به نگارش درآید. ما با مراجعه به این آثار اختصاصی و دیگر آثار موجود در حوزه نسبشناسی به تولد امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهشریف) یقین پیدا میکنیم.
______________________________
پینوشت:
[۱]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، شیخ مفید، انتشارات سعید بن جبیر، قم، ۱۴۲۸ق، ص۵۱۰.
[2]. سر السلسلة العلوية، أبى نصر سهل بن عبد الله بن داود بن سليمان ابن أبان بن عبد الله البخاري، تحقيق: سيد محمد صادق بحر العلوم، مکتبه حیدریه، نجف، 1963م، ص40.
[3]. المجدی فی انساب الطالبین، نجم الدين أبي الحسن على بن محمد بن على بن محمد العلوى العمری النسابه، تحقيق: احمد المهدوی الدامغانی مكتبه آيت الله العظمى المرعشی النجفی، الطبعه الاولی، قم، 1409ق، ص130.
[4]. الشجره المباركه فی انساب الطالبيه، فخر رازى، مكتبه آيه الله المرعشى النجفى، قم، ۱۴۱۹ق، ص۹۳-۹۲.
[5]. عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، سيد جمال الدين أحمد بن علي الحسنى المعروف بابن عنبه، تحقيق: محمد حسن آل الطالقانی چاپ دوم، حیدریه نجف، 1380ق، ص 199.
[6]. روضه الالباب و تحفه الاحباب و نخبه الاحساب لمعرفه الانساب، محمد حسینی یمانی، ص 105.
[7]. سبائک المذهب فی معرفة قبائل العرب، محمد امین سویدی، دار احیاء العلوم، بیروت، ص78.
[8]. الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، خير الدين الزركلى، بيروت، دار العلم للملايين، ط الثامنة، 1989، ج6، ص80.