چکیده:مهمترین دلیل قرآنی که اهل سنت بر حجیت سنت و سیره صحابه بیان میکنند، آیه 100 سوره توبه میباشد که اولاً آیه مطلق نیست و صحابه نخستین را شامل میشود و ثانیاً وجود منافقين در ميان «السابقون الأولون» این ادعا را باطل مىكند.
اهل سنت برای آنکه عملکرد و بدعتهای خلفا و رفتارهای صحابه را تصحیح و آنها را از گناههان مبرا سازند و چهره آنان را وجیه و خوب جلوه دهند، بدعتهای خلفا را جزء دین و اجتهاد آنان قلمداد کردند و در عرض سنت رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) سنتسازی نمودند و سنت خلفا و صحابه را قرار دادند.
آنچه که بسیار جالب و مهم است فتوای بزرگان اهل سنت بر سرپوشی و عدم ذکر معایب خلفا و صحابه است. تا جایی که «احمد بن حنبل» کسانی را که این معایب را بازگو کنند، رافضی و بدعتگذار میخواند: «از ادله ثابت، واضح و روشنی که معروف است، بیان محاسن تمام اصحاب رسول خداست. و خودداری کردن از بیان بدیها و اختلافاتی است که بین صحابه رخ داده است. بنابراین هر کس اصحاب پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را دشنام دهد، یا حتی یکی از اصحاب را دشنام دهد، یا جایگاه او را تنقیص کند، یا طعنی بر آنها وارد کند، یا عیبی از آنها را فاش سازد، یا در مورد آنها عیب جوئی کند، چنین فردی بدعتگذار و رافضی و خبیث است که خداوند هیچ عملی را از او قبول نمیکند».[1]
با این وجود که تمام علمای اهل سنت سعی در عدم بیان معایب و بدیهای صحابه داشتهاند، نتوانستهاند بسیاری از مطاعن و عملکردهای غلط خلفا و صحابه را بپوشانند و آنها را بیان کردهاند، از همین رو در صدد توجیه آن برآمدند و برای آنان اجتهادسازی و سنتسازی نمودند. و برای آنکه برای خود مدرکتراشی و دلیلسازی نمایند به آیات و روایاتی تمسک کردهاند که در این مقاله به مهمترین دلیل قرآنی اهل سنت بر حجیت سنت و قول صحابه اشاره میکنیم.
دلیل قرآنی اهل سنت
مهمترین دلیل قرآنی که اهل سنت بیان میکنند این است که خداوند متعال میفرماید: «وَ السّابِقُونَ اْلأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ اْلأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنّات تَجْرِی تَحْتَهَا اْلأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ [توبه/۱۰۰] آنان که در صدر اسلام، زودتر ایمان آوردند از مهاجرین و انصار و آنان که به طاعت خدا پیروی ایشان کردند از سایر امّت، خدا از آنان خشنود است و آنان از خدا، و خدا برای آنها بهشتی که از زیر درختانش نهرها جاری است مهیا ساخته که در آن تا ابد متنعّم باشند و این به حقیقت سعادت بزرگ است».
ابن قیّم جوزیه میگوید: «خداوند متعال پیروی کنندگان از صحابه را مدح کرده است. پس اگر کسی بی آن که در پی صحت و سقم کلام صحابی باشد، آن را پذیرفته و از او پیروی کند، نزد خداوند مورد ستایش است».[2]
پاسخ
اولاً، آیه مربوط به سابقین و اولین از مهاجرین و انصار میباشد نه تمامی صحابه، چرا که همگی صحابه جزء سابقین نبودند.
ثانیاً، وجود منافقين در ميان «السابقون الأولون» ادعای اهل سنت را باطل مىكند. طبق آیه ۳۱ سوره مدثر «وَ لَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فىِ قُلُوبهِم مَّرَضٌ وَ الْكَافِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بهِ اذَا مَثَلًا[مدثر/۳۱] مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم، و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معيّن نكرديم تا اهل كتاب يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيافزايد، و اهل كتاب و مؤمنان (در حقّانيّت اين كتاب آسمانى) ترديد به خود راه ندهند، و بيماردلان و كافران بگويند: خدا از اين وصف چه منظورى دارد؟!»
به اتفاق مفسرين سوره مدثر و به ويژه اين آيه در مكه نازل شده و مقصود از «فى قلوبهم مرض» نيز منافقين هستند. و همين منافقين بودند كه به همراه ديگر مؤمنان و رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به مدينه هجرت كردند و جزء السابقون الأولون شدند.
نکته مهم در اینجا این است که هرچند خداوند در این آیه و در تحت بیعت شجره رضایت خود را از سابقین اعلام میدارد، امّا میزان حال فعلی افراد و ایمان آنها میباشد نه آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است. شاهد این مدعا وجود افرادی است که جزء این آیه هستند و در بیعت رضوان شرکت داشتند، اما در نهایت کافر و خسر الدنیا و الاخره شدند که تنها به چند نمونه اشاره مینماییم.
1. «ابو الغاديه» جزء سابقین و قاتل عمار است که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) در وصف قاتلین عمار فرمود: «عمار را گروه نابكار مىكشند؛ در حالى كه عمار آنها را به سوى بهشت و آنها عمار را به سوى آتش دعوت مىكنند».[3]
همچنین ذهبی از خود ابوغادیه نقل میکند که حضرت فرمودند:« کشنده عمار در آتش است. و اين چيزى است شگفتآور؛ زيرا خود ابوالغاديه عمار را كشته است».[4]
2. دومین شخصی که در بیعت رضوان حضور داشت، «ثعلبه بن حاطب بدری» است که بسيارى از دانشمندان تاريخ و تفسير اهل سنت، نام او را در رديف كسانى قرار دادهاند كه در ساختن مسجد ضرار نقش داشته است.[5] که قرآن کریم در آیه 107 سوره توبه سازندگان این مسجد را به شدت توبیخ میکند.
3. «طلحه بن عبيد الله» او از نخستین کسانی است که اسلام آورد و که بدون شک مصداق آیه «السابقون الاولون...» میباشد، در حالی که نه تنها در قتل عثمان شرکت داشت، بلکه در جنگ جمل علیه خلیفه مسلمین شورید.
بسیاری از برزگان اهل سنت این روایت را نقل میکنند: «مروان روز جنگ جمل گفت: پس از اين دنبال خونخواهى نخواهم رفت، تيرى به طرف طلحه انداخت كه بر زانويش نشست، خون سرازير شد، زانويش را بستند خون فواره زد، طلحه گفت: رهايم كنيد، اين تيرى است كه خدا انداخته است، بار خدايا! انتقام عثمان را از من بگير تا از من خشنود شوی».[6]
بنابراین مهمترین دلیلی که اهل سنت بر برائت صحابه و حجیت سنتشان از قرآن کریم ذکر میکنند، هیچ دلالتی ندارد و نه تنها نمیتوان به واسطه آن سنت و صحت اجتهاد صحابه را اثبات نمود، بلکه این آیه بر سعادت و بهشتی بودن همه صحابه تصریح نمیکند و تنها خداوند از کسانی راضی است که بر عهد و ایمان خود باقی ماندند.
_______________________________________________
پینوشت
[1]. طبقات الحنابلة، محمد بن أبي يعلى أبو الحسين، دار المعرفة - بيروت، ج۱، ص۳۰.
[2]. اعلام الموقعین، ج ۴، ص ۱۲۴.
[3]. صحيح البخاري، ج 1، ص172، ح436، كتاب الصلاة،بَاب التَّعَاوُنِ في بِنَاءِ الْمَسْجِدِ، و ج3، ص1035، ح 2657، الجهاد والسير، باب مَسْحِ الْغُبَارِ عَنِ النَّاسِ فِي السَّبِيلِ،ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت.
[4]. ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج 2، ص 236، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت.
[5]. جامع البيان عن تأويل آي القرآن، ج 11 ، ص 23، ناشر: دار الفكر، بيروت – 1405هـ؛ الدر المنثور، ج 3، ص 277، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993؛ الكشف والبيان (تفسير الثعلبي )، ج 6، ص 221 ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت؛ السيرة النبوية، ج 5 ، ص 212، ناشر: دار الجيل، بيروت .
[6]. أنساب الأشراف، بلاذری، ج 1، ص 311؛ الطبقات الكبرى، ج 3، ص 223، ناشر: دار صادر – بيروت؛ تهذيب الكمال، ج 13، ص 422، ناشر: مؤسسة الرسالة – بيروت؛ الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 2، ص 766، ناشر: دار الجيل – بيروت؛ الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 7، ص 542، ح 37803، ناشر: مكتبة الرشد – الرياض.