چگونگی پی بردن به علت مخالفت والدین در ازدواج فرزندان

11:53 - 1395/01/20

چکیده: پیامبر گرامی اسلام فرموده است: «فرزند سه حق بر پدر دارد: اول؛ انتخاب نام نیکو، دوم؛ کتابت، نوشتن و سواد‌آموزی، سوم؛ ازدواج، زمانی که فرزند بالغ شد.»

مخالفت خانواده

بر طبق تعالیم دینی، یکی از وظایف مهم پدران و مادران، مهیا سازی ازدواج مناسب برای فرزندانشان می‌باشد. پیامبر گرامی اسلام دراین‌باره فرموده است: «فرزند سه حق بر پدر دارد: اول؛ انتخاب نام نیکو، دوم؛ کتابت، نوشتن و سواد‌آموزی، سوم؛ ازدواج، زمانی که فرزند بالغ شد.»[1]
امّا ممکن است والدین در انتخاب همسر برای فرزندانشان، نظر موافق و همسو با فرزند جوانشان نداشته باشند و با آنان مخالفت کنند، ولی نکته حائز اهمیت این است که هر مخالفت و موافقتی از سوی والدین، هیچ گاه به معنای درستی با نادرستی نظرشان نیست.
لذا در صورت مخالفت والدین با نظر فرزندشان، ابتدای امر لازم است بررسی شود که دلیل یا دلایل مخالفت والدین با انتخاب جوان چیست؟ آیا آن‌ها دلایل قانع كننده‌ای، براى مخالفت خود دارند؟ و آیا جوان هم پاسخ منطقى و قانع کننده‌ای براى مخالفت با آن‌ها دارد یا نه؟
مانند این دخترخانم جوان که می‌گوید: پدرش با آمدن خواستگار برای او مخالف است و علت مخالفتش را هم بیان نمی‌کند و گاهی هم که ابراز می‌کند، آنقدر دلایلش گنگ و غیرمنطقی به نظر می رسد که آدم رغبت نمی‌کند با ایشان در این باره گفتگو کند. سابق بر این، خواهر بزرگتر این دخترخانم که مجرد بود، مانع ازدواج او شده بود، ولی در حال حاضر که خواهر او ازدواج کرده است، پدرش با ازدواج این دختر جوان مخالفت می‌کند. امّا واقعاً علت اصلی مخالفت پدر با ازدواج دختر جوانش، چیست؟
همانطور که اشاره شد قبل از هرگونه قضاوت و پیشداوری، لازم است در این زمینه علت مخالفت پدر بررسی شود. از سویی دیگر، اینکه علت مخالفت پدر این دخترخانم در حال حاضر مشخص نیست، اصلاً دلیل بر غیرمنطقی بودن مخالفت ایشان نمی‌تواند باشد. گرچه عکس العمل ایشان هم در برابر سؤالات دختر عادی نیست.
به همین منظور بهتر است در این زمینه، این دختر و دخترانی که در چنین شرایط مشابه ای قرار می گیرند، برای درک بهتر این مخالفت، با مادر خود در خصوص مخالفت پدر صحبت کنند. لذا دخترخانم می‌تواند با نزدیک شدن به مادر و گفتگو با او، از مخالفت پدر باخبر شود و یا حداقل اگر مادر در این زمینه اطلاع خاصی نداشت، می‌تواند با رایزنی و گفتگو با پدر، علت مخالفت ایشان را جویا شود.
به هر حال، دلایل مختلفی برای مخالفت پدر می‌تواند وجود داشته باشد که نمی‌توان به راحتی قضاوت راحتی کرد، ولی مخالفت ایشان از دو حال خارج نیست؛ یا واقعاً ایشان دلیل منطقی و قانع کننده‌ای برای مخالفتشان دارد یا اصلاً دلایل ایشان غیرمنطقی و غیرقابل قبول است.
اگر این دخترخانم از طریق گفتگو با مادر، متوجه شد که مخالفت فعلی پدر، منطقی است، بهتر است مخالفتشان را بپذیرد و بیش از این اصرار نکند.
امّا اگر مخالفت ایشان واقعاً بى‏ مورد و غیرمنطقی است، هرگز نباید او و پدرش به دو گروه مخالف و موافق تقسیم شوند و در برابر هم جبهه‌‏ تشكیل دهند، بلكه دخترخانم میبایست درصدد جلب رضایت ایشان برآید. از طرفی هم با لجبازی و قهر، کاری از پیش نمی‌رود.
پس بهتر است با کمک از یک واسطه نزدیک و خیرخواه که دارای نفوذ کلام در میان خانواده است،(مانند خواهر و یا برادر بزرگتر، عمو یا عمه) از او خواست که با پدر در این زمینه صحبت کرده و رضایت ایشان را برای آمدن خواستگار جلب کند. علاوه بر آن، روی کمک مادر و دیگر اعضای خانواده در متقاعد کردن پدر نیز می‌توان حساب باز کرد. گرچه دخترخانم نیز در کنار راهکار مذکور، می‌تواند بررسی کند و ببیند چه‌کاری روی پدرش تأثیرگذار است تا آن را انجام دهد و به تدریج دل پدر نرم شود و در نهایت با آمدن خواستگار موافقت کند؛ انجام کارهایی مانند کمک کردن یا هدیه دادن و ... می‌تواند به مرور در نظر و موضع پدر تأثیرگذار باشد.
در ضمن، توکل به خدای متعال و توسل به اهل بیت(علیهم‌السلام) در کنار هرکاری، همواره مشکل گشاست. پیغمبراکرم(صلی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) فرموده: «مَنِ انْقَطَعَ إِلَى اللَّهِ كَفَاهُ اللَّهُ مَئُونَتَهُ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَنِ انْقَطَعَ إِلَى الدُّنْیَا وَ كَلَهُ إِلَیْهَا؛ هر كس اعتماد و اتكایش را از غیر خدا ببرد، خداوند بى‌‏نیازش كند و رزق و روزیش را بدون حساب و كتاب و از جایى كه فكرش نمى‌‏رسید به او بدهد و هر كس به دنیا متكى شود، خداوند او را به همان دنیا وا مى‏‌گذارد.»[2]
پی‌نوشت:
[1]. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۶، ص۲۴
[2]. مشكاة الانوار، علی بن حسن طبرسی، ترجمه هوشمند و محمدى، ص۲۵

لینک مستقیم گفتگو در انجمن: پدرم با آمدن خواستگار برای من مخالفت می‌کند

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

برای اینکه پی ببرم خواستگارم ایمان واخلاق چطوره و در چه سطحی هست
ولایت فقیه و نظام و انقلاب وچقدر قبول داره خودش چقدر آدم انقلابی و ولایی هست
اینکه چقد هوش اقتصادی و مدیریتی برا اداره زندگی داره باید چطور و چه سوالاتی بپرسم که نه کلی و کلیشه ای باشه از طرفی واقعا جزییات هم بتونم بپرسم
من واقعا مذهبی بودن فرد و اخلاقش خیلی بربرام مهمه ولی واقعا نمبدونم باید چطور بپرسم و دقیقا چی بپرسم
لطفا کمکم کنید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 8 =
*****