فحّاشی و هرزه‌گوییِ «تشیّع انگلیسی»!

09:00 - 1395/01/03

چکیده: پیامبر و اهل بیت(علیهم‌السلام) امیران کلامند و از بهترین و روشن‌ترین الفاظ برای مقاصد خود استفاده می‌کرده‌اند و از هرزه‌گویی و فحّاشی مبرّا بوده‌اند.

فحّاشی و هرزه‌گوییِ «تشیّع انگلیسی»!

یکی از شیوه‌های تشیّع انگلیسی برای ترویج آلودگی‌ها در میان جوانان متدیّن شیعه، سوء استفاده از تنفّر ایشان نسبت به خلفا و یاران و همراهان ایشان است. همان‌طور که می‌دانیم گناهان مربوط به زبان از هر عضو دیگری مهم‌تر و بیشتر است و به نسبت همین بیش از سایر اعضای بدن انسان را به قهقرای هلاکت می‌کشاند. مرحوم فیض کاشانی چهل گناه از گناهان زبان را بر می‌شمرد که در نحوه مذاکرات طرف‌داران این گروه بر اثر بی‌تقوایی و نامبالاتی به بسیاری از این آفات زبان گرفتار می‌شوند. بد زبانى و دشنام، لعن كسى كه مستحقّ لعن نيست‏، دروغ و خبرهاى خلاف گفتن‏، تهمت، نشر شايعات بى اساس و اكاذيب، و اشاعه فحشا، دروغ بستن به ائمّه اطهار(علیهم‌السلام)، تبليغ باطل و تشويق بر گناه و امر به منكر و نهى از معروف، تنها بخشی از این آلودگی‌هاست.[1]

تشیّع انگلیسی برای اینکه جوانان شیعه را به بدزبانی و فحاشی عادت دهد، ابتدا با بیان برخی مطاعن اثبات نشده‌ی برخی افراد عِرق مذهبی جوانان را جریحه‌دار کرده و سپس از طریق برخی نقل‌های بی‌سند و دروغین، برخی الفاظ رکیک را از زبان پاک اهل بیت(علیهم‌السلام) نقل می‌کنند! در حالی‌که سیره‌ی متواتر اهل بیت(علیهم‌السلام) بر دوری از بد زبانی و فحّاشی حتّی به دشمنان بلکه برخورد کریمانه با بی‌ادبی و جسارت فحّاشان و بدزبانان ناصبی بوده است.[2]

مرحوم کلینی چهارده روایت در مورد گناه فحّاشی کردن نقل کرده است؛ در این روایات بدزبانی و فحّاشی به عنوان نشانه‌های نفاق و شرک شیطان معرّفی شده و شخص فحش‌دهنده مورد غضب الهی و محروم از بهشت دانسته شده است. در همین روایات در مورد نسبت‌های ناروا به مادر دیگران ولو از مسلمانان نباشند و ازدواجی مانند ازدواج اسلامی نداشته باشند روایات جالبی نقل فرموده است. مثلاً در روایتی وارد شده: امام صادق(علیه‌السلام) به دلیل نسبتی که یکی از دوستان قدیمی حضرت به مادر غلامِ خود داده بود، دوستی دیرین را برهم زدند. با وجود اینکه مادر غلام مسلمان نبود و اهل سند بود![3]

چنانکه در سخن امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نیز آمده است: بدزبانی کار افراد بی‌منطقی است که از طریق عقلانیّت و استدلال قادر به بیان عقائد خود نیستند.[4] شیعیان که پرچم‌دار عقلانیّت در جهان اسلام بوده و هستند و بالاترین منطق گفت‌وگو را دارند همواره به دنبال نزدیک شدن با برادران اهل سنّت و ارائه مطالب حقّ خود با زبان مهر و عطوفت به ایشان بوده‌اند و سیره‌ی اهل بیت(علیهم‌السلام) و علمای راستین شیعه سخن گفتن با زبان ادب و احترام بوده است. مرحوم کافی در باب دیگری از کتاب کافی شریف روایات مربوط به سبّ را جمع‌آوری کرده لست.

در یکی از این روایات سخن حقّی از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده مبنی بر اینکه: «دشنام دادن به دیگران باعث ایجاد کینه و دشمنی می‌شود».[5] در روایتی از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) «پایین آمدن قدر و منزلت فرد هرزه‌گو و از بین رفتن اخوّت» از آثار فحّاشی و بدزبانی معرفی شده است.[6] در وصیت امیرالمومنین(علیه‌السلام) آمده است كه: «در كلام‌تان از فحش استفاده نكنید، چرا كه فحش و بدزبانی زیبنده ما خاندان و شیعیان ما نیست و انسان فحاش شایستگی و لیاقت دوستی را ندارد».[7] در روایتی نبوی وارد شده: «هرزه‌گویی و بد زبانی از صفات اسلام نیست(با اسلام سازگار نیست)».[8]

شیعیان انگلیسی سال‌ها بین مجامع روایی شیعه گشته‌اند تا بدزبانی‌ای از اهل بیت(علیهم‌السلام) پیدا کنند و به این عوام الناس که حدیث ندیده‌اند، بقبولانند که آن‌همه ادلّه قرآنی و روایی قطعی با این روایات مورد ادّعا تقیید خورده و در مواردی اهل بیت(علیهم‌السلام) فحش می‌دادند! (اعاذنا الله من شرور انفسنا) مثلاً ادّعا می‌کنند امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نامه‌ای به عبدالله بن قیس(ابوموسی اشعری) گفته: «یابن الحائک یا عاضَّ اِیرَ اَبیه!»[9] در حالیکه این مطلب را ابن ابی الحدید سنّی بدون سند از ابی‌مخنف آورده[10] و حتّی در منابعی هم که نامه حضرت را به عبد الله بن قیس نقل کرده‌اند عبارت مزبور ذکر نشده است![11]
جالب‌تر از این‌ها اینکه در کتب روایی شیعه و اهل سنّت وارد شده که این کلام را عثمان بن عفّان به جناب عمّار بعد از شهادت اباذر غفاری گفته است.[12] اما این جماعت انگلیسی هر چیزی را به اهل بیت(علیهم‌السلام) نسبت می‌دهند تا به اهداف‌شان برسند!

مثال دیگر مطلبی است که به امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نسبت می‌دهند و ادّعا می‌کنند حضرت به زنی در مسجد کوفه کلماتِ رکیکی را نسبت داده است![13] این مطلب از طریقی نقل شده که در مورد همه افراد آن - بجز الاصبغ بن نباته - اشکال وجود دارد.[14] و جز مرحوم مفید در قرن پنجم کسی آن‌را نقل نکرده است!

مورد سومی که انگلیسی‌ها کشف کرده‌اند و به خورد این جوانان بی‌سواد می‌دهند روایتی است در کتاب احتجاج طبرسی که در قرن ششم هجری نوشته شده و ایشان بلا واسطه از عامر بن شراحیل شعبی که در قرن اوّل می‌زیسته و شخصی دروغ‌گو و فاسق بوده[15] نقل کرده که امام حسن(علیه‌السلام) درباره‌ی مادر عمرو بن عاص کلمات زشتی را بر زبان آورده است![16]

نکته جالب اینکه دقیقاً این‌ موارد، مواردی‌ست که وهّابیّون برای ردّ عصمت ائمّه اطهار(علیهم‌السلام) به آنها استدلال می‌کنند و این جماعت شیعه انگلیسی مثل خیلی از موارد دیگر با آنها هم‌نوا شده و تیشه به ریشه عصمت می‌زنند! البته در قرآن و روایات در بیان مسائل فقهی و حقوقی که باید روشن باشند، با استفاده از گویاترین الفاظ به تبیین حکم الله پرداخته شده و با این‌حال از پرده‌دری و هرزه‌گویی اجتناب شده است؛ زیرا کلام قرآن عربی مبین است و پیامبر و اهل بیت(علیهم‌السلام) نیز امیران کلام‌اند[17] و از بهترین و روشن‌ترین الفاظ برای مقاصد خود استفاده می‌کرده‌اند و از هرزه‌گویی و فحّاشی مبرّا بوده‌اند.

_____________________________________
پی‌نوشت:
[1]. محجّه البيضاء، ج5، ص193.
[2]. پیش از این مطلبی را عنوان «برخورد صحیح امام باقر نصرانی را مسلمان کرد» در مورد رفتار کریمانه ائمه در مقابل سخن بی‌ادبان گفتیم. www.btid.org/fa/news/62883
[3]. الكافی (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 323.
[4]. عيون الحكم و المواعظ (لليثی)، ص283: امیر المؤمنین: سُنَّةُ اللِّئامِ قُبْحُ الْكَلامِ.
[5]. الكافی (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص360.
[6]. عيون الحكم و المواعظ (لليثی)، ص286.
[7]. دعائم الإسلام، ج‏2، ص352.
[8]. عيون الحكم و المواعظ (لليثی)، ص142.
[9]. ای پسرِ مرد بافنده، ای کسی که آلت تناسلی پدرش را گاز زده!
[10]. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏14، ص: 10.
[11]. أنساب‏الأشراف، ج‏2،ص:231(چاپ‏زكار،ج‏3،ص:29)- الإمامة و السياسة، ج‏1، ص160.
[12]. الأمالی (للمفيد)، النص، ص: 72: «فَقَالَ عَمَّارٌ رَحِمَ اللَّه‏ أَبَا ذَرٍّ مِنْ كُلِّ أَنْفُسِنَا فَقَالَ لَهُ عُثْمَانُ وَ إِنَّكَ لَهُنَاكَ بَعْدُ يَا عَاضَّ أَيْرِ أَبِيهِ، أَ تَرَانِي نَدِمْتُ عَلَى تَسْيِيرِي إِيَّاهُ»؛/ و أنساب‏الأشراف، ج‏5، ص:544 (چاپ ‏زكار، ج‏6، ص:168.).
[13]. الإختصاص، ص304: «مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ وَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِيرَةَ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: كُنَّا وُقُوفاً عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع بِالْكُوفَةِ وَ هُوَ يُعْطِي الْعَطَاءَ فِي الْمَسْجِدِ إِذْ جَاءَتِ امْرَأَةٌ فَقَالَتْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ
أَعْطَيْتَ الْعَطَاءَ جَمِيعَ الْأَحْيَاءِ مَا خَلَا هَذَا الْحَيَّ مِنْ مُرَادٍ لَمْ تُعْطِهِمْ شَيْئاً فَقَالَ اسْكُتِي يَا جَرِيئَة يَا بَذِيَّةُ يَا سَلْفَعُ يَا سَلَقْلَقُ يَا مَنْ لَا تَحِيضُ كَمَا تَحِيضُ النِّسَاءُ».
[14]. محمد بن عيسى بن عبيد اليقطينی: از جمله افرادی است که جناب صدوق به تبع ابن ولید، از رجال نوادر الحکمة استثناء کرده و تضعیف نموده و شیخ طوسی هم وی را تضعیف کرده است. [فهرست‏الطوسي، باب‏الميم، باب‏محمد، ص402. رجال‏الطوسي، أصحاب‏أبي‏الحسن...، باب‏الميم، ص391. رجال‏الطوسي، باب‏ذكرأسماء...، باب‏الميم، ص448.]- إبراهيم بن إسحاق الأحمري‏: از جمله اشخاصی است که هم نجاشی و هم جناب شیخ وی را تضعیف کرده اند. [رجال‏النجاشي، باب‏الألف‏منه، باب‏إبراهيم، ص19- فهرست‏الطوسي، باب‏الهمزة، باب‏إبراهيم، ص16.]- عبد الله بن حماد الانصاری: مهمل است و فقط شیخ در فهرست وی را صاحب کتاب دانسته [فهرست‏الطوسي، باب‏العين، باب‏عبدالله، ص297- رجال‏الطوسي، أصحاب‏أبي‏عبد...، باب‏العين، ص264].
[15]. پیش از این در پستی دیگر به تفصیل در مورد وی بحث نمودیم: www.btid.org/fa/news/87808
[16]. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص276: «رُوِيَ عَنِ الشَّعْبِيِّ وَ أَبِي مِخْنَفٍ وَ يَزِيدَ بْنِ أَبِي حَبِيبٍ الْمِصْرِيِّ أَنَّهُمْ قَالُوا: لَمْ يَكُنْ فِي الْإِسْلَامِ يَوْمٌ فِي مُشَاجَرَةِ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِي مَحْفِلٍ أَكْثَرَ ضَجِيجاً وَ لَا أَعْلَى كَلَاماً وَ لَا أَشَدَّ مُبَالَغَةً فِي قَوْلٍ مِنْ يَوْم‏... وَ أَمَّا أَنْتَ يَا عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ الشَّانِئِ اللَّعِينِ الْأَبْتَرِ فَإِنَّمَا أَنْتَ كَلْبٌ أَوَّلُ أَمْرِكَ أَنَّ أُمَّكَ بَغِيَّةٌ- وَ أَنَّكَ وُلِدْتَ عَلَى فِرَاشٍ مُشْتَرَكٍ فَتَحَاكَمَتْ فِيكَ رِجَالُ قُرَيْشٍ... وَ كَانَتْ أُمُّكَ تَمْشِي إِلَى عَبْدِ قَيْسٍ تَطْلُبُ الْبُغْيَةَ تَأْتِيهِمْ فِي دُورِهِمْ وَ رِحَالِهِمْ وَ بُطُونِ أَوْدِيَتِهِم‏».
[17]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص354، کلمه233: «أَلَا وَ إِنَّ اللِّسَانَ بَضْعَةٌ مِنَ الْإِنْسَانِ فَلَا يُسْعِدُهُ الْقَوْلُ إِذَا امْتَنَعَ وَ لَا يُمْهِلُهُ النُّطْقُ إِذَا اتَّسَعَ وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْكَلَامِ وَ فِينَا تَنَشَّبَتْ‏ عُرُوقُهُ وَ عَلَيْنَا تَهَدَّلَتْ‏ غُصُونُه‏».

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****