چکیده:اگر خداوند میخواست راه را بر علّتها میبست و کسی نمیتوانست به حقّ امیرالمومنین ظلم کند اما در این صورت نظام کلّی حاکم بر جهان از بین میرفت و اگر از ابتدا کاری میکرد که ستمکاران نتوانند خلافت را غصب کنند با اختیار آدمی منافات داشت.
طبق آیات شریفه قرآن کریم خداوند متعال، هر آن چه اراده کند محقّق میشود، اگر اراده میفرمود همه انسان ها مومن میشدند و هیچ ظلمی در این عالَم صورت نمیگرفت، اگر اراده میفرمود هیچ غیرمسلمانی در جهان هستی پیدا نمیشد، اگر خداوند اراده میفرمود احدی به غیر از امیرالمومین(علیهالسلام) نمیتوانست به مقام خلافت مسلمین برسد. و ... امّا چنین امری با اهداف خلقت منافات دارد؛ چرا که یکی از اهداف خلقت، از دیدگاه قرآن کریم امتحان الهی بیان شده است، قرآن کریم در این رابطه میفرماید: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً [الملک/2] خداوند مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدامیک از شما بهتر عمل میکنید».
بنابراین باید بستر برای امتحان فراهم شود تا انسان بتواند با امتحانات الهی به کمال نهائی خود نائل آید. این مقدمه بیان شد تا به شبههای که در مورد جانشینی امیرالمومنین(علیهالسلام) مطرح شده پاسخ بدهیم، شبهه این است: «اگر الله میخواست که علی(علیهالسلام) جانشین محمد(صلیاللهعلیهوآله) بشود، چرا در این خواست خود شکست خورد، آیا ممکن است خدا چیزی را بخواهد و به آن نرسد».[1]
برای پاسخ به این پرسش لازم است به دو مطلب مهم اشارهای داشته باشیم:
الف) خداوند انسان را برای ماموریتی خاصّ به این عالَم فرستاد؛ برای انجام این مأموریّت بزرگ، انسان را مورد امتحان و آزمایش قرار میدهد، و امتحان نیز جز با وجود اختیار و آزادی انتخاب محقق نمیشود.[2] وجود اختیار در انسان، لازمهی خلقت انسان و لازمهی اهداف آفرینش است؛ قرار است انسان با انتخاب خود به نبوّت رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) ایمان بیاورد. قرار است با اختیار خود از کارهای حرام دست کشیده و به کارهای خیر و نیک روی بیاورد. همچنین قرار است انسان با انتخاب خویش امیرالمومنین(علیهالسلام) را به جانشینی خود انتخاب کند. تنها در این صورت است که معلوم میشود چه کسی اهل خیر است و چه کسی اهل شرّ، و تنها در این صورت است که امتحان الهی محقق میشود؛ چون اگر چنین نباشد، دیگر اختیار، اراده، امتحان و آزمایش الهی و دهها مفهوم دیگر محقق نمیشود.
اگر خداوند اراده میفرمود امیرالمومنین(علیهالسلام) بعد از رحلت رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) خلیفه مسلمین میشد؛ اما این با آزادی اراده و انتخاب انسانها منافات دارد. انسان در این دنیا آزاد است تا نیک و بد را با آگاهی کامل انتخاب کند و با همین آزادی انتخاب امتحان میشود. تقدیر خداوند این است که انسان با انتخاب خود عمل کند چون با نوع انتخاب امتحان میشود. نمیتوان گفت که خداوند در جانشینی امیرالمومنین(علیهالسلام) شکست خورده است، خداوند حضرت را به عنوان جانشین پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) انتخاب فرمود منتهی با توجّه به اختیار و آزادی عمل، برخی راه را کج رفته و خلافت را به افراد نالایق داگذار کردند و همین باعث شد حضرت خلیفه نشود.
ب) آسمان و زمین و هر آنچه در آن است، جلوههایی از قدرت خدای متعال است و خداوند بر انجام هر کاری قادر و توانا است، اما این قدرت بینهایت به این معنا نیست که فعل الهی از غیر مجرای اسباب انجام پذیرد؛ بلکه خداوند، جهان آفرینش را بر اساس حکمت آفریده و همه افعال غیبی و ظاهری و تکوینی و دنیوی از طریق اسباب تحقق مییابد. نظام حاکم بر جهان، نظام علّت و معلولی است.[3] آتش میسوزاند؛ چه هیزم در آن بریزند و چه انسان؛ چاقو میبُرَد، چه گوشت گوسفند باشد و چه بدن انسان. اگر خداوند بخواهد راه را بر علتها وتأثیر آنها ببندد، نظام کلی حاکم بر جهان هستی از بین میرود. اگر هم از آغاز بخواهد کاری کند که ستمکاران به چنین کارهایی دست نزنند، با اختیار آدمی منافات دارد.
حال عدهای ستمکار آمدند و در حق امیرالمومنین(علیهالسلام) ستم کردند و خلافت را غصب کردند. اگر خداوند میخواست راه را بر علّتها میبست و کسی نمیتوانست حقّ حضرت را غصب کند. اما در این صورت نظام کلّی حاکم بر جهان از بین میرفت و اگر از ابتدا کاری میکرد که ستمکاران نتوانند خلافت را غصب کنند با اختیار آدمی منافات داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. لینک شبهه
[2]. مجموعه ی آثار، مرتضی مطهری، ج 1، ص 341.
[3]. مجموعه آثار، مرتضی مطهری، صدرا، ج 1، عدل الهی، ص 621 وانسان وسرنوشت، ص 993؛ الالهیات، ج 1، ص 43.