چرا امامی از جانب خداوند متعال لازم است؟

09:01 - 1395/01/22

چکیده: عقل می‌گوید لطف بر خداوند متعال واجب است، و بدون شک امامت از مصادیق لطف است، پس نصب امام بر خداوند متعال واجب است. نتیجه این سخن این است که امامت انتصابی است و خداوند متعال باید آن را تعیین و اعلام کند و مردم در این زمینه هیچ نقشی ندارند.

ضرورت وجود معصوم

برای اثبات ضرورت وجود امام معصوم در جامعه، ادله عقلی مختلفی توسط متکلمین، فلاسفه و عرفا ارائه شده است؛ یکی از این ادله که توسط متکلمین مطرح شده است «قاعده لطف» است. ما در این نوشتار به بیان این قاعده و تطبیق آن بر مساله امامت می‌پردازیم و اثبات خود قاعده از عهده این نوشتار خارج است.
اماميه با استناد به اين قاعده، نصب امام را بر حق تعالى، لازم مى‏‌داند و چنين استدلال مى‏‌كند: نصب امام، لطف است و لطف، بر خداوند، واجب است؛ پس نصب امام، بر حكيم تعالى واجب است.

سپس مقدمات زیر را به شرح ذيل، اثبات و تبيين مى‏‌كند:
لطف، عملی است که بندگان خدا را به اطاعت نزدیک و از معصیت دور می‌کند؛ یعنی خداوند متعال اگر بتواند عملی انجام دهد که در پرتو آن بندگان خود را به اطاعت نزدیک کند و از معصیت دور، لازم است این کار را انجام دهد.
بدون شک نصب امام، از اين ويژگى برخوردار است؛ زيرا ترديدى نيست كه اگر در ميان مردم، حاكم و زمام‌دار مطاعى باشد كه براى استقرار عدالت در جامعه بكوشد و با هر گونه ظلم، فساد و تجاوز مبارزه كند، زمينه براى روى آوردن مردمان به اطاعت الهى و پرهيز از گناهان و معاصى، آماده‌‏تر و مقدمات صلاح و رستگارى، بیشتر فراهم می‌شود؛ به ويژه اگر چنين حاكمى، از ناحيه خداوند منصوب گردد، امور ياد شده به گونه‌ی مطلوب و شايسته‌‏ترى فراهم خواهد شد. 

بنابراين، نصب امام، لطف است و لطف، بر خداوند، واجب است؛ زيرا ترك لطف، موجب اخلال به غرض است. غرض خداوند از آفرينش انسان‌ها، عبادت و اطاعت و نيز دورى گزيدن از معصيت است و چنانچه لطف انجام نگيرد، غرض ياد شده به دست نخواهد آمد، و نقض غرض، از حكيم قبيح است، لذا لطف، بر خداوند، واجب است.[1]

حال كه مقدمات برهان ثابت شد در نتيجه آن، كه لزوم نصب امام بر خداوند است نيز نبايد ترديد روا داشت.

حال اگر کسی اشکال کند و بگوید: چگونه ممكن است بدون امام ظاهر و قاهر، زمينه اطاعت و عبادت و پرهيز از معصيت، فراهم شود؟
پاسخش اين است كه وجود امام، لطف، و تصرف وى، لطفی ديگر است، و پنهان بودن امام از انظار و عدم اعمال امامت از جانب او، به خاطر سوء اختيار امّت است.

علامه حلّى در توضيح جواب فوق مى‌‏نويسد: لطف بودن امامت، منوط به تمام بودن امور سه‌‏گانه زير است:
الف) خلق كردن امام و تجهيز وى به قدرت، علم و نص بر اسم و نصب آن.
ب) قبول امامت و تحمّل آن.
ج) نصرت امام و دفاع از حريم امامت و قبول اوامر و نواهى او.
امر اوّل، بر خداوند لازم است و انجام شده است. امر دوم، بر امام واجب است و انجام شده است. امر سوم، بر امت واجب است كه متأسفانه زير بار مسئوليت آن نرفته‌‏اند. بنابراين، عدم تمكن امام از اعمال امامت و تصرّف در امور، نه به خاطر قصور خداوند يا امام، بلكه به خاطر تقصير امت است.[2]

در نتیجه: عقل می‌گوید لطف بر خداوند متعال واجب است، و بدون شک امامت از مصادیق لطف است، پس نصب امام بر خداوند متعال واجب است. نتیجه این سخن این است که امامت انتصابی است و خداوند متعال باید آن را تعیین و اعلام کند و مردم در این زمینه هیچ نقشی ندارند.

___________________________________________________
پی‌نوشت
[1]. سيد مرتضى، رسائل شريف مرتضى، ج2، ص309، و ج3، ص20؛/ همو، الذخيرة، ص410؛/ علامه حلى، مناهج اليقين، ص439؛/ فاضل مقداد، اللوامع الالهية، ص241؛/ علامه مجلسى، حق اليقين، ص35؛/ خواجه نصير الدين طوسى، تحصيل المحصل، ص474؛/ محمد حسن مظفر، دلائل الصدق، ج2، ص41؛/ شيخ طوسى، كتاب الغيبة، ص4؛/ محمد حسين كاشف الغطاء، اصل الشيعة و اصولها، ص179؛/ محمدرضا مظفر، عقائد الامامية، ص65.
[2] علامه حلى، الالفين، ص48- 49.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 3 =
*****