بعضی از منکرین ولایت فقیه برای اثبات ناحق بودن تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت امام عصر (عجلاللهفرجه) به حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) استناد کردهاند که در نگاه اول تشکیل حکومت اسلامی را قبل از ظهور امام دوازدهم (ارواحنالهالفداء) محکوم به شکست و باعث رنج و سختی شیعیان میداند. در این مقاله قصد داریم جواب این شبهه را در کلام ناب علامه آیت الله جوادی آملی جستجو کرده و پاسخ دهیم.
اما اصل حدیث از امام صادق (عليهالسلام) چنین است: ماخرج و لايخرج منا أهل البيت إلي قيام قائمنا أحد ليدفع ظلماً أو ينعش حقّاً إلاّ اصطلمته البلية و كان قيامه زيادة في مكروهنا و شيعتنا[1]؛ كسي از ما اهل بيت براي دفع ظلمي يا گرفتن حقي قبل از قيام قائم ما، قيام نكرده و نميكند، مگر به مصيبت و بليّه دچار ميشود و قيامش سبب ازدياد كراهت و رنج ما و شيعيان ما ميشود.
متوكل بن هارون، راوي صحيفه سجاديه چنين ميگويد: يحيي بن زيد بن علي، نوه امام زين العابدين (عليهالسلام) را ملاقات كردم، در حالي كه عازم خراسان بود. به او سلام كردم و از حال پسر عموهايش در مدينه پرسيد؛ خصوصاً از عمويش امام باقر (عليهالسلام) مؤكد سؤال كرد و من وي را از حال ايشان با خبر ساختم و حزن آنان را بر پدرش زيد بن علي به او گفتم. يحيي بن زيد پرسيد: عمويم محمد بن علي الباقر (عليهالسلام) بر اين نظريه بود كه پدرم زيد خروج نكند، آيا تو پسر عمويم جعفر بن محمد (عليهالسلام) را ملاقات كردهاي؟ گفتم: بله، گفت آيا شنيدي درباره من چيزي بگويد؟ گفتم: آري. گفت: چه چيزي درباره من فرمود؟ من ميل نداشتم آنچه شنيده بودم براي او بازگويم؛ ولي با اصرار يحيي گفتم: از ايشان شنيدم كه درباره تو ميفرمود: تو نيز مانند پدرت مقتول و مصلوب ميشوي.
متوكل گويد: يحيي بن زيد پس از شنيدن خبر مرگ خويش، صحيفه سجاديه را كه به املاء امام زين العابدين (عليهالسلام) و خط پدرش زيد بود به من داد و گفت: تا زمان مرگم آن را نگهدار و پس از من به دو پسر عمويم محمد و ابراهيم فرزندان عبدالله بن حسن بن حسن بن علي (عليهماالسلام) بده كه آنان پس از من در اين امر (نگهداري صحيفه) استوارند.
متوكل ادامه ميدهد: پس از قتل يحيي بن زيد به نزد امام صادق (عليهالسلام) رفتم و گفتوگويم را با يحيي خدمتشان عرض كردم؛ ايشان گريستند و حزنشان نسبت به يحيي زياد شد و فرمودند: خدا رحمت كند پسر عمويم را و او را به پدران و اجدادش ملحق كند؛ آنگاه فرمودند: ما خرج و لا يخرج....[2]
از اين روايت و روايات مشابه برميآيد كه اگر كسي پيش از قيام قائم بپا خيزد و داعيه امامت داشته باشد و مردم را به خود بخواند يا گرچه داعيه امامت ندارد و مردم را به خويش نميخواند اما شرايط قيامش آماده نباشد، محكوم به شكست است؛ اما آن كه مردم را به امام معصوم عصر خويش بخواند خواه آن مجاهد خود، امام معصوم باشد همچون سيد الشهداء (عليهالسلام) و خواه نباشد و از سوي ديگر بر اساس حضور الحاضر و قيام الحجة بوجود الناصر[3] شرايط قيامش فراهم باشد، حتي اگر چون سيد الشهداء به شهادت رسد، دين با قيام و اقدام او رشد يافته و پيشرفت ميكند، چرا كه شهادت با ضرورت قيام و پيروزي مجاهدان در راه خدا منافات ندارد.
بنابرآنچه جناب علامه فرمودند این روایت اشاره به دو گروه دارد:
۱- گروهی که قبل از ظهور امام عصر قیام میکنند و ادعای امامت نیز داشته باشند و مردم را دعوت کنند به اطاعت از فرامین خود.
۲- گروهی که قبل از ظهور قیام میکنند اما ادعای امامت نداشته و مردم را به اطاعت از خود دعوت نمیکنند، اما شرائط قیامشان آماده نبوده و شکستشان حتمی است.
روایت این دو گروه را شامل میشود که شکستشان باعث رنج شیعیان و امام معصوم (عليهالسلام) میشوند. اما اگر این قیام پیروز شود و باعث رشد و پیشرفت اسلام شود، این حدیث شاملشان نمیشود.
در ادامه جناب علامه در مورد قیامهایی که شکست خورده اما سبب رشد و پیشرفت اسلام شده است بحث را ادامه داده و میفرماید:
شارح صحيفه سجاديه، در مقدمه شرح آن، حديثي را از امام صادق (عليهالسلام) نقل كردهاند كه مضمون آن شاهدي بر مشروعيت قيامي است كه شرايط پيشگفته را دارا باشد، هرچند تعداد مجاهدان چنين قيامي اندك باشند.[4]
[1] الكافي، ج1، ص 337
[2] گرچه اين دسته از روايات موهم آن هستند كه جناب زيد بن علي بيكسب رضاي معصوم (عليهالسلام) قيام نموده و موجب ازدياد حزن و ناخشنودي امام (عليهالسلام) را فراهم آورد، ساير روايات و مدارك تاريخي اين توهم را رفع ميكند. براي اطلاع بيشتر رجوع شود به کتاب: شخصيت و قيام زيد بن علي از انتشارات جامعه مدرسين
[3] نهج البلاغه، خطبه 3، بند 16
[4] امام مهدی موجود موعود، ص ۱۵۳ - ۱۵۶
نظرات
سلام عليکم
ضمن تشکر از شما مطلب شما در کانال ولايت فقيه و حکومت اسلامي در آدرس زير قرار داده شد.
https://telegram.me/joinchat/C3Kzdj7Ds0XF5eRzKpHqxQ