چکیده: بر اساس عقیده قطعى شیعه، پیامبران و امامان معصوم(علیهالسلام) در قلهی دانش و حکمت و معرفت قرار داشته و علمی که خداوند به آنان عطا کرده است، از علم تمام مردم بالاتر است و هیچیک از مردم را یاراى درک مقام برتر علمى آنان نیست.
آنچه بشر با دانش ناقص خویش به دست آورده فراتر از دانش پروردگار نیست که خداوند آنرا در اختیار معصومان(علیهمالسلام) قرار داده است. بر همین اساس، دانشهای امروزین نیز در حیطه دانش آن بزرگواران است.
امام جواد(علیهالسلام) چون اجداد طاهرش خزانهدار علم الهی و گنجینهدار رازها و رمزهای آفرینش بود. حضرت با سنی کم و با شرکت در مناظرهها و مباحثههای عالمان و دانشمندان بزرگ عصر خویش، علم لدنی که همانا مختص به انبیا و معصومین است را فرا روی مردمان عصر خود و اعصار دیگر به تصویر کشیدند.
حضرت به مناسبتی به این نکته اشاره و مرز و سرچشمه علم خویش را با دیگران مشخص مینمایاند. هنگامی که موضوع حیف و میل شبانی را به او گوشزد میکرد، در پاسخ به پرسش شبان که عرض کرد، از کجا به این موضوع پی بردی، حضرت میفرمایند: «همانا ما خزانهداران علم الهی و گنجینه داران حکمت خداوندی و جانشینان انبیا و بندگان گرام او هستیم».[۱]
بنا به نقل شیخ مفید از ریان بن شبیب: «وقتی مامون خواست دخترش امالفضل را به همسری امام جواد(علیهالسلام)، درآورد، عباسیان با این تحلیل که این مسئله موجب میشود که حکومت به دست علویان افتد، با تصمیم مامون به مخالفت برخاستند. از اینرو به نزد مامون رفته و اظهار داشتند: تو را به خداوند سوگند میدهیم که از تصمیم خود در تزویج ام الفضل با محمدبنعلی(علیهماالسلام) منصرف شو و بار دیگر قدرت را از عباسیان به علویان منتقل نکن. در گذشته ولایتعهدی علی بن موسی الرضا(علیهالسلام)، همه را نگران خود ساخت، اکنون برای نامزدی ام الفضل یکی از عباسیان را انتخاب کن.
مامون در جواب عباسیان گفت: اختلاف شما با علویان ریشه در نحوه برخورد شما با آنان دارد. اگر شما با آنان منصفانه برخورد میکردید، همانگونه که آنها بر شما برتری و شایستگی دارند، برتری مییافتند.
پیشینیان من، مشی بد رفتاری با علویان را در پیش گرفتند و قطع رحم کردند و من از این رویه به خدا پناه میبرم، هرگز از این که علی بن موسی(علیهالسلام) را ولیعهد خویش کردم، پشیمان نیستم. از وی خواستم که به جای من خلافت کند قبول نکرد. قضای حتمی خدا جای خود را گرفت و کان امر الله معذورا. [توضیح اینکه: چنین تحلیلی از شهادت حضرت رضا(علیهالسلام) بیانگر نهایت حیلهگری و تزویر مامون حتی در برابر عباسیان است]
مامون در ادامه سخنش با عباسیان گفت: اینکه میگویید چرا ابو جعفر(علیهالسلام) را به دامادی خویش برگزیدهام؟ به فضل و دانش وی باز میگردد، که با وجود سنی کم از همه برتر است. امید است زمینهای فراهم آید تا دیگران نیز چون من به درجه فضل و برتری وی آگاهی یابند.
بزرگان عباسی، دگر باره به سن حضرت جواد(علیهالسلام) خرده گرفتند و گفتند درست است که رفتار این جوان و فضل و کمال وی تو را به اعجاب وا داشته است، ولی با مسائل فقهی آشنائی ندارد. مدتی صبر کن تا به معلوماتی دست یابد سپس نیت خود را عملی ساز.
مامون در جواب گفت: وای بر شما، من به جایگاه و منزلت این نوجوان بیش از شما دانایم، او از اهل بیتی است که علم ودانش آنان از سرچشمه الهامات الهی نشات میگیرد. پدران آنان در دین و دانش و ادب بینیاز از رعیتی بودند که علمشان به درجه کمال رسیده است. اگر قبول ندارید، امتحانش کنید تا درجه فضل و علم او بر شما آشکار گردد. گفتند: قبول است، وی را میآزماییم.
عباسیان با کسب اجازه از مامون، خواستند تا فردی را برای مناظره با حضرت جواد(علیهالسلام) معرفی کنند و جلسه را ترک کردند.
عباسیان با یکدیگر به شور نشستند و در نتیجه قاضی نامی و مشهور، یحیی بن اکثم را دعوت و با وعده دادن پول فراوان به وی در صورت پیروزی بر امام جواد(علیهالسلام)، در روزی معین در مجلسی با حضور مامون شرکت جستند.
در این مجلس هر یک در جای خود قرار گرفتند و مامون دستور داد تا تشکی و دو متکا را برای امام جواد(علیهالسلام) گسترداند و خود در کنار او ایستاد. و یحیی بن اکثم روبروی امام قرار گرفت.
یحیی بن اکثم رو به مامون کرد و گفت: یا امیرالمؤمنین اجازه میدهید تا از ابو جعفر سؤال کنم؟
مامون گفت: از خودش اجازه بگیر.
یحیی بن اکثم رو به حضرت جواد(علیهالسلام) کرد و گفت: فدایت شوم اجازه میفرمایی مسئلهای بپرسم؟
حضرت فرمود: بپرس.
یحیی بن اکثم گفت: خداوند ما را فدایت سازد اگر فردی در حال احرام شکاری را بکشد، حکم آن چیست؟
حضرت فرمود: شکارچی در حل کشته است یا در حرم؟ عالم به حرمت آن بوده یا جاهل؟ از روی عمد کشته یا اشتباه؟ آزاده بوده است یا غلام؟ صغیر بوده است یا کبیر؟ این اولین صید بوده است یا بیشتر؟ آن صید از پرندگان بوده است یا غیر آنها؟ کوچک بوده است یا بزرگ؟ شخص محرم بر این عمل اصرار دارد یا پشیمان شده است؟ شب این عمل را انجام داده است یا روز؟ احرام عمره بوده است یا احرام حج؟
یحیی بن اکثم پس از شنیدن فروع باز شده از پرسش خود از سوی امام جواد(علیهالسلام) زبانش به لکنت افتاد و نشانههای عجز و ناتوانی در سیمایش آشکار شد.
مامون پس از بیان مطالب از سوی امام جواد(علیهالسلام)، گفت: خدا را به خاطر تشخیص خویش حمد و سپاس میکنم سپس رو به عباسیان کرد و گفت: اکنون بر آنچه در فکر آن بودید آگاهی یافتید.
پس از مراسم عقد و خطبه خوانی، مامون به حضرت(علیهالسلام) گفت: در صورت تمایل پاسخ مسائل مُحرِم را بیان کنید تا همه بهرهمند شویم.
حضرت(علیهالسلام)، فرمودند: محرم اگر صیدی را در غیر حرم بکشد و آن از پرندگان بزرگ باشد، یک گوسفند کفاره باید قربانی کند و اگر صید در حرم باشد باید دو گوسفند قربانی کند. اگر جوجهای در حل بکشد قربانی، یک برهی از شیر گرفته است؛ ولی قیمت آن جوجه بر او واجب نیست. اما اگر جوجهای در حرم بکشد کفارهاش یک گوسفند و قیمت جوجه میباشد.
اگر صید از حیوانات وحشی چون الاغ وحشی باشد باید یک گاو قربانی و اگر صید شترمرغ باشد یک شتر قربانی کند.
کفاره کشتن صید بر فرد عالم و جاهل مساوی است. در صورتی که محرم عمداً صید را بکشد گناه کرده، ولی چنانچه به اشتباه صید را شکار نموده چیزی بر او نیست.
کفاره فرد حرّ بر خودش واجب و کفاره غلام بر مولای او واجب است.
بر صغیر، کفاره نیست ولی کبیر، کفاره بر او واجب است.
شخصی که از شکار پشیمان شود پس از کفاره عقاب اخروی ندارد ولی آنکه بر کشتن صید اصرار ورزد عذاب اخروی گریبانگیر او میشود».[2]
مامون پس از شنیدن پاسخهای حضرت(علیهالسلام) در خصوص مسئله شکار و تشویق وی در مقابل حضار رو به امام جواد(علیهالسلام) کرد و گفت: «احسنت، یا ابا جعفر! خداوند به تو خیر عطا کند، اگر صلاح میدانید شما نیز از یحیی بن اکثم سؤالی بپرسید.
امام(علیهالسلام) رو به یحیی بن اکثم کرد و فرمود: پرسش نمایم؟
یحیی گفت: فدایت شوم اختیار با شماست. اگر توانایی پاسخگویی داشتم پاسخ میدهم و اگر نه پاسخ آنرا از شما خواهم آموخت.
امام فرمودند: چه میگویی درباره این مسئله: در اول روز نگاه مردی به زنی حرام بود، چون آفتاب بالا آمد همان زن بر او حلال شد، ظهر که شد بر او حرام گردید، به موقع عصر بر او حلال شد، چون آفتاب غروب کرد، حرام گشت، در زمان عشا حلال شد، در نیمه شب حرام گردید، و چون فجر طلوع کرد بر او حلال شد؟
این چگونه میشود و علت حلال و حرام شدن چیست؟ یحیی بن اکثم در تحیر گفت: به خدا سوگند من پاسخ این مسئله را نمیدانم، پاسخ آن را بفرمائید تا بیاموزم.
حضرت جواد(علیهالسلام) فرمودند: این زن کنیز شخص دیگری است و آن مرد نامحرم به جهت نامحرم بودن نگاه وی در صبح بر آن زن حرام بود. آفتاب که بالا آمد کنیز را خریداری کرد. و بر آن مرد حلال شد.
ظهر کنیز را آزاد کرد، بر او حرام شد. عصر وی را به تزویج خود درآورد، حلال شد. موقع غروب به سبب ظهار بر او حرام شد. زمان عشا کفاره ظهار را داد، حلال شد. نصف شب آن زن را طلاق داد حرام شد در طلوع فجر رجوع کرد آن زن بر او حلال شد.
در این هنگام مامون رو به حاضران مجلس کرد و گفت: آیا در میان شما کسی یافت میشود که این مسئله را چنین پاسخ دهد؟
همه گفتند: نه والله، امیرالمؤمنین به رأی خود آگاهتر است. آنگاه مامون گفت: وای بر شما، اهل بیت(علیهمالسلام) در میان مردم از نظر فضل و کمال بیهمتا و ممتازند و کمی سن مانع فضیلت آنها بر سایر مردم نمیشود».[3]
آری خداوند تبارک و تعالی آگاهی به غیب و وقایع پنهان و یا حوادث آینده در اختیار امامان معصوم قرار داده است.
بر اساس عقیده قطعى شیعه، پیامبران و امامان معصوم(علیهمالسلام) در قلهی دانش و حکمت و معرفت قرار داشته و علمی که خداوند به آنان عطا کرده است، از علم تمام مردم بالاتر است و هیچیک از مردم را یاراى درک مقام برتر علمى آنان نیست.
بنابراین، تردیدی نیست آنچه بشر با دانش ناقص خویش به دست آورده فراتر از دانش پروردگار نیست که خداوند آنرا در اختیار معصومان(علیهم السلام) قرار داده است. بر همین اساس، دانشهای امروزین نیز در حیطه دانش آن بزرگواران است.
_____________________________________
پینوشت
[۱]. «نحن خزان علمه و عیبة حکمته واوصیاء انبیائه و عباد مکرمون». مدینه المعاجز، ص535
[2]. الارشاد، ص319؛/ و موسوعة الامام الجواد(علیهالسلام)، ج2، ص408.
[3]. تحف العقول، ص454؛/ و بحارالانوار، ج10، ص385؛/ و وسائل الشیعة، ج22، ص265؛/ و موسوعة الامام الجواد(علیهالسلام)، ج2، ص406.