گفتارهای عارفان و دانشمندان

23:38 - 1391/11/28
با شیوه عشق و محبت، هم بین خود مردم و نیز بین آنان و مبلغان دینی، الفت و انس ایجاد می‌شود و هم شراره‌های عشق الهی در درون آنان فروزان می‌گردد. در این صورت آنان به سوی معشوق و محبوب حقیقی رهنمون می‌شوند.
روحانی

امام سجاد علیه السلام می‌فرماید: «و اما حق المستنصح ان تؤدی الیه النصیحة ولیكن مذهبك الرحمة له؛ 1 حق كسی كه از تو نصیحت می‌خواهد این است كه او را تا حد توانایی ات نصیحت كنی و با او مدارا كرده و مهربان باشی.‌»
«نصیحت‌» ، به معنای پند و اندرز خالصانه و خیرخواهانه است و ركن اساسی تبلیغ، ارشاد و نصیحت دیگران است، پس باید با خیرخواهی و دلسوزی برای دیگران باشد.
با ده خاك آلودتان مجنون كند // صاف اگر باشد، ندانم چون كند
(مولوی)
عارف الهی مرحوم بهاری همدانی انگیزه تبلیغ را رحمت و شفقت بر بندگان دانسته و می‌نویسد: «فرقه دیگری [از مبلغان و واعظان هستند] كه تهذیب اخلاق كرده و تصفیه نفس كدورات نموده و نفس را از شواغل و علایق دنیویه استخلاص فرموده و طمع خود را از خلق به سوی حق گردانیده و رحمت و شفقت بر عباد او را بر هدایت و ارشاد واداشته... .‌» 2
عالم ربانی ملا مهدی نراقی نیز از این باب می‌گوید:
«از واعظان [كسی است] كه اهل تهذیب اخلاق و مراقبت دل و پاكی درون از آلودگی باشد و دنیا در چشمش كوچك نماید و طمع از خلق بریده و التفاتی به آن‌ها نداشته باشد و مهربانی و شفقت بر بندگان خدا، او را به نصیحت و موعظه و رها ساختن ایشان از بیماری‌های گناهان فراخوانده باشد... .‌» 3
راغب اصفهانی گفته است:
«از علل و اسباب برقراری نظام آفرینش و استواری امور مردم، یكی محبت است؛ و دیگری عدالت.‌» خداوند می‌فرماید: «به تحقیق آنان كه ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند؛ خداوند بخشنده، برای آنان محبتی [در نزد دیگران] قرار می‌دهد.‌» 4

یعنی خداوند چنین افرادی را محبوب قلوب دیگران قرار می‌دهد... و این بیانگر این نكته است كه با دوستی و محبت، بهتر می‌توان عقاید و افكار دینی را بین مردم رواج داد. حتی بیشتر از خشونت و تندخویی؛ زیرا خشونت موجب تنفر است، ولی محبت، الفت آور می‌باشد.‌» 5

روشن است كه اگر تبلیغ و وعظ، حالت شفقت و دلسوزی به خود گیرد، كارسازتر و مؤثرتر خواهد افتاد زیرا:
1. مبلغ محبوب قلوب مردم می‌شود؛
2. تبلیغ از روی حقد، كینه، دشمنی و ستیزه جویی نیست؛
3. برای پول - شهرت و دنی ا نمی‌باشد؛
4. برای آزار و اذیت یا تحكم و فرمان دادن نیست؛
5. از روی خودخواهی، غرور و حقیر پنداشتن دیگران نیست؛
6. برای صرف انجام وظیفه نیست و فراتر از آن است؛
7. امری انسانی، الهی و از سر نوع دوستی و خیرخواهی است.
البته این امر، مستلزم آن است كه مبلغ با بیانی نرم و توام با عطوفت با مردم... [حتی گناه كاران و مفسدان] سخن گوید و از درشت گویی، دشنام و تحقیر دیگران و یا رفتارهای ریاكارانه بپرهیزد.
عارف مشهور مرحوم ملكی تبریزی می‌گوید: «واعظ در خلال سخنانش، با نرمی و مدارا و بیانی ساده و به روش پیامبران، به حقیقت حقه اشاره و با بیانی لطیف و الفاظ معروف دینی... این حقایق را به اذهان نزدیك كند.‌» 6
دانشمند والا مرتبه، مرحوم محدث قمی رحمه الله، نیز گفته است:
« [مبلغ دینی باید] با نرمی و مدارا رفتار كند كه نرمی در همه كارها، اصلی است اساسی و بزرگ. در پایان وصیت خضر به حضرت موسی آمده است: «هیچ كس را بر گناهی سرزنش مكن. دوست‌ترین كارها نزد خدای تعالی، سه چیز است، میانه روی به هنگام توانگری، گذشت در توانایی و قدرت بر كیفر و نرمی با بندگان خدا. هر كس در دنیا با دیگری نرمی كند، خداوند در آخرت با او نرمی و مدارا كند.‌» 7
از محبت تلخ‌ها شیرین شود // از محبت مس‌ها زرین شود
از محبت دردها، صافی شود // از محبت دردها، شافی شود
از محبت مرده زنده می‌كنند // از محبت شاه، بنده می‌كنند
این محبت هم نتیجه دانش است // كی گزافه بر چنین تختی نشست
(مولوی)
امروز جامعه ما - به خصوص نوجوانان و جوانان - تشنه معنویت و اخلاق و شیفته برخوردهای نیك هستند. ظواهر تمدن غرب و هجمه‌های شیطانی آنان چنان در تار و پود جوانان رخنه كرده كه جز با عشق و ایثار نمی‌توان با آنان صحبت كرد.
جوانان، دشمن دین و معنویت یا روحانیت نیستند؛ بلكه از امر و نهی و بایدها و نبایدها فرار می‌كنند. آنان گرفتار دام‌های تباه كننده مفسدان، فاسقان و مغلطه بازان هستند و تنها با محبت و دوستی و زبان ملایم می‌توان با آن‌ها صحبت كرد و از محاسن و فضایل مكارم اخلاقی سخن گفت. باید با جوانان دوستی كرد و از روی دلسوزی، به پند و نصیحت پرداخت و در این راه، سختی‌ها، ناسزاگویی‌ها و نافرمانی‌ها را تحمل نمود.
تو ای شیخ حرم شاید ندانی// جهان عشق را هم محشری هست
گناه و نامه و میزان ندارد // نه او را مسلمی، نی كافری هست
(اقبال)
با شیوه عشق و محبت، هم بین خود مردم و نیز بین آنان و مبلغان دینی، الفت و انس ایجاد می‌شود و هم شراره‌های عشق الهی در درون آنان فروزان می‌گردد. در این صورت آنان به سوی معشوق و محبوب حقیقی رهنمون می‌شوند.

 

پی نوشت:

1) من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 376.
2) تذكرة المتقین، ص 104.
3) جامع السعادات، ج 3، ص 30.
4) تحریم/ 16.
5) كرانه سعادت، ترجمه الودیعة الی مكارم الشریعة، ج 1، ص 216.
6) المراقبات (اعمال السنة) ، ص 291.
7) مجله حوزه، شماره 47، ص 92.

منبع:سایت ذی طوی نوشته رحیم کارگر

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 4 =
*****