ذکر مقامات معنوی، محبت و روشنی دل می آورد

06:04 - 1395/01/17

چکیده: انسان برای رسیدن به کمال و ارتقای معنوی نیاز به الگو و استفاده از مبانی موفقیت آنها در زندگی دارد. به همین خاطر توصیه به ذکر مقامات معنوی اولیاء و اهل‌بیت کرده اند.

مقامات معنوی

انسان برای رسیدن به کمال و ارتقای معنوی نیاز به الگو و استفاده از مبانی موفقیت آنها در زندگی دارد. به همین خاطر توصیه به ذکر مقامات معنوی اولیاء و اهل بیت کرده اند.
به همین خاطر مقام معظم رهبری در توصیه به مداحان فرمودند: «ذکر مقامات معنوی، محبت و روشنی دل می آورد اما کافی و کارساز نیست و لازم است در هر منبری، درسهای کاربردی زندگی ائمه (علیهم السلام)، هنرمندانه بیان شود و زمینه ساز ولایت و دنباله روی عملی از اهل بیت گردد».[1]
چند نکته در این بیان حضرت آقا لازم به توضیح می باشد که به تبیین آن می پردازم.
نکته اول:
ثمرات ذکر مقامات معنوی:
محبت و روشنی دل یکی از مهمترین ثمرات ذکر مقامات معنوی می باشد. مثلا وقتی انسان داستان عبادت حضرت زهرا (سلام الله) را می خواند یا می شنود:
«قال الحسن البصرى: ما كان فى الدنيا اعبد من فاطمة، كانت تقوم حتى تتورم قدماها [2] در تمام دنيا، عابدتر از فاطمه (عليهاالسلام) يافت نمى شود؛ او به حدى براى عبادت برپا مى ايستاد كه پاهايش ورم مى كرد».
شنیدن این خبر هم احساس محبت به مادر سادات در محبینش را می افزاید، زیرا الگویی که برای خود انتخاب کرده اهل عبادات مشقت آور است و برترین بانو در مقام عبادت است و همچنین شوق عبادت را در دل می افزاید و انسان تلاش می کند شبیه سازی بیشتری به الگو داشته باشد.
نکته دوم:
این که ذکر مقامات حتی اگر برای معصومین هم نباشد، اثر خود را دارد.
ذکر داستانهایی از زندگی علمای بزرگ و اندیشمند تاثیرات بزرگی بر زندگی مردم و شاگردانشان دارد.
شیخ حسین بن عبد الصمد  والد بزرگوار شیخ بهائی که از علماء بزرگ جبل عامل بود. بعد از شهادت استادش شهید ثانی با اهل و عیال خود روانه ایران شد. و در آن زمان که شاه طهماسب صفوی بر ایران حاکم بود موقعیت و جایگاهی رفیع یافت.
هفت سال در پایتخت وقت قزوین، اقامت کرده به درس و وعظ و نشر علوم اشتغال ورزید. و نماز جمعه را که متروک شده بود برپاداشت. سپس شیخ الاسلام مشهد مقدس رضوی شد. و بعد از آن که هرات بوسیله صفویه فتح شد، منصب شیخ الاسلام هرات را متصدی گشت.
ولی بعد از هشت سال اقامت در هرات که از با برکت‏ ترین و زیباترین شهرها بوده است، برای اغراض از زندگی فانی به دنیا به عنوان خروج برای سفر حج از هرات خارج شده دیگر به ایران باز نگشت. بلکه مجاورت بیت الله الحرام را برگزید.
پس از چندی که باز قصد رجوع به میان مردم را کرد به ایران نیامد، بلکه به بحرین رفت. بحرین برعکس ایران سرزمین فقیر و تنگدستی بود؛ چرا که سکونت در آنجا را نه فقط برای خود به رضایت خدا نزدیک‏تر می‏ دید بلکه درصدد بر آمد برای پسرش شیخ بهائی هم اجازه بگیرد و او را نیز روانه بحرین بسازد.
از این رو برای او نامه ‏ای نوشت که در آن از سکونت در ایران مذمت کرد. و این نبود جز به جهت زهد در دنیا و گرنه او و فرزندش جز تعظیم و تجلیل بسیار چیزی ندیده بودند.
شاید همین نامه پدر برای شیخ بهائی اثر خود را در شیخ بهائی گذاشت. طولی نکشید که او ریاست دینی بزرگی را که داشت رها کرد و از ایران خارج گشت. به مدت سی سال (نه یک سال و دو سال) در پوشش دراویش با تحمل مشقات و سختی‏های سفر به جهانگردی پرداخت.[3]
نکته سوم
تکرار بیان این مقامات در هر منبر و جلسات گفتگو
خوب درست است که درباره مطالب تکراری گفته می شود خسته کننده و ملال آور است ولی در قران بارها شاهد تکرار های مناسب و به جا بوده ایم و البته طبق فرمایش رهبر باید این تکرار مقامات معنوی، باید "هنرمندانه" باشد و نه با بی سلیقگی یه داستان یا یک روایت بارها تکرار شود تا مستمع از بیان این مسئله منزجر شود.

--------------------------------------
پی نوشت:
[1]. سایت حضرت آیت الله خامنه ای.
[2]. بحارالانوار، علامه مجلسی،  ج 43، ص 75، روايت 62.
[3]. مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1، ص 22.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 0 =
*****