سلام بر مؤمن قریش

06:50 - 1395/02/13

چکیده: با توجه به استناد بسیار تاریخی و تفسیری می‌توان به‌طور قاطع گفت که در ایمان ابیطالب هیچ شکی نیست، زیرا او از روی ایمان به خدا تا آخرین لحظه‌های عمرش از پیامبر حمایت کرد و تمام فرزندانش را به حمایت از او فراخواند.

 مؤمن قریش

با نزدیک شدن به بیست و شش رجب سال روز وفات حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)  که در 3 سال پیش از هجرت به وقوع پیوست جا دارد؛ در پاسخ به شبهات واهی که ایمان حضرت ابوطالب را هدف گرفته‌اند استناد محکم اسلام آوردن و ایمان حضرت ابوطالب را مورد برسی قرار دهیم با نگاهی عمیق، به زندگی حضرت ابوطالب این بحث مطرح می‌شود که چه عاملی ایشان را وادار کرد تا در راه اسلام از جان و مال بگذرد و از مقام و قبیله خود، مایه بگذارد و همه این‌ها را فدای برادرزاده‌اش نبی گرامی اسلام بکند. قدر مسلم علّت این همه فداکاری‌های ابوطالب، تنها رشته خویشاوندی نبود -چه اینکه دیگر عموهای بی‌ایمان نبی راه دشمنی با اسلام و پیامبرش را پیمودند- بلکه ایمان و اعتقاد راسخ او نسبت به نبوّت محمد (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) است. چنانکه ابن ابی الحدید دراین‌باره تأکید دارد: «اگر ابوطالب و فرزند او نبود، هرگز دین، قد راست نمی‌کرد. [1] چنانکه در تواریخ نیز تأکید شده: «ابوطالب درراه حفظ پيامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) از پا ننشست و سه سال رنج و سختی زندگی در کوه‌ها و دره‌ها را بر ریاست و سیادت مکّه ترجیح داد. او راضی بود تمام فرزندانش کشته شوند ولی پیامبر زنده بماند. و در هنگام مرگ به فرزندان خود گفت: من (محمد) را به شما توصیه می‌کنم، زیرا او امین قریش و راستگوی عرب، و حائز تمام کمالات است، آئيني آورد که دل‌ها بدان ایمان آورند...». [2]
 اشعار و سروده‌های حضرت ابوطالب، کاملاً گواهی بر ایمان و اخلاص اوست که به ترجمه قسمتی از آن‌ها ازاین‌قرار است: «اشخاص شریف و فهمیده بدانند که، محمد بسان موسی و عیسی پیامبر است. همان نور آسمانی را که آن دو نفر داشتند او نیز دارد. او پیامبر است، وحی از ناحیه خدا بر او نازل می‌گردد و کسی که این را انکار کند انگشت پشیمانی به دندان خواهد گرفت. برادرزاده! هرگز قریش به تو دست نخواهد یافت و من دست از یاری تو بر نخواهم داشت، به آنچه مأموری آشکار کن، از هیچ چیزی مترس... مرا به آئین خود دعوت کردی و در این دعوت خود امین و درست‌کاری، حقا که کیش (محمد) از بهترین آئین‌هاست...»[3] هریک از این اشعار در اثبات ایمان و اخلاص گوینده آن‌ها کافیست ولی ازآنجا که دستگاه تبلیغاتی سازمان‌های اموی و عباسی پیوسته بر ضد آل ابوطالب کار می‌کرد، از این نظر گروهی نخواسته‌اند یک چنین فضیلت و مزیتی را برای او ثابت کنند.
علاوه بر این اعتراف نزدیکان بی غرض حضرت ابوطالب بر ایمان وی نیز سند محکمی است که در رأس این افراد اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هستند که پيامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و امام علی (علیه‌السلام) و دیگر ائمه (علیهم‌السلام) بر ایمان او تأکید کردند. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند «ایمان ابوطالب، بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امام علی (علیه‌السلام) دستور می‌داد از طرف وی حج به جای آورند». [4]
درنتیجه همه علمای شیعه و برخی از سلف اهل سنت، با پیروی از اهل بیت (علیهم‌السلام) همگی اتّفاق دارند که ابوطالب یکی از افراد با ایمان و برجسته اسلام بوده است و هم‌چنین عدّه‌ای از دانشمندان جدید اهل سنّت چون «زینی رحلان» مفتی مکّه، معتقد به اسلام و ایمان ابوطالب هستند.
ناگفته نماند در شهر مکه قبل از ظهور اسلام دین حنیف و دین ابراهیمی رواج داشت و اجداد پیامبر هرگز مشرک نبوده‌اند. چنان‌که به شهادت تمام منابع تاریخی وقتی ابرهه می‌خواست خانه کعبه را خراب کند، سپاه او متعرض شتران عبدالمطلب شدند و او برای پس گرفتن شتران آمد. ابرهه پادشاه حبشه گفت من خیال کردم تو برای درخواست امر بزرگی آمده‌ای که از من بخواهی خانه را خراب نکنم با دیدن تو هیبتی از تو در دلم افتاد که اگر درخواست کنی آن را قبول نمایم، ولی تو از من چیزی کوچک‌تر خواستی، عبدالمطلب در جواب او گفت: من صاحب شتران هستم نه خانه کعبه، خانه صاحبی دارد که حافظ و نگهبان اوست. [5] این ایمانی که عبدالمطلب به خداوند داشت در هیچ قلبی در آن عصر جاهلی وجود نداشت، لذا می‌بینیم که خاندان نبوت، خداپرست و موحد بودند نه مشرک. در هیچ جا گزارشی دیده نشده است که عبدالمطلب و سایر اجداد رسول‌الله بت پرستی کنند، علاوه بر این که ابوطالب نقش مهمی در حمایت از پیامبر داشت. هم چنان‌که خدیجه با مال و ثروت خود از پیامبر و دین خدا حمایت کرد.
قریش هرقدر ابوطالب را تحت‌فشار گذاشتند تا از حمایت خود از پیامبردست بردارد، راضی نشد [6] حتی لحظه‌ای او را تنها بگذارد و هیچ وقت تا آخرین لحظات عمرش دست از او برنداشت. تا لحظات آخر عمرش در شعب ابوطالب همواره از پیامبر حمایت نمود و پیامبر اکرم از او بسیار خشنود بود. زیرا که سخت از پیامبر حمایت نموده بود. [7] پیامبر اکرم، «فلما خرجوا من الشعب حضَر اباطالب الوفاة فدَخلَ الله رسول الله و هو یجوُد بنفسه فقال (لابی طالب) یا عمّ ربیت صغیراً و کفَّلتَ یتیماً فجزاک الله عنی خیراً...»[8] اگر ابیطالب ایمان نیاورده بود آیا اجازه می‌داد فرزندانش از پیامبر حمایت کنند؟ و آیا خودش را تا این اندازه به‌زحمت می‌انداخت و به خاطر حمایت از او سرزنش قریش را به جان خود می‌خرید؟ چنان‌که او روزی وارد شد به حضور پیامبر، در حالی که نماز می‌خواند و علی (علیه السّلام) هم به او اقتدا کرده بود، جعفر فرزند ابی طالب نیز در کنار ابی طالب وارد خانه رسول خدا شد. ابوطالب به جعفر گفت: «صلّ جناحَ ابن عمک...»[9] در طرف دیگر پسرعمویت نماز بخوان. اگر ابیطالب به رسول خدا ایمان نیاورده بود آیا دستور می‌داد که فرزندانش همراه او باشند؟
آیا کسی که به چیزی ایمان نداشته باشد می‌تواند از او حمایت جانانه و سرسخت بنماید؟ و فرزندان خودش را به حمایت از کسی که قبولش نداشته باشد دستور بدهد؟ پیامبر عموهای زیادی داشت ازجمله آنها ابولهب بود! پس اگر حمایت از پیامبر از روی تعصب فامیلی باشد، چرا این عمویش از او حمایت نکرد؟ و همیشه او را به سخره و استیضاح می‌گرفت؟
نتیجه: در ایمان ابیطالب هیچ شکی نیست، زیرا او از روی ایمان به خدا تا آخرین لحظه‌های عمرش از پیامبر حمایت کرد و تمام فرزندانش را به حمایت از او فراخواند. اگر داستان ولادت علی (علیه السّلام) را در کعبه که چندین سال قبل از اسلام واقع‌شده که مادرش چگونه به پرده کعبه آویزان شد و از خداوند درخواست کرد که در ولادت فرزندش یاریش دهد، آنگاه دیوار کعبه شکافته شد که هنوز نیز جای آن شکاف در کعبه معلوم است و تمام علمای اسلام به‌اتفاق این قول را نقل کرده‌اند، از اینرو هیچ تردیدی در ایمان ابی طالب و خانواده او نیست «وقتی فاطمه بنت اسد حامله بود و ماه نهم حاملگی او بود، ما با جمعی ازجمله عباس بن عبدالمطلب شاهد این منظره بودیم که فاطمه آمد کنار خانه خدا و چنین گفت ای خدا من به تو ایمان دارم و به آنچه را که به پیامبرانت از کتاب فرستادی ایمان دارم و به کلام جدم ابراهیم ایمان دارم که خانه تو را بنا نهاد. خدایا قسمت می‌دهم به خانه‌ات و به فرزندی که در شکم من است این ولادت را بر من آسان کن در این زمان دیوار باز شد و فاطمه داخل بیت شد و دیوار مثل اول بسته شد...». [10]
زن ابوطالب که چنان ایمان راسخی داشته است آیا ممکن است ابی طالب تنها حامی رسول خدا ایمان به خداوند و پیامبر نداشته باشد!! این مسئله از مباحث جنجالی بین علمای شیعه و برخی از فرقه های اهل سنت همچون فرقه وهابیت است. درحالی‌که بزرگانی از اهل سنت درگذشته به آن اعتراف کرده‌اند.
وهابی‌ها از سر عناد و دشمنی که با اهلبیت پیامبر دارند چنان‌که دیگران را بر اهل‌بیت ترجیح می‌دهند، سخت مخالف اسلام ابی طالب هستند ولی روایات معتبر شیعه و برخی از اهل سنت بدون تعصب، ایمان و اسلام او را تأیید کرده و معتقدند که نه تنها ابیطالب مسلمان بود بلکه قبل از اسلام نیز موحد بوده است. چنان‌که جدش عبدالمطلب و همسرش فاطمه مسلمان و موحد بودند.
و مرحوم علامه طباطبایی در المیزان مکرراً از این بحث سخن گفته و به ایمان و اسلام ابیطالب تأکید نموده است. [11]
علامه می‌فرماید: ایمان ابیطالب به اجماع ائمه رسیده است و اجماع آنها چون یکی از دو ثقل هستند، بر ما حجت است و همچنین روایتی که عبدالله بن عمر نقل کرده درباره اسلام پدر ابوبکر که ابوبکر به پیامبر (صلّی الله علیه و آله) گفت: به خدا من آن روزی که ابوطالب اسلام آورد بیشتر خوشحال بودم تا امروز که پدرم اسلام آورد. [12]
درنتیجه با توجه به آثار مراجعه شده تاریخی و تفسیری می‌توان به‌طور قاطع گفت که در ایمان ابیطالب هیچ شکی نیست، زیرا او از روی ایمان به خدا تا آخرین لحظه‌های عمرش از پیامبر حمایت کرد و تمام فرزندانش را به حمایت از او فراخواند.
--------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 14، ص 84.
[2]. سيره حلبي،  حلبی ج 1، ص 390. تاريخ الخميس، تمیمی آمدي،  ج 1، ص 339
[3]. سيره ابن هشام، ج 1، ص 373. تاريخ ابن كثير، ج 2، ص 42. ديوان ابوطالب، ص 32.
[4]. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 14، ص 68.
[5]. سيره، ابن هشام، ج 1، ص 37 ـ 38. بحار، ج 15، ص 146، 155. الكامل ابن اثير، ج 1، ص 26 ـ 263، و تفسير سوره فيل، علامه طباطبايي، الميزان، ج 20، ص 834.
[6]. دخيل، علي محمد، خديجه، ترجمه حريرچي، فيروز، تهران، اميركبير، چاپ پنجم، 1373ش، ص 18.
[7]. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالكتب، ج 18، ص180 ـ 181.
[8]. همان، ص181.
[9]. همان، ص180.
[10]. علامه حلي، كشف الحق، قم، انتشارات مجمع احياء الثقافة الاسلاميه، چاپ اول، 1413ق، ص 32.
[11]. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، تهران، اميركبير، چاپ چهارم، 1370ش، ج 16، ص 84.
[12]. همان، ج 7، ص 88 الي 93.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****