مقام و منزلت شهید

08:53 - 1394/12/22

چکیده: شهید در لغت به معنی (گواه) است و در اصطلاح به كسی گویند كه در مجرای شهادت قرار گرفته و در راه خدا كشته می­شود. شهادت از برترین واژه­ های فرهنگ اسلامی و از مقدّس­ترین مفاهیم معارف الهی است. شهادت اوج کمال انسان است، آنگاه که انسان تمام هستی خود را یکجا نثار معبود می­کند و قطره وجودش به دریای بیکران هستی مطلق می­ پیوندد.

شهادت

شهید از ماده شهود و شهادت؛ شهید به معنی حضور و علم و یقین ، و هم به معنی شاهد است.
شهید در لغت به معنی (گواه) است و در اصطلاح به كسی گویند كه در مجرای شهادت قرار گرفته و در راه خدا كشته می­شود.
شهادت از برترین واژه ­های فرهنگ اسلامی و از مقدّس­ترین مفاهیم معارف الهی است. شهادت اوج کمال انسان است، آنگاه که انسان تمام هستی خود را یکجا نثار معبود می­کند و قطره وجودش به دریای بیکران هستی مطلق می­ پیوندد.
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «فوق کلّ ذي برٍّ برٌّ حتي يقتل في سبيل الله، فاذا قُتِلَ في سبيل الله فليس فوقه برّ. [1] بالاتر از هر خير و نيکي، خير و نيکي وجود دارد تا انسان در راه خدا کشته شود که بالاتر از کشته شدن در راه خدا، خير و نيکي يافت نشود».
 و همچنین حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مقام دعا و درخواست از خداوند متعال عرضه می­دارد: «نسأل اللّه منازل الشّهداء؛[2] از خداوند جایگاه شهیدان را طلب می­کنم».

مقام شهید
شهید مصداق عینی شهادت است که با انتخاب آگاهانه و در کمال خلوص، هستی خود را یکجا به آفریدگار جهان تقدیم می­کند و به سرچشمه بقا و حیات، پیوند می­ یابد.
درک مقام شهید از توان و ظرفیت فهم ما خارج است و تنها منبع وحی الهی است که شمه­ای از این مقام را برای ما بازگو فرموده است: « و لا تقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیل اللّه اَموات بل احیاء ولکن لاتشعرون؛[بقره/ 154] برای کسانی که در راه خدا کشته می­شوند نگویید مردگانند (کلمه اموات را درباره شهدا به کار نبرید) بلکه آنها زنده ­اند، لکن شما درک نمی­ کنید».
این آیه ضمن آن که بر زنده بودن شهدا تأکید می ­ورزد، درک این مقام را از حیطه شعور و فهم بشر در این دنیا خارج می­ شمارد. در حالی که در آیه فوق از به کار بردن تعبیر اموات در مورد شهدا نهی می­کند، در آیه ­ای دیگر از پندار مرده بودن آنان نیز نهی فرموده است که نه فقط به زبان نگویید آنها مرده ­اند بلکه به دل نیز راه ندهید.
« و لا تحسبنَّ الّذین قُتِلوا فی سَبیل اللّه امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون؛ [آل عمران/169] کسانی را که در راه خدا کشته شده­اند مرده می­ پندارید، بلکه زنده ­اند و نزد پروردگارشان روزی داده می­شوند».
امام خمینی(قدّس سرّه) در این زمینه می­فرماید: « اگر نبود در شأن و عظمت شهدای معظم فی سبیل اللّه جز این آیه کریمه، که با قلم قدرت غیب بر قلب مبارک نورانی سید رسل صلی اللّه علیه و آله و سلّم نگاشته و پس از تنزل مراحلی به ما خاکیان صورت کتبی آن رسیده است، کافی بود که قلم ­های ملکوتی و مُلکی شکسته شود و قلب­ های ماورای اصفیاءاللّه از جولان در حول آن فرو بسته شود. ما خاکیان محجوب یا افلاکیان چه دانیم که این «ارتزاق عند الرّب شهدا» چی است. چه بسا مقامی باشد که خاص مقربان درگاه او جلّ و علا و وارستگان از خود و ملک هستی باشد، پس مثل من وابسته به علائق و وامانده از حقایق چه گویم و چه نویسم، که خاموشی بهتر و شکستن قلم اولی است.» [3]
امام خمینی همچنین پیرامون نکاتی از همین آیه می­فرماید: « در این آیه کریمه بحث در زندگی پس از حیات دنیا نیست که در آن عالم همه مخلوقات دارای نفس انسانی به اختلاف مراتب از زندگی حیوانی و مادون حیوانی تا زندگی انسانی و مافوق آن زنده هستند، بلکه شرف بزرگ شهدای در راه حق، «حیات عند الرّب» و ورود در «ضیافة اللّه» است.
این حیات و این ضیافت را با قلم­ های شکسته­ ای مثل قلم من نمی­توان توصیف و تحلیل کرد، این حیات و این روزی غیر از زندگی در بهشت و روزی در آن است. این لقاء اللّه و ضیافة اللّه می­باشد. آیا این همان نیست که برای صاحبان نفس مطمئنه وارد است «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنّتی» که فرد بارز آن سید شهیدان سلام اللّه علیه است».  [4]
« از شهدا که نمی­شود چیزی گفت. شهدا شمع محفل دوستانند. شهدا در قهقهه مستانه­ شان و در شادی وصول­شان «عند ربّهم یرزقون»اند، و از «نفوس مطمئنه­ای» هستند که مورد خطاب «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» پروردگارند. اینجا صحبت از عشق است و عشق؛ و قلم در ترسیمش بر خود می­شکافد». [5]
درباره مقام شهید احادیث بسیاری از معصومین علیهم السلام نقل شده است که در اینجا به مواردی از آنها اشاره می­شود.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: « ان اللّه کتب القتل علی قومٍ و الموت علی آخرین و کلّ آتیةٌ منیّتُه کما کَتبَ اللّه لَه فَطوبی للمجاهدین فی سبیل اللّه و المقتولین فی طاعته؛ [6] خداوند برای گروهی کشته شدن و برای گروهی دیگر مرگ را مقرر فرموده است و هر کدام به اجل مقرر خود به آنگونه که خدا مقدّر فرموده می­رسند. پس خوشا به حال مجاهدان در راه خدا و کشتگان در راه اطاعتش».
امام زین العابدین علیه السلام از قول جدش رسول اللّه(ص) می­فرمود: « ما من قطرةٍ احبُّ الی اللّه عزّ و جلّ من قطرة دمٍ فی سبیل اللّه؛ [7] هیچ قطره­ای در پیشگاه خداوند محبوب­تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته می­شود، نیست».
از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: « ...و اول من یدخل الجنة شهید؛ [8] اول کسی که وارد بهشت می­شود، شهید است».
امام صادق علیه السلام از طریق پدرانش از جدش رسول اللّه(ص) نقل فرموده:« ثلاثة یشفعون الی اللّه یوم القیامة فیفشَفِّعُهم الانبیاء ثم العلماء ثمّ الشهداء؛ [9] سه گروه روز قیامت شفاعت می­کنند و شفاعت آنان مورد پذیرش خداوند قرار می­گیرد: انبیاء، علما، و شهداء».
همچنین از پیغمبراکرم(ص) نقل شده که فرمود: « یشفع الشهید فی سبعین فی اهله؛ [10] شهید هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت می کند».
امام خمینی درباره شفاعت می­ فرماید: «جلوه شفاعت شافعان در این عالم، هدایت، آنها است و در آن عالم، باطن هدایت شفاعت است. تو از هدایت اگر بی ­بهره شدی از شفاعت بی ­بهره ­ای و بهر قدر هدایت شوی شفاعت شوی ». [11]
با توجه به معنی شفاعت و رابطه آن با هدایت در این دنیا و نقشی که شهدا در امتداد انبیاء و علماء برای هدایت مردم ایفا می­ کنند، جایگاه رفیع شهدا را می­توان دریافت. اگر در حدیث اخیر سخن از شفاعت هفتاد نفر از اهل شهید آمده است اولاً کلمه هفتاد ظاهراً اشاره به کثرت است و وسعت دائره شفاعت شوندگان در آخرت وابسته به دائره هدایت شوندگان از شهادت شهید در این دنیا است و ممکن است شهادت شهیدی مانند امام حسین علیه السلام منشأ هدایت میلیون­ها میلیون انسان در این دنیا و شفاعت آنان در آخرت شود. ثانیاً به کاربردن تعبیر اهل در حدیث مزبور اشاره به اهلیت شفاعت شوندگان دارد که با نظر امام خمینی مبنی بر تطابق بین ظاهر و باطن شفاعت همسو می ­باشد. آن چنان­که شفاعت حضرت نوح در مورد پسرش به درگاه خداوند پذیرفته نشد به دلیل آن که در فرهنگ قرآن  «انه لیس من اهلک؛ [هود/46] او اهل حضرت نوح نبود».

سلام و زيارت كردن شهدا
    در حديثي از پيامبر(ص) نقل شده است كه رسول اكرم(ص) در روز احد بالاي سر «مصعب بن عمير» ايستاد و براي او دعا كرد و سپس گفت: رسول خدا گواهي مي‌دهد كه شهدا شاهدان من نزد خدا در روز قيامت هستند. بياييد وايشان را زيارت كنيد، بر اينان سلام كنيد كه سوگند به آنكه جانم در دست اوست، هيچ كس نباشد كه بر آنها سلام كند، الا اينكه جوابش را مي‌دهند و آنها از ميوه‌هاي بهشتي و هداياي آن روزي داده مي‌شوند. [حج/58-59]
اين حديث بر زنده بودن شهدا و بر رزق و لزوم زيارت آنان دلالت دارد. و در قرآن كريم نيز آمده است: [12]
آنانكه در راه رضاي خدا، از وطن هجرت نمودند و در راه دين خدا كشته شدند و يا مرگشان فرا رسيد، البته خداوند، رزق و روزي نيكويي در بهشت ابد نصيبشان مي‌گرداند و همانا خداوند بهترين روزي‌دهندگان است. خداوند به آنان در بهشت منزلي عنايت كند كه بسيار به آن راضي و خشنود باشند.
    در اين آيات پس از اينكه از رزق و روزي شهدا با نام رزق نيكو ياد مي‌كند جايگاه آنان را در بهشت معرفي و آن را مقام رضوان و رفيع مي‌داند. حقيقت رزق شهدا در جهان ديگر بر ما پوشيده است؛ ليكن مي‌دانيم كه رزق آنها از جانب خداست.

آمرزش گناهان شهید
در قرآن كریم درباره بخشش گناهان شهید چنین آمده است.
فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثي‏ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا في‏ سَبيلي‏ وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ. [آل عمران/195]
آنان كه از وطن خود هجرت كردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج كشیدند، جهاد كردند و كشته شدند، همانا بدی های آنان را می­پوشانیم و آنان را به بهشت­ هایی كه از زیر درختان آن نهرهای آب، جاری و روان است، داخل می­ كنیم و این پاداشی است از جانب خدا و پاداشی كه از جانب خدا باشد نیكوست.   در این آیه اشاره شد كه خداوند همه بدی ­های كشته شدگان در راه خدا را نادیده می­ گیرد و بعلاوه از جانب خود به آنان نیكوترین پاداش را عطا می­كند.
در همین رابطه احادیثی نیز ذكر شده است كه به برخی از آنها اشاره می­ نمائیم.
 قال النبی(ص) : فاذا ودَّعهم اهلوهم بكت علیهم الحیتان و البیوت، تخرجون من ذنوبهم كما تخرج الحیة من سلخها. [13]
چون رزمندگان با اهل و خانواده خود خداحافظی كنند، ماهی ­ها و خانه­ ها، بر آنها می­ گریند و از گناهان خود خارج می­شوند، همانگونه كه مار، از پوست خود خارج می­شود.
و در حدیث دیگری پیامبر شش خصلت را برای شهیدان ذكر نمودند اولین خصلت این بود كه : اولین قطره خونی كه از شهید بر زمین ریخته می­شود گناهانش بخشیده و آمرزیده می­ گردد. كه این لفظ در احادیث دیگری هم تكرار شده است.
امام صادق(ع) نیز در روایتی می­فرمایند: من قتل فی سبیل الله لم یعرفه الله من سیئاته. [14] یعنی كسی كه در راه خدا به شهادت نائل شود، هیچ یك از گناهان و بدی­هایش به او ارائه نخواهد شد یعنی از همه آنها چشم پوشی خواهد شد. 
در تفسیر آیه ان لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. [آل عمران/170]
نیز آورده اند كه به شهیدان بشارت می­دهند كه از گناهان گذشته خوفی نداشته باشند. زیرا خداوند گناهان­شان را با شهادت پاك می ­سازد.
در حدیثی دیگر از پیامبر(ص) سوال شد كه چرا شهید مورد آزمایش و سوال واقع نمی­شود؟ پیامبر(ص) فرمود زیرا شهید در زیر برق شمشیر آزمایش خود را به پایان رسانده است.

فضائل شهید
1-  شهادت آرزوي اولياء
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود :قسم به آنكه جانم به دست اوست((اگر نبود اينكه جمعي از مومنين خوش ندارند)) دوست داشتم كه در راه خدا نه يكبار و دوبار، كه چندين بار زنده گشته و بار ديگر كشته گردم. [15]
2- روزي شهادت
حضرت علي عليه السلام فرمود :خدايا، اي پروردگار آسمان برافراشته … اگر ما را بر دشمنان پيروز گرداندي، از ستم و تجاوز دورمان دار و بر حق استوارمان گردان و اگر دشمنان بر ما پيروز شدند، شهادت را روزيمان فرما و از فتنه بازمان دار. [16]
3-  فرجام سعادت و شهادت
حضرت علي عليه السلام فرمود :من از خدا به گشايش رحمت و بزرگي قدرتش(بر آنكه هر چه بخواهد عطا مي­كند) مي­خواهم كه پايان زندگي من و تو را به نيك­بختي و شهادت قرار دهد. [17]
4- شهادت در راه خدا
حضرت علي عليه السلام در دعاي خود به هاشم بن عتبه فرمودند :خداوندا، شهادت در راهت را و همراهي با پيامبرت را به او روزي كن. [18]
5-  همسايگي با شهدا
حضرت امام علي عليه السلام فرمود :از خداوند جايگاه شهيدان و زندگي با سعادتمندان و همراهي با پيامبران را طلب مي كنم. [19]
6- عشق به شهادت
حضرت امير المومنين عليه السلام فرمود :پس بخدا قسم من بر حقّم و دوستدار شهادت. [20]
7- اميد شهادت در جبهه
حضرت امام علي عليه السلام فرمود :به خدا قسم اگر آرزوي شهادت را در پيكار با دشمن نمي­داشتم،(كه اي كاش زودتر فراهم آيد) بر مركب خود سوار مي­شدم و از ميان شما كوچ مي­كردم و تا باد شمال و جنوب بوزد(براي هميشه) در جستجوي شما نمي­پرداختم. [21]

پی نوشت:
  1- وسائل الشیعه، ج 11، ص 10، ح 21
2- نهج البلاغه، خطبه 23
3- صحیفه امام، ج 20، ص 101، 20/5/65
4- همان، ج 18، ص 325، 19/11/62
5- همان، ج 21، ص 147، 1/7/67
6- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 183
7-  وسائل الشیعه، ج 11، ص 8، ح 11
8-  بحارالانوار، ج 66،ص 393،ح75  
9- همان، ج 97، ص 14، ح 24
10- کنزالعمال، ج 4، ص 401، ح 11119
11- کلمات قصار امام خمینی، صفحه 45، چاپ اول
12- سوره محمد / 6 – 4
13-  كشف الاسرار وعده الابرار، ج2، ص347
14- وسایل الشیعه، ج11، ص9
15- صحيح بخاري، ج4، ص21، باب تمني الشهاده
16- نهج البلاغه، خطبه170
17- نهج البلاغه نامه53
18- نهج السّعاده، ج2، ص108
19- نهج البلاغه، خطبه23
20- شرح نهج البلاغه، ج6، ص99 و 100
21- شرح نهج البلاغه، ج7، ص285، خطبه118

کلمات کلیدی: 

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 5 =
*****